زندگی سیاسی امام باقر (ع)
ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابی است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنی شکافنده دشواریهای دانش و گشاینده پیچیدگیهای معرفت.
خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت می نهد و در لحظه های تاریک، بر افق زمان می روید تا ارزشهای مهجور و نهان شده در سیاهی جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد .
او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه های دینی امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) باشد .
ولادت
حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت.و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهای روایی، تولد آن گرامی در سال 57 هجری بوده است.1 این نقل، با روایاتی که نشان می دهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش حسین بن علی (ع) در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش می گذشته است هماهنگی دارد. 2
در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهای مختلفی یاد شده است :
الف / سوم صفر 57 هجری. 3
ب / پنجم صفر 57 هجری. 4
ج / جمعه اول رجب 57 هجری. 5
د /دوشنبه یا سه شنبه اول رجب 57 هجری. 6
بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنی سوم صفر آن را پذیرفته اند .
تبار والای امام باقر (ع)
امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهی می گردد .
او نخستین مولودی است که در خاندان علویان از التقای دو بحر امامت (نسل حسن بن علی و حسین بن علی علیهما سلام) تولد یافت:7
پدر: علی بن الحسین، زین العابدین (ع) .مادر: ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع) 8
مادر گرامی امام باقر (ع) نخستین علویه ای است که افتخار یافت فرزندی علوی به دنیا آورد.9 برای وی کنیه هایی چون ام الحسن و ام عبده آورده اند، اما مشهورترین آنها، همان ام عبد الله است .
در پاکی و صداقت، چنان نمونه بود که صدیقه اش لقب دادند. 10
امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است :
روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفی (ص) سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت. 11
نام و کنیه
نام آن حضرت محمد است.این نامی است که رسول خدا (ص) از دیر زمان برای وی برگزیده بود .
جابر بن عبد الله انصاری یار دیرین پیامبر (ص) افتخار دارد که سلام رسول خدا را به امام باقر (ع) ابلاغ کرده است.از بیان او که بتفصیل خواهد آمد استفاده می شود که نامگذاری امام باقر (ع) به وسیله پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته است.کنیه آن گرامی ابو جعفر 12 است و جز این کنیه ای برای وی نقل نکرده اند. 13
امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهی می گردد. او نخستین مولودی است که در خاندان علویان از التقای دو بحر امامت (نسل حسن بن علی و حسین بن علی علیهما سلام) تولد یافت
القاب
برای امام باقر (ع) این القاب یاد شده است :
1- باقر
این لقب مشهورترین القاب آن حضرت بشمار می آید و بیشتر منابع بدان تصریح کرده اند. 14
در بیان فلسفه تعیین این لقب برای وی، آمده است :
شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگیهای دانش بود. 15
به دلیل گستردگی معارف و اطلاعاتی که در اختیار داشت، باقر نامیده شد. 16
بدان جهت که در نتیجه سجده های بسیار، پیشانیش فراخ گشته بود.17
احکام را از متن قوانین کلی، استنباط و استخراج می کرد. 18
2- شاکر
3- هادی
4- امین شبیه، به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص) 19
همسران
در منابع تاریخی، برای امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد»20 نام برده اند .
همسران عبارتند از :
1- ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر
او هر چند از نسل ابو بکر بود، اما همانند پدرش قاسم بن محمد حق امامان را می شناخت و اهل ولایت معصومین (ع) بود، چنان که در روایتی از امام رضا (ع) آمده است که روزی نام قاسم بن محمد نزد آن حضرت برده شد، امام فرمود: او به ولایت و امامت اعتقاد داشت. 21
2- ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفی
امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است: روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفی (ص) سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت
فرزندان
برای امام باقر (ع) هفت فرزند یاد کرده اند، پنج پسر و دو دختر .
1- جعفر بن محمد الصادق (ع)
وی مشهورترین، ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر (ع) می باشد که از ام فروة زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت.
2- عبد الله بن محمد
او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار می آید که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است.مورخان وی را صاحب فضل و صلاح دانسته اند و متذکر شده اند که فردی از بنی امیه به او سم خورانید و او را به شهادت رساند.22
3- ابراهیم بن محمد، از ام حکیم
4- عبید الله بن محمد، از ام حکیم
5- علی بن محمد
6- زینب بنت محمد، این دو (یعنی زینب و علی) از یک مادرند که ام ولد بوده است .
7- ام سلمه، مادر وی را نیز ام ولد دانسته اند. 23
برخی از منابع، تنها شش فرزند برای امام باقر (ع) نام برده اند و بر این باورند که امام باقر فرزندی به نام عبید الله نداشته است. 24
گروهی دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام برای یک دختر است.25
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1- در سال تولد امام باقر (ع) جهار نقل وجود دارد که عبارتند از: سالهای 56، 57، 58، 59 هجری در این میان نقل دوم، یعنی سال 57 از پشتوانه تاریخی و حدیثی بیشتری برخوردار است.برخی از منابعی که سال 57 را یاد کرده اند عبارتند از: دلائل الامامة 194 اصول کافی 2/372، ارشاد مفید 2/56، مصباح المتهجد 557، اعلام الوری 259، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، روضة الواعظین 1/207، کفایة الطالب 455، وفیات الاعیان 4/..174.و منابعی که سال 58 را سال ولادت امام باقر (ع) دانسته اند عبارتند از: اثبات الوصیة 150 153، عیون المعجزات 75 و منابعی که سال 59 را نقل کرده اند چنینند: فرق الشیعة 61، عمدة الطالب 138 139، بحار 46/217 به نقل از مصباح کفعمی .
2- سبائک الذهب 74، عیون المعجزات 75، اخبار الدول و آثار الاول
3- 3- کشف الغمة 2/318، الفصول المهمة 211، مصباح کفعمی 522، نور الابصار شبلنجی 142
4- تذکرة الائمة، لاهیجی .125
5- دلائل الامامة 94، مصباح المتهجد 557، اعلام الوری .259
6- اعیان الشیعة 1/ .650
7- انه اول من اجتمعت له ولادة الحسن و الحسین (ع) .رک: مناقب ابن شهر آشوب 4/208، عمدة الطالب 138 139، نور الابصار، مازندرانی .51
8- برخی منابع، ام عبد الله، فاطمه را فرزند حسن مثنی (حسن بن حسن) دانسته اند مانند : تذکرة الخواص 302، وفیات الاعیان 4/174.اما بیشتر منابع وی را فرزند بی واسطه امام حسن مجتبی (ع) به شمار آورده اند مانند: تاریخ یعقوبی 2/320، فرق الشیعة، نوبختی 61، دلایل الامامة 95، اصول کافی 2/372، اثبات الوصیة 150، اعلام الوری 259، تذکرة الخواص 302، البدایة و النهایة 9/309، اخبار الدول و آثار الاول ...111
9- هی اول علویة ولدت علویا.دلائل الامامة .95
10- همان
11- عیون المعجزات 75، اثبات الهداة 5/270، بحار 46/217، نور الابصار، مازندرانی 44، الانوار البهیة .115
12- مثیر الاحزان، جواهری 237، تاریخ ابن خلکان 2/23، تاج الموالید، طبرسی/39، المعارف 215، سیر اعلام النبلاء، 4/401
13- الفصول المهمة 211، بحار 46/216، سیرة الائمة الاثنی عشر 2/ .200
14- سبائک الذهب 74، عیون الاخبار، ابن قتیبه 1/312، ارشاد مفید 2/156، تذکرة الخواص 302، مرآة الجنان 1/248، تاریخ ابن وردی 1/248، روض الریاحین 67، الصواعق المحرقة 210، شذرات الذهب 1/ .149
15- تاریخ یعقوبی 2/302، سیر اعلام النبلاء 4/402، الفصول المهمة 211، شذرات الذهب 1/ .149
16- تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650
17- تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650
18- البدایة و النهایة 9/ .309
19- این القاب در منابع زیر آمده است: دلائل الامامة 94، تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 5/302، احقاق الحق 12/165
20- ام ولد به کنیزی گفته می شود که از مولای خود صاحب فرزند شده باشد.
21- ذکر عند الرضا (ع) القاسم بن محمد...و سعید بن المسیب فقال: کانا علی هذا الامر ...قرب الاسناد 210، بحار 46/ .366
لازم به یادآوری است که در متن حدیث قاسم بن محمد دایی امام موسی بن جعفر (ع) یاد شده که جد مادری به جای آن صحیح است و آنچه می نماید که مراد از قاسم بن محمد همان جد مادری است، ذیل حدیث می باشد .
22- الفصول المهمة .221
23- برخی از منابع که این هفت تن را یاد کرده اند عبارتند از: ارشاد مفید 2/172، تاج الموالید 118، مناقب 4/210، تذکرة الائمة .216
24- طبقات ابن سعد 5/236، تذکرة الخواص .306
25- اعلام الوری 265، کشف الغمة 2/322، الفصول المهمة 221، بحار 46/ .365
سفارش امام باقرعلیه السلام به پنج چیز
احادیثی از امام محمد باقر(علیه السلام)
یکی از راههای شناخت افراد خواندن نوشته ها و یا شنیدن سخنان آنها است. و یکی از راههای معرفت یافتن نسبت به اهل بیت علیهم السلام در این زمان خواندن روایات و سخنان ایشان می باشد که در این مطلب تعدادی از سخنان حضرت را بیان می کنیم تا با به عمل گرفتن این احادیث به سعادت دنیا و آخرت برسیم.
1- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است . (بحارالانوار / ج 75/ ص 166)
2- تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن . (همان / ص 167)
3- سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید . (همان / ص 170)
4- چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد . (همان / ص172)
5- نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است . (همان)
6- سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است : از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی ، به کسی که از تو بریده است بپیوندی ، و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود ، بردباری کنی . (همان / ص 173)
7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد . (همان )
8- دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است . (همان )
9- هیچ بنده ای عالم نیست ، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زیردست خود را خوار نشمارد . (همان)
تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن
10- هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد . (همان / ص 175)
11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده می گردد . (همان )
12- از سستی و بی قراری بپرهیز ، که این دو ، کلید هر بدی می باشند ، کسی که سستی کند ، حقی را ادا نکند ، و کسی که بی قرار شود ، بر حق صبر نکند . (همان)
13- پیوند با خویشان ، عملها را پاکیزه می نماید ، اموال را افزایش می دهد، بلا را دور می کند، حسا آخرت را آسان می نماید ، و مرگ را به تاخیر می اندازد . (همان / ج 71/ ص111)
14- بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید . (همان / ج 65، ص 152)
15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار می دهد ، چنانکه سفر کرده ای برای خانواده خود هدیه می فرستد ، و او را از دنیا پرهیز می دهد ، چنانکه طبیب مریض را پرهیز می دهد .(همان / ج 75، ص 180)
16- بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش و راستگویی ، و پرداخت امانت به کسی که شما را بر آن امین دانسته است ، چه آن شخص ، نیک باشد یا بد . (همان / ص 179)
17- غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عیبی را که در برادرت نیست ، به او ببندی . (همان / ص 178)
18- آن که از شما به دیگری علم بیاموزد ، پاداش او ( نزد خدای تعالی ) به مقدار پاداش دانشجوست ، و از او هم بیشتر می باشد . (کافی /ج 1 ص 35)
19- هر که علم و دانش را جوید برای آنکه به علما فخر فروشی کند ، یا با سفها بستیزد ، و یا مردم را متوجه خود نماید ، باید آتش را جای نشستن خود گیرد .( بحارالانوار/ ج 2 / ص38)
20- خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع ، بدون ناسزاگویی شوخی کند ، دوست دارد . (کافی / ج 2 / ص 663)
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
* لینک مرثیه - صوت