سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----982337---
بازدید امروز: ----48-----
بازدید دیروز: ----23-----
جستجو:
فروردین85 - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    فروردین85 - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    (( همیشه با تو ))
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • اختلاف زناشویی چرا؟
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 85/1/27 ساعت 8:0 صبح

     

    مواردی که در زندگی زن و شوهر سبب اختلاف می شود

    ویژگی های فردی که در امر زناشویی نقش منفی دارد.

    1. خسّت(خسیس بودن): یکی از مواردی که زندگی زناشویی را سخت و مشکل می سازد؛ خسّت است.
    2. عصبانیت: زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد. 
    3. دورویی: زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود. 
    4. دروغ: فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.
    5. پنهان کاری: پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.  
    6. پرخاشگری و خشونت: پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که " هدفش اعمال صدمه و رنج" باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود. 
    7. لجاجت: از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد. 
    8. خودبینی و تحقیر دیگری: خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.
    9. معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.

    10. بی انضباطی: مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.

    وجوهی از اختلاف های زناشویی تفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشته باشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند. مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:

    1. اختلاف در خواسته ها: یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت. 

    2. اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها: وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.  

    3.اختلاف در دیدگاه ها: انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.

    4- اختلاف در خلق و خوی: بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.

    5. اختلاف در میزان هوش: اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.

    6. اختلاف در ابعاد معنوی: مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.

    تبیان


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • تحقق سیره نبوی در سال پیامبر اعظم(ص)
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 85/1/26 ساعت 10:29 عصر

     

    عمل گرایی به جای شعارگرایی

    ماه فرو ماند از جمال محمد(ص)
    سرو نباشد به اعتدال محمد(ص)
    قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
    در نظر قدر با کمال محمد(ص)
    همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
    تا بزند بوسه بر نعال محمد(ص)

    هر ایرانی مسلمانی که این شعر سعدی را می خواند؛ بی اختیار عشق و ارادت به محمد و آل محمد(ص) در وجودش جوانه می زند و به یاد مناعت طبع، بزرگی، بزرگ منشی، کرامت، عطوفت، مهربانی آن پیامبر عظیم الشان می افتد. اینک در سال جدید که از سوی مقام معظم رهبری به نام سال «پیامبر اعظم» حضرت محمد مصطفی(ص) مزین گشته، این عشق، حال و هوایی دیگر دارد. در این زمان که قدرت های ضداسلامی هر روز به توطئه و ترفندی پناه می برند تا امت اسلام را به تزلزل بکشند، این نامگذاری از یک طرف به اتحاد و یکپارچگی مسلمانان منجر می شود و از طرف دیگر بر نقشه های اختلاف برانگیز خط بطلان می کشد.

    بخشی از پیام نوروزی مقام معظم رهبری را بخوانید: «در این مقطع زمانی، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم(ص) از همیشه زنده تر است و این یکی از تدابیر و حکمت و الطاف خفیه الهی است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او و به رحمتی که او به انسان ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه بشریت، درس عالم شدن، قوی شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعی، نام مبارک «پیامبر اعظم» است. در سایه این نام و این یاد، ملت ما درس های پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس های زندگی و برنامه های جاری خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردی مکتب نبوی و درس محمدی- صلی الله و علیه و آله- افتخار می کند. ملت ما پرچم اسلام را در میان امت اسلامی با استقامت و استحکام برافراشته است؛ سختی ها را تحمل کرده است و کامیابی های حضور در این میدان شرف و افتخار را دیده است و به فضل الهی، کامیابی های بیشتر در راه است.»

    منبع: کیهان

    میلاد پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق (ع) بر شمامبارک باد.


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • گریه بچه ها
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 85/1/26 ساعت 3:46 عصر

     

    گریه بچه ها

    دکتر پریسا شبانی

    گریه و بی‌قراری برای نوزادان بسیار طبیعی است به طوری که در مقطع تولد تا شش ماهگی، تا حداکثر سه ساعت بی‌قراری و گریه در روز نیز عادی و معمولی است.

    در چند ماه اول زندگی، شیرخواران به طور میانگین، روازنه 2/2 ساعت گریه میکند. از این نظر، 5/1 ماهگی اوج بدبختی پدرومادر است.

    جیغ های بلند گوشخراش، برافروختگی یا کبودی چهره هنگام گریه، چین خوردن پوست پیشانی، مشتهای گره کرده و کشیده شدن پاها به سمت شکم هنگام گریه، همه و همه ویژگیهای طبیعی گریه های شیرخواران هستند و نباید پدر و مادر را بترسانند.

    در زیر به چند عامل مهم گریه نوزادان اشاره می شود:

    1. شستن لباس های نوزاد با مواد شوینده بودار
    2. عفونت استخوانی و عفونت سلولی
    3. تحریکات عصبی ( سردرد، میگرن ، تروما، تومور) بیماریهای گوارشی ( یبوست ، کولیک ، حساسیتهای غذایی )، بیماریهای دستگاه ادراری ، دستگاه خون ( فقر آهن ، آنمی داسی شکل ) ، بیماریهای قلبی و دارویی
    4. عوامل خارجی دیگری هم مانند خش ، نیش پشه ، لباس و جوراب تنگ ، صدای‌های بلند، حساسیت به جنس لباس ، صداهای ناهنجار ناگهانی ، افراد غریبه و تغییر فضا در گریه نوزادان تاثیر گذار است.
    5. تنها 5 درصد کودکانی که زیاد گریه میکند، ممکن است واقعاً بیمار باشند. بعضی این بیماریها عبارتند از: عفونتهای ویروسی، عفونتهای ادراری، اوتیت میانی، یبوست، عدم تحمل پروتئین شیرگاو، رفلاکس (پس‌زنش معده به مری)، عدم تحمل لاکتوز موجود در شیر، میگرن شیرخواری و... .

    توصیه هایی مثل در گهواره گذاشتن او و حرکات آرام بخش ملایم، استفاده از پستانک، در آغوش گرفتن کودک ، اگر چه ممکن است در برخی موارد باعث تسکین موقت کودک شود اما احتمالاً مهم ترین فایده آنها احساس حمایت و اطمینان پدرو مادر است.

    روشهای دیگری هم پیشنهاد شده اند که احتمالاً مکانیسم عملشان، پرت کردن حواس کودک و در نتیجه متوقف کردن گریه های او هستند: قرار دادن شیرخوار کولیکی نزدیک جاروبرقی یا وسیله‌ای شبیه آن، که سروصدای یکنواخت ایجاد میکند، همین طور سوار کردن کودک در اتومبیل یا کالسکه برای گردش. حداقل این است که میشود این روشهای بی ضرر را امتحان کرد.


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • ارتباط مؤثرباهمسر
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 85/1/26 ساعت 11:0 صبح

     

     

    ازدواج موفق ، سرچشمه و اساس یک زندگی سالم فردی و اجتماعی است. چنانچه ازدواج با موفقیت همراه باشد نه فقط زوجین

    بلکه فرزندان خانواده نیز از سلامت روانی برخوردار می گردند و حالاتی نظیر احساس امنیت و آرامش ، دوستی و صمیمیت متقابل

    ، امیدواری به زندگی ، و شعف در آنان به وجود می آید.

    رابطه زناشویی می تواند دستمایه شادی ، و در غیر این صورت منبع بزرگ رنج و تألم باشد .اما عوامل موفقیت و روابط صمیمانه

    کدامند؟ بعضی ها می گویند موفقیت ازدواج بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد باشید. جمعی دیگر موفقیت روابط

    صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت می دهند و این که بتوانید شخص مناسب خود را پیدا کنید، کسی که با او همخوانی داشته

    باشید. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزش های مشترک اشاره می کنند .

    بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه می رسیم، کسانی در روابط صمیمانه خود موفق می شوند که از مهارت های ویژه ای

    برخوردارند. این بررسی نشان می دهد که روابط پایا و پُر دوام را زوج هایی تحقق می بخشند که با مهارت های میان فردی آشنایی

    دارند: گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره ، برخورد مؤثر با خشم و….

    مهارت های ارتباط مؤثر

    گوش دادن واقعی به همسر دشوار است ، اما خود را به نشنیدن زدن ، جواب از قبل حاضر و آماده داشتن ، به نشانه های خطر

    توجه کردن ، جمع آوری دلیل و مدرک برای اثبات ادعای خویش ، داوری کردن و نظایر آن کار به مراتب ساده تری است. ولی گوش

    دادن مهمترین مهارت ارتباطی است که می تواند صمیمیت را به وجود آورد و آن را حفظ نماید. وقتی خوب گوش می دهید

    همسرتان را بهتر درک می کنید ، با او هماهنگ می شوید ، از روابط خود بیشتر لذت می برید و بی آن که مجبور به ذهن خوانی

    باشید می فهمید که همسرتان چرا چنین می گوید و چنین می کند. و با چشمان همسرتان به مسائل نگاه می کنید. در ضمن گوش

    دادن ، نشانگر مهر و محبت شما نسبت به همسرتان است.

    گوش دادن مؤثر صرفاً به سکوت کردن و شنیدن حرف های همسر خلاصه نمی شود . گوش دادن واقعی به قصد و نیّت شما

    بستگی دارد. اگر نیت شما فهمیدن، لذت بردن، آموختن و یا کمک کردن به همسرتان است ، در این صورت به واقع گوش می دهید.

    وقتی همسرتان موضوع مهمی را با شما در میان می گذارد باید به زبان خود و به طور خلاصه ، درک و برداشت خود را از گفته های

    او بیان کنید. این مهم ترین بخش خوب گوش دادن است .

    خلاصه کردن حرف های طرف صحبت به زبان خود معمولاً به شفاف شدن منظور گوینده و درک مطلب منتهی می شود. بعد از

    خلاصه کردن مطلب و طرح سؤال به منظور روشن نمودن هر چه بیشتر موضوع ، نوبت به باز خورد می رسد. به عبارت دیگر واکنش

    خودتان را نشان می دهید . در این مرحله باید بی آن که داوری کنید ، به آرامی افکار ، اندیشه ، احساسات ، نقطه نظرها و خواسته

    های خود و موارد دیگر را مطرح سازید . برداشت درونی خود را با همسرتان در میان بگذارید. باید مراقب باشید تا اسیر موانع سر راه

    ارتباط مؤثر نشوید.

    بازخورد سه عمل مهم انجام می دهد . نخست وقتی برداشت خود را با همسرتان در میان می گذارید، درستی آن را محک می

    زنید . در این زمان اگر برداشت شما از حرف او اشتباه باشد در مقام اصلاح حرف شما برمی آید. دوم، بازخورد به همسر شما کمک

    می کند

    تا در زمینه درستی و تأثیر ارتباط خود اطلاعاتی به دست آورد. سوم، همسرشما با برداشت های جدید شما آشنا می شود.

    حالا جای خود را با همسرتان تغییر دهید. کسی که تاکنون حرف می زده ، تبدیل به شنونده می شود و شنونده قبلی حالا حرف

    می زند. این برنامه آن قدر ادامه پیدا می کند تا مطلب به خوبی ایراد و درک شود .

    همدلی به شما کمک می کند تا مواضع همسرتان را بهتر درک کنید. برای رسیدن به همدلی بیشتر به این نکته توجه بفرمائید که هر

    دوی شما می خواهید در زمینه های فیزیکی و احساسی در شرایط بهتری قرار داشته باشید.

    ارتباط مؤثر از عزت نفس حمایت می کند و فضای مناسبی برای حل و فصل مسائل به وجود می آورد. در ارتباط مؤثر ، طرفین

    درباره تأثیر حرفشان قبول مسئولیت می کنند. ارتباط مؤثر زمانی برقرار می شود که صداقت حاکم باشد و طرفین از گفتن دروغ

    اجتناب کنند. ارتباط مؤثر زمانی برقرار می شود که تمام مطلب را به شکلی که وجود دارد بگویید و از ذکر برخی از حقایق درباره

    مطلب خودداری نورزید. از همه اینها مهم تر لازمه ایجاد ارتباط مؤثر رفتار حمایتگرانه است ،

    باید به جای رفتار انفعالی و فاصله گرفتن ، نزدیک شدن و درک کردن را انتخاب کنید.

    ده توصیه برای رسیدن به ارتباط مؤثر

    1. ازعبارات داوری کننده ، انتقاد آمیز و باردار اجتناب کنید.
    2. از برچسب زدن های تعمیم آمیز اجتناب نمایید.
    3. از مخابره پیام های با فاعل « تو» خودداری نمایید.
    4. به سابقه و به گذشته ها کاری نداشته باشید.
    5. مقایسه منفی نکنید .
    6. تهدید نکنید .
    7. احساسات خود را بیان کنید .
    8. از پیام های کامل و جامع استفاده کنید .
    9. از پیام های روشن استفاده کنید .

    تبیان


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • بچه داری در دانشگاه
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 85/1/26 ساعت 8:0 صبح

     

    بچه داری در دانشگاه

    آقای عارفوند مثل همیشه سر وقت آمد، نه یک دقیقه زود و نه یک دقیقه دیر، و باز هم مثل همیشه بدون آنکه نگاه به جمع کند به طرف تخته رفت و آن را پاک کرد. فرز و چابک گچ سفیدی را از پایین تخته سیاه برداشت و طبق عادت همیشگی بالای تخته نوشت: "به نام خدا" و بعد عنوان درس را نوشت و هنوز مباحث درس را ننوشته بود که صدای گوشخراشی سکوت کلاس را شکست. برگشت و عقب رانگاه کرد. صدا از حلقوم نوزاد ششماهه رسولی وخانم عبادی منتشر میشد، به یاد صدای زنگ اخبارهای آزمایشگاه فیزیک افتاد با خود اندیشید: «همین را کم داشتم.... حالا سرکلاس بچه داری هم میکنند.... اینجا دانشگاست یا شیرخوارگاه!!!» بعد تک سرفه ای کرد و گفت «خانم عبادی! لطفاً بچه را ساکت کنید» همهمه هایی درکلاس برخاست. دوستان رسولی به او متلک میانداختند.
    همهمه بلند و بلندتر شد. رسولی ، یواش خودش را بالا کشید و از طرف راست کلاس ـ که جایگاه پسرها بود ـ به زنش اشاره کرد و گفت: «ساکتش کن!» خانم عبادی تندتند نوزاد را تکان میداد و با خشم به رسولی می گفت: «نمیدونم چشه.. به گمونم خیس کرده
    .» رسولی نیم نگاهی به آقای عارفوند ـ که با چشمهای متعجب به آنها میکرد ـ انداخت و بعد رو به زنش کرد و گفت: «ببرش آخر کلاس عوضش کن خانم عبادی کیفش را برداشت و با نوزاد رفت آخر کلاس. بچه آرام شد اما پارازیت ها دوباره اوج گرفت. آقای عارفوند رو به تخته چند بار گچ را محکم به آن کوبید تا سرو صدا اندکی خوابید و دوباره مشغول نوشتن شد، اما صدای بم و کلفت خانم مسلمی مانند میخی به درون مغزش فرو میرفت: «خدا شانس بده... بعضی ها سر کلاس دانشگاه بچه داری میکنند، بچه تر و خشک میکنند، آقا چیزی که نمیگه هیچی میان ترمشونم را هم از بقیه بالاتر میده، مگه ما بچه نداریم؟ مگه ما شوهر نداریم؟ پس چرا میان ترم ما رو یک از هشت میدن؟» حالا آهسته همهمه هایی در سمت چپ کلاس و میان خانمها برخاست. از سمت راست کلاس صدای بهرامپور شوهر خانم مسلمی برخاست که از زن خود حمایت میکرد و مورد عتاب شوهر خانم عبادی قرار گرفت. آقای عارفوند دیگر به این همهمه ها عادت کرده بود. اما صدای بلندی برخاست که مجبور به واکنش شد. صدا، صدای بهرامپور بود که به عابدینی توپید و در یک چشم بر هم زدن با او دست به یقه شد. آقای عارفوند گچ را انداخت و دوید میان آن دو: «آقا شرم کنید حیا کنید اینجا کلاس درسه.» لپهای آویخته بهرامپور مثل لبو سرخ شده بود و نفس نفس میزد: «آقا مردک ـ عابدینی ـ به خانم ما بد و بیراه میگه.» عابدینی هنوز جواب نداده بود که خانم او از آن طرف کلاس برخاست و مثل فرفره یک دو جین بد و بیراه نصیب بهرامپور و زنش کرد.

    آقای عارفوند دو دستی و ملتمسانه به زن عابدینی اشاره کرد که بنشیند؛ اما صدای خانم مسلمی در هوا طنین انداز شد و از میان همه صداها، جایی برای خود باز کرد: «تو ساکت شو قورباغه همه یادشونه که تو به خواستگاری شوهرت رفتی.» رگبار خنده باریدن گرفت و زن عابدینی سرخ شد و نشست.خانم مجلسی بلند شد و در حمایت از خانم عابدینی که دوست او بود، تا توانست به خانم مسلمی بد و بیراه گفت.
    آقای عارفوند این وسط گیج و حیران نظاره گر بود. به هرکه می گفت: «بالای چشمت ابروست» یا به خانمش برمی خورد یا به شوهرش اما این وسط سوژه خوبی برای بازیابی اقتدار از دست رفته خویش یافت.
    خانم مجلسی دوست زن عابدینی که هنوز داشت زباندرازی می کرد تنها کسی بود که هنوز ازدواج نکرده بود. آقای عارفوند دستهایش را مشت کرد و با اقتدار تمام فریاد زد: «مجلسی! بگیر بنشین سرجات
    .» خانم مجلسی خشکش زد و نشست. کلاس آرام آرام شده بود و برای اولین بار صدای باد از آن سوی پنجره به گوش میرسید. صدایی وحشتناکی، سکوت سنگین کلاس را درهم شکست: «عارفوند به زن من توهین کرد. من ازت شکایت میکنم بیچارت میکنم» صدای مهدی محمدزاده بود. آقای عارفوند متعجب زیرلب گفت: »شما دوتا جوجه کی ازدواج کردید؟» محمدزاده بیرون رفت و درب را پشت سرش محکم به هم کوبید آقای عارفوند گیج و مبهوت پشت میز نشست و دستهایش را حایل پیشانی کرد. چشمهایش را بست و به نمره های افتضاح میان ترم اندیشید. بعد نگاهی به ساعتش کرد. کلاس دیگر تمام شده بود میخواست به در اشاره کند و بگوید: «بفرمایید» که در باز شد و علی مهدوی با خانمش در آستانه در ظاهر شدند: «آقای عارفوند، شرمنده! بچه را بردیم خانه مادر زنم بگذاریم بیاییم دانشگاه اما مادر ایشون تشریف نداشتند، این شد که مجبور شدیم بچه را بیاوریم دانشگاه.» آقای عارفوند یادش به هشت سال پیش افتاد که برای اولین بار علی مهدوی در کلاس درسش حاضر شده بود. شاید او از همه دانشجوهایش سن و سالدارتر بود.مهدوی نگاهش به آخر کلاس افتاد، سرش را از کلاس بیرون کرد و گفت: «امیدجون بیا تو، بیا همبازی برات جستم، بیا نینی را نگاش کن، بمب خنده در کلاس منفجر شد.


    ( ایسجا _ با اندکی تغییر )


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

    <      1   2   3   4   5   >>   >