شاه سلطان حسین آخرین پادشاه از خاندان صفوی بود که در 1105ه.ق به جای پدر بر تخت سلطنت نشست و توانست مدتی رسما بر کل کشور ایران حکومت نماید. سلطنت وی با شورش افغانها و اشغال اصفهان به دست آنها پایان یافت. وی مردی بسیار هوسران و ضعیف النفس بود. در دوره حکومت وی آخرین بازماندههای نظم حکومتی و ساختار اداری که با تلاشهای شاه اسماعیل، شاه طهماسب و شاه عباس کبیر ایجاد شده بود از میان رفت. وی عملا هیچ قدرتی در اداره امور نداشت و حتی علاقهای هم به دانستن اتفاقاتی که در اطرافش میافتاد نشان نمیداد. کشور در هرج و مرج نابسامانی فرو رفت و هر نوع فسق و فجوری بدون هیچ ممانعتی حتی در پایتخت رخ میداد. شرح برخی هوسرانیها و نابسامانیهای دوره حکومت وی در کتاب رستم التواریخ در اوایل حکومت فتحعلی شاه قاجار نوشته شدهاست.
(منبع: ویکی پدیا)
"شاه سلطان حسین" مصداق یا جریان؟
شاه سلطان حسینها عناصر و جریانهایی هستند که همواره مرعوب تهدیدات دشمن شده و با بزرگنمایی و خطرناک جلوه دادن تهدیدات و فوقالعاده خواندن وضعیت کشور، سعی در مرعوب ساختن مردم و مسئولان دارند.
پس از آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در خصوص شخصیت شاه سلطان حسین و تاثیر آن بر روی جهت گیریهای حکومت و مردم مطالبی را بیان نمودند پیرامون چرائی و چیستی سخنان مقام معظم رهبری برخوردهای متفاوتی صورت گرفت. ادامه مطلب...