سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----983822---
بازدید امروز: ----125-----
بازدید دیروز: ----864-----
جستجو:
از خرداد85 تاکنون - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    از خرداد85 تاکنون - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    (( همیشه با تو ))
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • پارازیت
    نویسنده: جوانان ایران زمین جمعه 85/6/24 ساعت 5:27 عصر

    گزارشی از برنامه رادیویی "پارازیت"
    "پارازیت" مسائل اجتماعی جوانان را با زبانی جوان‌پسند مطرح می‌کند
    استودیو پخش رادیو جوان هر روز از ساعت 10 تا 11:30 پذیرای بچه‌های باذوق برنامه "پارازیت" است. این برنامه سعی کرده قالب گویندگی را بشکند و در قالبی نو مسائل اجتماعی جوانان را مطرح کند.

    خودآگاهی ما آدم ها مثل شمعک بخاری عمل می کند، همیشه روشن است تا در شرایط خاص به کار بیفتد و ذهن ما را دوباره روشن کند. برنامه سازی هم به این شکل است. سوژه ای ناخودآگاه به ذهن می رسد و عده ای آن را دنبال می کنند. البته با این تفاوت که هر کدام هدف های متفاوتی دارند. این مساله در برنامه سازان رادیو هم صدق می کند. البته هر کدام آنها اهداف متفاوت دارند.

    جماعتی خود را حلال تمام مشکلات رادیو می دانند و تنها آرزویشان داشتن عمر نوح است تا بتوانند معضلات عدیده و پیچیده از ساختار سازمانی تا مضمون پیام و استراتژی رادیو را حل کنند. عده ای هم به دنبال پیوند مبارک بین رسانه و بهره برداری دستگاه دیجیتالی هستند. البته مهندس ضرغامی اعلام کرده تا 9 سال دیگر تمام سیستم های صدا و سیمای ایران باید دیجیتالی شوند و از دنیا عقب نباشند. بنابراین این گروه هم می توانند در آینده به آرزوی خودشان برسند.

    آرزوی بعضی هم بالا رفتن برآورد و تسهیلات است. عده ای هم رویای انحصار و اقتدار مطلق رادیو را دارند، یعنی شعار این افراد این است که تنها صداست که می ماند. جماعتی هم معتقدند سر پا نگه داشتن و حفظ همین رادیو کافی است. گروهی هم در رادیو هستند که آرزوی آنها از همه عجیب تر و غریب تر است. آنها معتقدند با تغییر ژنتیک و دستکاری در DNA می توان از رادیو چیز دیگری ورای عناصر سه گانه افکت، کلام و موسیقی ساخت. ما هم سراغ این گروه می رویم تا از نزدیک ببینیم چه کسانی هستند و چه طرز تفکری دارند؟

    نمایی از پشت صحنه برنامه رادیویی "پارازیت"

    نزدیک ساعت 10 صبح به در حراست پخش می رسیم، اما از بخت بد ما نگهبان حراست با دیدن دوربین عکاس لبخندی بر چهره می آورد و بعد از پرسیدن مدل دوربین عکاس اعلام می کند مدل آن با دوربینی که روی برگه آفیش نوشته شده، تفاوت می کند! شکر خدا مشکلی پیش نمی آید، چون نگهبان حراست دانشجوی رشته عکاسی است و این سئوال به خاطر علاقه شدید او به دوربین های عکاسی برایش پیش می آید. نفس راحتی می کشیم و به سمت استودیو پخش رادیو جوان می رویم.

    اتاق فرمان با ابعاد کوچک حاوی دستگاه های آنالوگ، صدابرداری و کتابخانه هر روز از ساعت 10 تا 11:30 پذیرای گروه "پارازیت" است. در این اتاق صادق داوری فر سردبیر و زهرا عبداله زاده تهیه کننده با سرعت نوارها را بر دستگاه آنالوگ می گذارند و CD ها را کنترل می کنند. برنامه با گویندگی بنفشه رافعی شروع می شود و صدای "پارازیت" استودیو پخش را فرامی گیرد. البته اینها گروهی متفاوت هستند، چون به شنوندگان سلام نمی کنند و برنامه با سلام شروع می شود. از قرار موضوع برنامه امروز رفتار شما بزرگترها آینه رفتار با فرزندان است. گوینده برنامه اجرایی متفاوت با اجرای خشک برخی برنامه ها دارد و خیلی صمیمانه با شنوندگان صحبت می کند.

    استرس اتاق فرمان خیلی بیشتر از استودیو پخش است، چون CD ای که تهیه کننده داخل دستگاه می گذارد، نمی خواند و مرتب بیرون می آید و همین منجر به استرس بیشتر تهیه کننده می شود و حتی به شوخی می گوید ما همیشه باید به این دستگاه التماس کنیم تا CD را بخواند، اما سردبیر برنامه به خودش خیلی امیدوار است و همانند یک سوپرمن وارد عمل می شود و می گوید که دست های او معجزه می کند، گرچه برخلاف ادعای او دستگاه باز هم نمی خواند.

    یکی از عوامل نواری از تلفن ها را به سردبیر می دهد، اما وقتی او نوار را چک می کند متوجه می شود زمان نوار به جای سه دقیقه، هفت دقیقه است. از قرار آقایی که نوار را تحویل داده با دور تند ضبط کرده و فکر می کرده نوار برنامه سه دقیقه است! سردبیر در فواصل برنامه نکاتی را به گوینده می گوید تا صحبت خود را با توجه به این نکات شروع کند. من نیز در فاصله پخش ترانه وارد استودیو ضبط می شوم. متن های زیادی رو به روی گوینده قرار دارد. اجرای او به حدی عوامل اتاق فرمان را به وجد آورده که تهیه کننده با میکروفن رابط میان اتاق فرمان و پخش به او می گوید "بی نظیری". او هم بلند می شود و حرکتی برای تشکر انجام می دهد و من نیز در همین حال او صحبت می کنم.

    رافعی که از گویندگان خوب رادیو جوان است، اشاره می کند: "هر برنامه ای که در رادیو جوان کار می شود جذاب است، چون با زبان جوانان با آنها صحبت می کند. این برنامه هم با گویندگی من هم همخوانی داشت و اما ویژگی منحصر به فرد آن مستند بودن آن است. من از همان ابتدا با سردبیر برنامه به توافق رسیدم که در این فضا به دنبال واقعگرایی و مستندمحوری باشیم. البته این مستند در چارچوب رسانه باشد، چرا که ممکن است گفتن هر چیزی در قالب مستند از رسانه کار زیبایی نباشد."

    وی ادامه می دهد: "من به عنوان بنفشه رافعی و هم یک گوینده تصمیم گرفتم در برنامه "پارازیت" فضای معمولی را بشکنم. حال ممکن است این حرف ادعای بزرگی باشد، اما می خواستم این فضا را بشکنم. قصدم این بود که قدم های اول را بردارم. البته شبکه جوان همیشه ساختارشکن بوده، من هم می خواستم یک فضای جدید به وجود بیاورم. حال بعضی ها به غلط و درست تعبیر به لمپنیسم می کنند. مسلما هر کاری که در آن افراط و تفریط شود، نتیجه مطلوبی ندارد. اگر مهره ها درست سر جایشان قرار بگیرند، مشکلی پیش نمی آید."

    رافعی خاطرنشان می کند: "به نظرم عیبی ندارد که من همانطور که با دوستم زهره خالدپور صدابردار برنامه صحبت می کنم با شنوندگان هم صحبت کنم. البته اجرای من در حد تجربه است و احتیاج به زمان دارد، اما سعی می کنم فاصله گوینده و شنونده را به حداقل برسانم، فکر می کنم قدم خوبی برداشته شده است. از سوی دیگر این سبک در زمان خودش جواب داد و هنوز هم مخاطبان خاص خودش را دارد."

    گوینده برنامه "پارازیت" با اشاره به اینکه برخی مواقع هم پدر و مادرها هم با ما تماس می گیرند و اعتراض می کنند که نوع صحبت های شما جوانان را گستاخ می کند، به خبرنگار مهر می گوید: "ما همیشه تلاش می کنیم از محدوده خارج نشویم یا به قول امروزی ها خیلی جو ما را نگیرد، اما باید با زبان جوانان صحبت کنیم تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم."

    وی اطلاعات را برای گوینده خیلی موثر می داند و اشاره می کند: "گوینده باید بتواند اطلاعات خودش، صحبت های عوامل اتاق فرمان و نویسنده را در کمترین زمان تلفیق کند و ترکیبی بسازد که شنونده قبول کند و اعتمادش جلب شود. کلیشه را می توان شکست، اما نباید احترام را فراموش کنیم." بعد از صحبت با بنفشه رافعی به اتاق فرمان می روم تا او نیز قسمت آخر برنامه یعنی آیتم نقطه جوش را اجرا و با شنوندگان خداحافظی کند.

    نمایی از پشت صحنه برنامه رادیویی "پارازیت"

    زهرا عبداله زاده تهیه کنندگی برنامه زنده "پارازیت" را برعهده دارد. او که 14 سال است در رادیو به این کار مشغول است، درباره معیارهایش برای انتخاب برنامه می گوید: "در مرحله اول خود برنامه می تواند عاملی برای من باشد تا برنامه را قبول کنم. زمانی که تهیه برنامه "پارازیت" پیشنهاد شد، چند جلسه با صادق داوری فر سردبیر برنامه، حسینی مدیر گروه و نصرآبادی قائم مقام شبکه صحبت کردم تا به اطمینان خاطر برسم. در مجموع برایم خیلی مهم است که برنامه چه هدفی را دنبال می کند. در مرحله دوم خود عوامل برایم اهمیت دارند."

    وی ویژگی برنامه زنده را سرعت و دقت عنوان می کند و می گوید: "این دو ویژگی مهم است، چرا که ممکن است در آخرین لحظه که با کارشناس ارتباط برقرار کردیم تلفن قطع شود. بنابراین باید ترانه ای آماده برای پخش داشته باشیم. در مجموع کار تهیه کننده در رادیو ایجاد ریتم و رنگ آمیزی در کار است. او باید این تنوع را در موسیقی و متن به وجود بیاورد."

    عبداله زاده می گوید: "معمولاً زمانی که طرح را سردبیر برنامه می دهد تا به شکل انجام برسد و اجرا شود تغییرات زیادی انجام می شود. به عنوان نمونه آیتمی در این برنامه با عنوان "نشانی" بود، اما احساس کردیم جواب نمی دهد، به همین دلیل آن را حذف کردیم. سخن این برنامه درباره جوانان است. امیدوارم نه تنها جوانان بلکه برای شنوندگان هم مفید باشد."

    بعد از صحبت با تهیه کننده از آنجا که صادق داوری فر سردبیر برنامه آدم خوش ذوقی است، روند گفتگو را از حالت کلیشه ای خارج می کند و به مهر می گوید: "پاپارسال، پاپاپا رو کرده بو بودیم تو تو توی یه کفش که برنانامه داشته باشیم، اصلاً مهم نبود چی بابابا شه، فقط برنامه باشه، اونم توتوتوی رادیو. نمی دونستیم چی چی می خوایم بگیم، فقط می دونستیم که باباباید درباره جوونا و ب ب برای جوونا باشه. گفتیم خب کی بگه، فرزاد حسنی یا نی نی نیما رئیسی، بعد فهمیدم باید خاخاخانوم باشه اونم رافعی. بقیه چیزهاشم گفتیم جور می شه. گفتند ساعتش، گفتیم شیش، گفتتند می خواهید زی زی زیرآب بزنید، گفتیم ظهر، گفتند حرفشم نزنید. بعد فهمیدیم دددده رو بریدند و ما فقط باید بپوشیم. راستی پاپاپارسال سر اسمش دعوا داشتیم، هر کی یه چیزی گفت، من گفتم بذاریم "پاپاپا.....پارازیت."

    مهر


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • توهین به احمدی نژاد!
    نویسنده: جوانان ایران زمین سه شنبه 85/6/21 ساعت 9:8 عصر

    رسانه های خبری جهان به گمانه زنی در مورد تفاسیر مختلف کاریکاتور جنجالی شرق (با عنوان "قاعدهء دیگر بازی") پرداخته اند. به گزارش الف، در حالیکه تعدادی از این رسانه ها همانند اورشلیم پست، رادیوفردا و آسوشیتد پرس، این کاریکاتور را در ارتباط با تمسخر موضعگیری ایران در مساله هسته ای تفسیر کرده اند و با تیترهایی همچون "توقیف روزنامه اصلاح طلب به خاطر کارتون هسته ای"، این مساله را گزارش می کنند، عده ای دیگر از رسانه ها نیز همانند  خبرگزاری آلمان DPA آن را در ارتباط با "تمسخر مستقیم شخص رئیس جمهور" ارزیابی کرده اند.

    Image
     

     
     
     

    تفسیر اخیر، از آنجاییکه یکی از شخصیت های کارتون مورد اشاره، هاله ای از ابر به دور خود داشته است، در پاره ای وبلاگ های سیاسی خارجی موضوعیت خاصی پیدا کرده است.
    در همین حال، ساعتی پیش، روزنامه شرق این کاریکاتور را از نسخه های اچ.تی.ام.ال و پی.دی.اف خود حذف کرد.یک کارشناس رسانه در گفتگویی با الف اظهار داشت، توهین بی سابقهء روزنامه شرق به رئیس جمهور  در صورت اثبات می تواند برگی تازه ای از تاریخ روزنامه نگاری ایران را رقم زند. 

    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • گدایی با هواپیما
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 85/6/12 ساعت 12:58 عصر

    مدیر کل بهزیستی استان تهران :برخی متکدیان با هواپیما برای گدایی به تهران می‌آیند
    ادامه مطلب...

    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • تست پاچه خواری
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 85/6/5 ساعت 8:11 عصر

    یک تست روانشناسى- پاچه خوارى!

    بعید است بعد از تماشاى سریال پاورچین که مدت ها مردم را هر شب پاى تلویزیون سرگرم مى کرد، کسى باشد که هنوز با رفتار شخصیت هاى اصلى این مجموعه آشنا نباشد و به اصطلاح پاچه خوارى را هنوز درک نکرده باشد! اما آیا مى دانید شما چقدر به شخصیت هاى این داستان شبیه هستید و اصولاً چقدر براى خشنود کردن دیگران حاضرید از خودتان مایه بگذارید؟ تست امروز ما جواب این سوال را برایتان مشخص خواهد کرد!
    قرار است در محل کار شما به تعدادى از کارکنان ترفیع شغلى چشم گیرى داده شود. شما مشغول خرید هستید که به مجموعه کتابى برمى خورید که رئیس شما مشتاق داشتن آن است. ولى به هرحال قیمت این دوره بسیار بیش از حد وسع شماست. آیا آن دوره را براى رئیس تان مى خرید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    پدر زن آینده شما که بسیار متمول است به هیچ وجه استعداد طنز ندارد؛ ولى متأسفانه دائماً لطیفه هاى بى مزه تعریف مى کند. آیا سعى مى کنید به زور به لطیفه هاى او بخندید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    آیا تا به حال اتفاق افتاده با کسى که به شدت از او متنفرید به لحاظ جایگاه شغلى و اجتماعى اش به زور سلام و احوالپرسى گرمى بکنید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    شما در بانک در صف منتظر هستید تا نوبت به شما برسد و بانک هم خیلى شلوغ است. ناگهان استاد (یا معلم) شما در درس بسیار مشکلى که با او دارید وارد بانک مى شود و شما را مى بیند. آیا جاى خودتان را به او مى دهید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    دوست بسیار متمول شما لباس هاى جدید خریده است که به هیچ وجه به او نمى آید. وقتى از شما درباره آن لباس ها سوال مى کند، چه جوابى مى دهید؟
    - این لباس ها واقعاً به تو مى آید!؟ (۱۰)
    - لباس هاى قبلى تو بهتر از این ها بودند، اما این ها هم بد نیستند. (۵)
    - بهتر است آنها را فوراً به مغازه برگردانى و تعویض کنى!؟ (۰)
    شما در منزل رئیس تان مهمان هستید. همسر او بدمزه ترین غذاهایى را که به عمرتان چشیده اید درست کرده است. در این شرایط چه مى کنید؟
    - از دست پخت او تعریف مى کنید و از تمام غذاها مى خورید. (۱۰)
    - تظاهر مى کنید که ناگهان دل درد سختى گرفته اید و نمى توانید به خوردن ادامه دهید. (۰)
    - آنچه را در بشقاب تان کشیده اید تمام مى کنید و دیگر ادامه نمى دهید. (۵)
    دهان رئیس شما به شدت بو مى دهد. آیا این موضوع را به نحوى به او مى گویید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    آیا تا به حال از کسى تعریف کرده اید به امید اینکه چیزى از او دریافت کنید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    آیا تا به حال اتفاق افتاده که نظرات احمقانه فرد مهمى را مورد تأیید و تمجید قرار دهید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)

    آیا ممکن است براى خوشحال کردن دیگران، کارى را انجام دهید که از آن متنفرید؟
    - بله (۱۰)
    - خیر (۰)
    (۰ تا ۲۵ امتیاز): شما حتى در وسوسه کننده ترین شرایط نیز حاضر به چاپلوسى و تملق نیستید. شما دوست دارید به خاطر ویژگى هاى ارزنده خودتان مورد احترام و ستایش قرار بگیرید و نه به خاطر خشنود کردن دیگران. اگرچه این رفتار شما بسیار پسندیده است، اما به خاطر داشته باشید که گاهى اوقات یک تلاش کوچک براى خوشحال کردن دیگران مى تواند تأثیر فوق العاده اى بر شرایط شما داشته باشد. لازم نیست از انجام این کار شرمنده شوید؛ چون این کار لازمه برقرارى ارتباطات اجتماعى و پیشرفت هاى شغلى است!
    (۳۰ تا ۷۰ امتیاز): شما هرازچندگاهى به چاپلوسى و تملق روى مى آورید. البته هدف شخصى شما این است که مؤدب جلوه کنید و به همین دلیل بطور مثال به لطیفه هاى بى مزه دیگران مى خندید. گاهى اوقات هم هدف شما این است که بعضى چیزهاى مشخص را در زندگى به دست آورید و براى آنها تلاشى فراتر از حد معمول انجام مى دهید. واقعیت این است که پرداختن به نکات مثبت دیگران و خوشحال کردن آنها اگر به طور معمول انجام شود بد نیست و شما به طور قطع هنر این را دارید که بدانید کى و کجا باید به این کار بپردازید و به همین دلیل هم فرد موفقى در زمینه ارتباطات اجتماعى هستید.
    (۷۵ تا ۱۰۰ امتیاز): به احتمال زیاد شما در هنر چاپلوسى و تملق سرآمد دوستان و آشنایان هستید و همه شما را به عنوان یک فرد چرب زبان مى شناسند. شما به خوبى مى توانید در شرایط بسیار متفاوت این کار را انجام دهید و به نظر مى رسد این عادتى است که از دوران جوانى در شما شکل گرفته است. اگر در دوران مدرسه نیز این رویه را داشته اید، حتماً مورد توجه معلم هایتان بوده اید و همیشه نمره هاى خوبى از آنها مى گرفتید! البته حواستان باشد که اگر این کار را به طور متوالى انجام دهید، این امکان وجود دارد که دیگران متوجه اهداف خاص شما از رفتارهایتان بشوند. پس مواظب باشید که این تعریف ها را خیلى واضح و روشن انجام ندهید؛ ظرافت و اندکى تفکر مى تواند موفقیت شما را تضمین کند!!!

     


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • بازی با بچه ها
    نویسنده: جوانان ایران زمین پنج شنبه 85/6/2 ساعت 9:36 عصر

    بچه ها هم مثل ما دل دارند.دوست دارند کسی با آنها بازی کرده و آنها را از تنهای خارج نماید.دنیای کودکی دنیای عجیبی است. در این دوران انسان دلبند هیچی نیست. حتی وقتی با هزار دردسر خانه ای را با اسباب بازی درست می کنه در چند لحظه بعد همه چیز دوباره خراب میشه.

    بچه ها هیچوقت دلبستگی به چیزی پیدا نمی کنند. اما فراموش نکنیم آنها در همین دوره نیز بسیار باهوش و زیرک هستند. از کارهای ما تقلید می کنند و ما را الگوی خود قرار می دهند. آیا ما الگوی خوبی برای آنها هستیم؟!


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >