سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----971646---
بازدید امروز: ----253-----
بازدید دیروز: ----315-----
جستجو:
ولادت امام موسی کاظم (ع) - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    ولادت امام موسی کاظم (ع) - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • ولادت امام موسی کاظم (ع)
    نویسنده: جوانان ایران زمین چهارشنبه 89/10/22 ساعت 6:21 صبح

    به مناسبت هفتم صفر، ولادت امام موسی کاظم (ع)
    سلام بر امامی که نامش الهام‌بخش صبوری و بردباری است

    «موسی بن جعفر» به دلیل ممارست طولانی با قرآن و عبادت‌های زیاد در میان مردم مدینه به «زین المتهجدین» یعنى زینت شب‌زنده‌داران و عبادت‌کنندگان شهرت یافته بود.
    در صبح روز یکشنبه 7 صفر سال 128 هجری قمری در روستای «ابواء» بین مکه و مدینه کودکی چشم به جهان گشود که بعدها زمام ولایت مسلمانان را عهده‌دار شد.
    او در جایی زاده شد که آرامگاه مادر پیامبر (ص) آمنه دختر وهب قرار داشت، او را کاظم و عبد صالح و باب الحوائج می‌خواندند، از مادری به نام حمیده زاده شد که یکی از زنان با فضیلت به شمار می‌آمد، چرا که به کار مهّم نشر رسالت همّت می‌گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش، امام جعفر صادق (ع) روایت می‌کرد.
    از ابن‌سنان از سابق بن ولید از معلّی بن خنیس روایت شده است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «حمیده مثل شمش طلا از هر آلودگی و چرکی پیراسته است، فرشتگان پیوسته او را پاسبانی می کردند تا به من رسید و این کرامتی از خداوند بود در حق من و حجّت پس از من».
    از همان دوران کودکی صفات و ویژگی‌های امامت در او نمایان بود، به طوری که در حدیثی از صفوان جمال، یکی از خواصّ شیعه، نقل شده است که گفت؛ از امام جعفر صادق علیه‌السلام درباره صاحب این امر (امامت) پرسیدم. فرمود «صاحب این امر کسی که لهو و لعب نمی‌کند.» در این حال، ابوالحسن امام موسی کاظم علیه السلام که کوچک بود به همراه یک برّه و یک بز که هنوز یک سالش تمام نشده بود، وارد شد. ابوالحسن به برّه می‌گفت: برای پروردگارت سجده کن. پس امام صادق علیه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود: «پدر و مادرم فدای کسی که لهو و لعب نمی‌کند».
    امام موسی کاظم علیه‌السلام حدود 20 سال از عمر پر برکت خود را تحت تربیت پدر بزرگوارش سپری کرد و آن حضرت نیز همواره بر فضایل فرزند برومندش اذعان می‌نمود و به دوستان و یاران مخصوصش می‌گفت که او سرور فرزندان من است و پس از من امامت را عهده‌دار خواهد بود.
    از آنجایی که امام موسی کاظم علیه السلام فرزند سوم امام صادق علیه‌السلام بود و دارای برادر بزرگتری به نام اسماعیل بود و اسماعیل نیز در زهد و تقوا سرآمد خاندان هاشمی بود، بنابراین بعد از مرگ اسماعیل، امام جعفر صادق علیه‌السلام برای اینکه جلوی انحرافات را بگیرد، بارها در مراسم تشیع و تدفین اسماعیل بر فوت فرزند خود از حاضران گواه گرفت.
    از «زرارة بن اعین» نقل شده که گفت: نزد ابو عبدالله علیه‌السلام رفتم، سرور فرزندانش، موسی در سمت راست آن حضرت نشسته بود و رو به روی او تابوتی پوشیده بود. آن حضرت به من فرمود «داوود الرّقی و حمران و ابوبصیر را نزد من حاضر کن».
    مفضل بن عمر نیز بر آن حضرت وارد شد. من بیرون آمدم و کسانی را که امام دستور احضارشان را داده بود، حاضر کردم. یارانش یکی پس از دیگری وارد می شدند تا آنکه جمیعاً سی نفر شدیم.
    چون، همه گرد آمدند، امام صادق علیه‌السلام فرمود «داوود! پرده از چهره اسماعیل برگیر». داوود پرده از سیمای اسماعیل برگرفت. آنگاه آن حضرت پرسید «داوود! آیا او زنده است یا مرده؟» داوود پاسخ داد: سرورم او مرده است.
    بدین ترتیب امام پیکر مرده فرزندش را به یکایک یارانش نشان داد تا اینکه به آخرین نفر در مجلس رسید. همه حاضران نیز اعتراف می‌کردند و می‌گفتند: سرورم او مرده است. پس امام صادق علیه السلام فرمود«خدایا تو خود گواه باش.»، سپس دستور داد اسماعیل را غسل دهند و او را حنوط و کفن کنند.
    چون کار غسل و حنوط و کفن اسماعیل پایان پذیرفت، امام صادق علیه السلام رو به مفضل کرد و فرمود: «مفضل! چهره او را بنمایان» مفضل چنین کرد. امام از او پرسید: آیا زنده است یا مرده؟ پاسخ داد: مرده. امام صادق علیه السلام فرمود «خداوندا بر ایشان شاهد باش». سپس اسماعیل را به طرف قبرش بردند و چون او را در قبر نهادند، امام فرمود «مفضل چهره او را بنمایان» و از جمعی که حاضر بودند، پرسید «آیا زنده است یا مرده» همه پاسخ دادیم: مرده است.
    پس آن حضرت فرمود «خدایا شاهد باش و شاهد باشند که بزودی باطل گرایان به گمان و تردید خواهند افتاد». «یریدون لیطفؤا نور الله بأفواههم» سپس به امام موسی علیه‌السلام اشاره کرد و ادامه داد، «و الله متم نوره ولو کره الکافرون».
    سپس به روی او خاک ریختند. امام صادق علیه السلام دوباره از ما پرسید: این میّت کفن شده حنوط شده مدفون در این قبر کیست؟ گفتیم: اسماعیل. فرمود «خداوندا شاهد باش». آنگاه دست فرزندش موسی را گرفت و فرمود: او حق است و حق با او و از اوست تا آنکه خداوند زمین و هر کس را که در آن است، وارث شود.
    بنابراین از آن جایی که در دوران امام صادق علیه السلام فضای باز فرهنگی در جامعه به وجود آمده بود و مردم آن روزگار با توجه به گسترش معارف اهل بیت به سوی مذهب شیعه گرایش پیدا کرده بودند و افراد زیادی داعیه ریاست بر رأس شیعه را بر سر می پروراندند، به همین جهت آینده این مذهب پرمخاطره می نمود و امام سعی می کرد با معرفی موسی بن جعفر علیه السلام تا حدود زیادی این ترفندها را خنثی سازد.
    فرقه قدرتمند اسماعیلیه که پس از نهضت پیامبر (ص) بزرگ‌ترین جنبش انقلابی را پایه‌گذاری کردند و دولتی بزرگ و نیرومند در شمال آفریقا تأسیس کردند، زاده همین عقیده اشتباه بودند!

    دوران زندگی پربار باب الحوائج را به دو بخش می توان تقسیم کرد:
    1ـ دوران قبل از امامت، از سال 128 تا 148 قمری (20سال)
    2ـ دوران بعد از امامت، از سال 148 تا 183 (35سال) که همزمان با دوران خلافت عباسیان همچون منصور دوانیقی، مهدی عبّاسی، هادی عبّاسی و هارون الرّشید بود، و بیشتر دوران امامتش (23سال و دو ماه و 17 روز) در عصر خلافت هارون (پنجمین خلیفه عباسی) بود، و آن حضرت در این عصر سال‌ها در زندان‌ها متعدد به سر برد.
    عبد صالح خدا چه شب‌های زیادی که در مسجد نبوی به صبح می‌رساند و با صدای حزن انگیز همراه با قطرات اشک خدای خویش را صدا می‌کرد «عظم الذنب من عندى، فلیحسن العفو من عندک یا اهل التقوى و یا اهل المغفره» و هنگامی که توسط خلیفه قسی‌القلب عباسی، هارون الرشید به جرم حق‌گویى و دفاع از حقیقت، دستگیر و روانه زندان شد، به جهت فراغتی که به دست آورده بود، سجده شکر طولانی بجا آورد و چنین عرضه داشت «بار الها! من بارها از درگاه تو مسئلت می‌داشتم که براى عبادت، فراغتى به من عنایت فرمائى تا به اطاعت و فرمان بردارى تو قیام ورزم، از اینکه اکنون درخواست مرا اجابت فرموده‏اى، در برابر چنین توفیقى سپاسگزارم».
    آری! او که به حق فرزند خلف امیرالمومنین است، باید که این گونه باشد، اهل عبادت و بندگی خالصانه و به جا آوردن اعمال عبادی آن هم از سرشوق، با بردن آذوقه، پول و رسیدگی به نیازمندان و مساکین با چهره‌ای ناشناس به یاری آنها می‌شتافت، چنانچه شیخ مفید در این باره می نویسد «او شبانه از فقرا و مستمندان شهر مدینه تفقد و دلجویى به عمل می‌آورد و در زنبیل مخصوص پول و مواد غذایى به منازل و کلبه‏هاى آنان حمل می‌کرد و به ترتیبى در اختیار آنان قرار می‌داد که گاهى خودشان هم نمی‌دانستند که این کمک‏ها از سوى کدام شخص است و از کدام ناحیه صورت گرفته است».
    و به دلیل ممارست طولانی با قرآن و عبادت‌های زیاد در میان مردم مدینه به «زین المتهجدین» یعنى زینت شب‌زنده‌داران و عبادت‌کنندگان شهرت یافته بود. در بین مردم مدینه این ضرب المثل رایج شده بود « تعجب از کسى است که کیسه بذل و بخشش موسى بن جعفر به او رسیده باشد، ولى باز هم اظهار فقر و تنگدستى بنماید» که نشان از جود و بخشش امام موسی کاظم علیه السلام دارد.
    پیشوای هفتم شیعیان شخصاً به کار زارعت و کشاورزی مشغول بود و از دسترنج خویش استفاده می‌کرد، یکى از دوستان و شاگردان امام به نام حسن بن على بن ابى حمزه در این باره می‌گوید: «موسى بن جعفر علیه السلام را در مزرعه خود ملاقات کردم و مشاهده نمودم که در مزرعه مشغول تلاش و فعالیت است به حدى که از شدت حرارت و گرما، عرق تا قدم‏هاى مبارک او رسیده است.
    گفتم: فدایت گردم کارگران و خدمتگزاران شما کجا هستند که شما خودتان این چنین مشغول کار شده‏اید؟ امام فرمودند «بزرگوارتر از من و پدرم با دست خودشان در زراعت کار و تلاش داشتند و کار خود را به دیگران واگذار نمی کردند».
    عرض کردم آنان کیانند؟ فرمود «جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام و پدران ارجمندم همگى، خودشان به امور کشاورزى و زراعت مباشرت داشتند و در مزرعه کار می‌کردند زیرا کشاورزى از کارهاى پیامبران و فرستادگان ‏شایسته الهى و مردان راه خدا است».
    امام برای مبارزه با حکومت جور و ستمگر عباسی از تقیّه، مبارزه مخفیانه، استفاده می کرد و چه بسا ملقب ساختن او به لقب «کاظم» به شیوه حیات آن حضرت به صورت تقیّه و فرو خوردن خشم و غیظ در برابر دردها و فشار اشاره داشته باشد.
    یا هنگامی که علی بن یقطین اجازه دخول به دستگاه خلافت را گرفت، امام به شرطی چنین اجازه‌ای را صادر کرد که او بتواند رفع ظلمى از مظلومان و بیچارگان کند.

    به طور کلی فعالیت امام موسی بن جعفر را در دوران امامتشان می‌توان این گونه تقسیم کرد:
    1- برنامه‌ریزی و آگاهی بخشی عقیدتی و پیداکردن راهکارهایی برای روبرو شدن با جریانات انحرافی عقیدتی و نژادپرستی.
    2- نظارت مستقیم بر پایگاه های فعالیت پیروان خود و برقراری هماهنگی‌های لازم برای اتخاذ مواضع سلبی و منفی در برابر حکومت جور به منظور ناتوان کردن حکومت از نظر سیاسی و حرام اعلام کردن هرگونه همکاری با دستگاه طاغوتی عباسی که منجر به رسمیت شناختن حکومت ظالم شود .
    3- موضع آشکار و صریح در احتجاج با کسی که زمامدار حکومت ‏بود به این که آن ‏حق اوست نه دیگرى و بر همه مسلمانان در احراز این‏ مقام برترى دارد که به طور مثال می‌توان به مناظره حضرت با هارون‌الرشید در مرقد نبى اکرم (ص) اشاره کرد که در برابر توده‏اى ‏عظیم از اشراف و فرماندهان ارتش و کارمندان عالی‌رتبه دولت اتفاق افتاد.
    هارون روى به ضریح مقدس رسول اکرم (ص) کرد و چنین سلام گفت «درود بر تو اى پسر عم»؛ آنگاه امام ‏که حاضر بود، بر نبى اکرم درود فرستاد و گفت «سلام بر تو باد اى پدر».
    هارون الرشید که ناراحتی بر او چیره شده بود، با لحنی توأم با کینه و خشم‏ به او گفت «چرا گفتى که تو از ما به رسول‌الله نزدیکترى؟» و امام‏ پاسخى تند به او داد و فرمود: «اگر رسول اکرم زنده می‌شد و از تو دخترت را خواستگارى مى‏فرمود، آیا او را اجابت می کردى؟»
    هارون گفت: «سبحان‌الله! ‏و به این کار بر عرب و عجم فخر می‌کردم». امام گفت: «اما او دختر مرا خواستگارى نمی‌کرد و من دختر به او نمی‌دادم، زیرا او پدر ما است نه پدر شما. و به این علت ما به او نزدیکتریم» و در اینجا بود که در صحن مسجد نبوی هارون‌الرشید فرمان دستگیری امام را صادر کرد.
    4- تشویق امت اسلامی برای شورش و مبارزه با حکام منحرف عباسی و بیدار کردن وجدان‌های آنها
    بنابراین امام با مدیریت ولایی خویش با فرستادن نمایندگانی به تلاش‌های تبلیغی خود ادامه دادند، با اینکه گسترش نهضت‌هاى علوى توسط گروهى از امامزادگان و سادات و افزایش قدرت سیاسى بنى‏عباس، خصوصاً در دوران خلافت هارون، باعث تشدید مراقبت و سخت‏‌گیرى نسبت ‏به این امام همام شد.
    سلام بر امامی که خاک ایران، پذیرای رضایش در مشهد و دربردارنده معصومه‌اش در قم و دربرگیرنده احمدش در شیراز و معطر از وجود نوادگانش در سراسر این کشور است.
    انتهای پیام
    منبع: خبرگزاری فارس


    نظرات دیگران ( )