عزت نفس درروایات امام على (ع): «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الى الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا». على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى سلام الله علیه فرمود: نفس خویش را عزیزبشمار و به هیچ پستى و دنائتى تن مده گرچه عمل پست، تو را به تمنیاتت برساند،زیرا هیچ چیز با شرافت نفس برابرى نمى کند و (به جاى عزت از دست داده) عوضىهمانند آن نصیبت نخواهد شد، و بنده دیگران نباش که خداوند تو را آزاد آفریدهاست. امام على (ع): «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه». کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد هرگز آن را با پلیدى گناه، خوار و پست نخواهد ساخت. امام على (ع): «النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات». کسى که فرومایه و دنى النفس است از کارهاى پست جدایى ندارد.: امام على (ع) «ساعة ذل لاتفى بعز الدهر». یک ساعت ذلت با عزت تمام دوران زندگى برابرى نمى کند. امام على (ع): «من تذلل لابناء الدنیا تعرى من لباس التقوى». کسى که در مقابل شیفتگان دنیا اظهار ذلت کند، با این عمل، جامه تقوى و پاکى را از بر خود به در آورده است. امام على (ع): «اعجز الناس من قدر على ان یزیل النقص عن نفسه و لمیفعل». عاجزترین مردم کسى است که مىتواند نقائص اخلاقى خود را برطرف سازد و از انجامآن خوددارى کند. امام صادق (ع): «ان الله عزوجل فوض الى المومن اموره کلها و لم یفوض الیهان یذل نفسه». خداوند تمام کارهاى مومن را به خود او واگذار کرده ولى به او اختیار نداده که خود را خوار و ذلیل کند. امام صادق (ع): عن زراره عن الصادق(ع): «ان رجلا اتاه فقال اننى لا احسن ان اعمل عملا بیدى و لا احسن ان اتجر و انا محارف محتاج فقال اعمل واحمل على راسک واستغن عن الناس». زراره از امام صادق علیه السلام نقل کرده که مردى به حضور حضرت آمد عرض کرد دست سالمى ندارم که با آن کار کنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت کنم مرد محروم و مستمندى هستم چه کنم؟ حضرت مى دید که سر آن مرد سالم است و مى تواند طبق رسوم محلى با آن کار کند فرمود: بار را بر سرت ببر و خود را از مردم بى نیاز بدار (وگدایى نکن). امام صادق (ع): «اقصر نفسک عما یضرها من قبل ان تفارقک واسع فى فکاکها کماتسعى فى طلب معیشتک فان نفسک رهینه بعملک». از آن چه براى جانت زیان بخش است اجتنابنما پیش از آن که مرگت فرا رسد، و درراه آزاد کردن نفس خویش از قیود سیئات اخلاقى کوشش نما همانطور که براى معاشخود تلاش مىکنى، چه آن که خودت و جانت در گرو اعمالى است که انجام مىدهى. منبع: پاسداراسلام - شماره 197
وهابی ها با اهدای گل هم در افتاده اند! علمای سعودی در بیانیه ای فتوای تحریم اهدای گل به بیماران را به اطلاع مسلمانان جهان رساندند. در این بیانیه آمده است : در پی افزایش گل فروشی های اطراف بیمارستان ها و اهدای گل از سوی عیادت کنندگان به بیماران مرکز پژوهش های علمی و دفتر افتا سعودی برای صدور فتوای تحریم اهدای گل به بیماران اتفاق نظر کرده و آن را به آگاهی مسلمانان جهان می رساند. این مرکز همچنین با اشاره به دلایل صدور این فتوا تصریح کرد : با توجه به اینکه آیین اهدای گل به بیماران سنتی است که مسلمانان جهان از کشورهای غربی اتخاذ کرده اند لذا عمل کردن به آن غیرمجاز است . مرکز مذکور همچنین در این بیانیه آورده است : اهدای گل به بیمار علاوه بر اینکه از سنت های بلاد کفار است هیچ منفعتی برای بیمار نخواهد داشت لذا اهدای آن امری بیهوده است . علمای مذکور در ادامه عنوان کردند : « مصرف کردن اموال مسلمانان در راه های بیهوده ای همچون اهدای گل به بیماران امری غیرمجاز بوده و به جای این امر دعا کردن برای بیمار و آموزش راه های درمان الهی به آن امری پسندیده تر است » . وهابی ها به دلیل افکار متحجرانه ای که دارند مطرود مذاهب اسلامی هستند و با افکار عقب افتاده خود اسلام را بدنام می کنند. روزنامه جمهوری اسلامی-27 اسفندماه 86
??)?پیامبر وانتظار وحی: یکی از روشنترین گواهها بر این که مساله وحی، میوه وجود پیامبر (ص) نبوده بلکه تاج افتخاری بر روح وروان او بوده این است که پیامبر (ص) در انتظار وحی مینشست. یهودیان به این بهانه که مسلمانان به سوی قبله آنان نماز میخوانند ، مسلمانان را سرزنش میکردند وپیامبر الهی در این مورد ، انتظار داشت پاسخ قطعی از جانب خدا بشنود وپیوسته درانتظار وحی بود ،ورو به آسمان میکرد،وروح وروانش با عالم بالا پیوند میخورد تادراینباره از طرف خدا وحیی پدید آید چنانچه میفرماید: "قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضیها فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره ... *(بقره / ?(???? "نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی)می بینم. اکنون ترا به سوی قبله ای که از آن خشنود میشوی میگردانیم، پس روی خود رابه سوی مسجد الحرام کن وهرکجا که باشید روی خودرا به سوی آن بگردانید". از یکی از عارفان بزرگ نقل فرمودید که جبرائیل را هم پیامبر (ص) نازل می کرد. ما بیش از ????سال در محضر آن عارف بزرگ درس خواندیم واندیشه های علمی او را چاپ ومنشتر کرده ایم. من خاطر ندارم که چنین جمله ای فرموده باشد،و اگر هم گفته ، سخن او قبل وبعدی داشته که مقصود اورا روشن میکرده وگرنه آن عارف سالک که جهان اسلام ، انقلاب عظیمی برپا کرد برخلاف قرآن سخن نمی گوید . قرآن درباره نزول فرشتگان یادآور میشود که نزول آنها به امر خدا است نه به امرپیامبر(ص)چنانکه میفرماید:"ومانتنزل الابامرربک"(مریم/ ?(??? ، جز به فرمان پروردگار تو نازل نمیشویم. وشاید مقصود آن عارف بزرگ این است که بر اثر دعای پیامبر (ص) ودرخواست او جبرئیل شرفیاب محضرش شد. ادامه مطلب...