سرانجام انتخابات خبرگان و شوراها تمام شد و مردم یکبار دیگر با شرکت 26 میلیونی خود(60 درصد واجدین شرایط ) ثابت کردند که برای پاسداری از انقلاب اسلامی و ارزش های والای آن در صحنه حاضر هستند و تهدیدهای دشمنان و مشکلات اقتصادی کشور نمی تواند مانعی برای حضور آنها در انتخابات باشد. شکست اصلاحات اما انتخابات 24 آذر پیام های مهم و حرف های گفتنی زیادی هم برای دوست و دشمن داشت. آنچه تاکنون بطور قطعی مشخص شده پیروزی اصول گرایان و شکست اصلاح طلبان در هر سه عرصه خبرگان، میان دوره ای مجلس و شورای های شهر و روستا است. وقتی می گوییم اصلاح طلبان منظورمان کسانی هستند که در دوم خرداد76 سکان مدیریت کشور را در دست گرفتند و متاسفانه بجای گره گشایی از کار مردم هر روز یک رُل بازی می کردند؛ یک روز جنجال در دانشگاهها، یک روز شارلاتان مطبوعاتی و توهین به ارزش های ملت و روز دیگر تحصن در مجلس و نامه تسلیم شوید به مسئولان عالیرتبه نظام و . . . بر اساس آخرین نتایج اعلام شده تا لحظه ارسال این پست؛ در اکثر شهرها و روستاها این بار خود مردم میخ را به تابوت اصلاحات کوبیدند و با احترام آنها را کنار گذاشتند.
گزینش غیر جناحی از میان اصول گرایان پیام دیگر این انتخابات به دوستان و نزدیکان دکتر احمدی نژاد بود. مردم از میان این طیف نیز افراد کارآمد و غیر جنجالی را ازافراد غیر کارآمد تمییز دادند و قدرت را به آنها سپردند. نکته مهم اینکه مردم دایره اصول گرایی را نه منحصر به رایحه خوش خدمت دانستند و نه ائتلاف بزرگ اصول گرایان یا حتی پیروان خط امام و رهبری بلکه آنها نمایندگان خود را با تلفیقی از کارآمدترین افراد این سه گروه اصول گرا و ارزشی برگزیدند یعنی همان اتفاقی که در 3 تیرماه 84 نیز شاهد آن بودیم. البته اگر خود اصول گرایان به توافقی غیر جناحی می رسیدند کار مردم راحت تر می شد. چرا هاشمی اول مصباح چهارم نکته دیگر که در بحث خبرگان رهبری اتفاق افتاد انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی بعنوان نفر اول تهران بود. بنا بر آخرین اخبار منتشره(تا عصر 25 آذرماه) آیت الله مصباح یزدی در ردیف چهارم قرار گرفته است و گویی آیت الله خوشوقت که در صدر لیست رایحه خوش خدمت قرار داشت در مرز لیست قرار دارد. همه می دانیم آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیدا شده بودند ولی مردم احمدی نژاد را بر وی ترجیح دادند. ولی این بار آقای هاشمی را بر مصباح یزدی بعنوان مهمترین حامی رئیس جمهور ترجیح دادند، چرا؟ چند علت می تواند دلیل این اقدام باشد: اول اینکه آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری بعنوان اصلاح طلب وارد صحنه شد و مردم چون خاطرات تلخی از اصلاح طلبان داشتند بخاطر جلوگیری از تکرار فجایع گذشته و روی کار آوردن تکنوکرات ها وی را انتخاب نکردند. دوم نحوه عملکرد اطرافیان آقای هاشمی بود که نمونه آنرا در میزگرد شبکه دو توسط آقایان نوبخت و مرعشی از ارکان کارگزاران شاهد بودیم. سوم مواضع مبهم آقای هاشمی در خصوص بحث ولایت فقیه بود که منجر به حذف وی در 3 تیر شد و البته سن بالای وی نیز درانتخاب مردم بی تاثیر نبود. اما در خبرگان؛ از چند ماه پیش- یعنی در 15 خرداد 85 – اتفاقی در مراسم ویژه حرم معصومه(س) در قم پیش آمد که هاشمی را نجات داد. متاسفانه عده ای از طلاب موسسه امام خمینی(ره) که مسئول اصلی آن آیت الله مصباح یزدی است در حرکتی خلاف عرف مراسم سخنرانی وی را به تشنج کشاندند که البته برخوردهای خلاف قانونی هم با مسببان حادثه شد که خوشبختانه موضوع به هر شکل حل و فصل گردید ولی هزینه آن حرکت سبک را آیت الله مصباح در کمی آراء ش در خبرگان تهران پرداخت. هر چند آقای مصباح برائت و بی اطلاعی خود را از موضوع بطور رسمی اعلام کرد ولی بسیاری مردم به همین دلیل به وی کمتر رای دادند.
مهمتر اینکه بر خلاف انتخابات گذشته اینبار اصول گرایان نه تنها با هاشمی مخالفت نداشتند بلکه از وی حمایت نیز کرده اند. روزنامه کیهان که تقریباً مورد اتفاق اصول گرایان است از ماهها پیش برای ورود آقای هاشمی به خبرگان زمینه سازی کرده بود و شاید بتوان گفت که اگر مواضع کیهان نبود هاشمی در این انتخابات نیز معلوم نبود به چه سرنوشتی دچار شود؟! دبیر جامعه مدرسین نیز چندی پیش از واجب کردن حضور آقای هاشمی در خبرگان توسط مقام معظم رهبری خبر داد. این موضوع نیز در کنار هشدارهای تلویحی ایشان برای جلوگیری از تخریب وی نقش کلیدی در افزایش رای آقای هاشمی داشت. در هر حال آنچه مهم است خواست مردم برای پیشرفت و حفظ نظام اسلامی و ارزش های دینی در پرتو اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه است. مطالبه ای که مردم هیچگاه از آن چشم پوشی نخواهند کرد و اگر کسانی در این مسیر سد شوند نتیجه ای جز حذف از صحنه سیاسی در انتظارشان نخواهد بود. خلاصه کلام آنکه نه تهدید دشمنان و نه فریب کاری رسانه های خارجی و ماهواره ها نمی تواند در عزم آهنین ملت ایران خللی وارد سازد و آنها تا فتح همه قله های افتخار و سربلندی به حرکت خود ادامه خواهند داد. انشاء الله
آثار لقمه حرام از منظر پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم: چون لقمه حرام به شکم بنده ا ی داخل شود، همه فرشتگان آسمان ها و زمین او را لعنت کنند و تا وقتی که آن لقمه در شکم اوست خداوند به او نظر لطف نمی کند. ( مکارم الاخلاق 150) کسی که لقمه حرام بخورد چهل شب نمازش قبول نمی شود و چهل روز دعایش مستجاب نمی گردد. (البحار 63/314)
در پی ابراز نگرانی حرف های جوانی از غیرفعال شدن وبلاگ "یادداشت های همسر یک روحانی" تعدادی از بلاگرهای محترم ضمن استقبال از مواضع ما خبر دادند بلاگر محترم این وبلاگ صاحب فرزند شده و به همین دلیل مدتی است کار به روز رسانی وبلاگ خود را متوقف کرده است. نکته مسرت بخش دیگر اینکه مطلع شدیم این خواهر محترم برای علی آقای خودشون هم یک وبلاگ راه اندازی کردند.(لینک وبلاگ) ضمن ابراز خرسندی از این موضوع امیدواریم وی و خانواده محترم شان بویژه حاج آقا و علی آقا در پناه خداوند بزرگ سلامت و تندرست باشند. بدون شک این اقدامات نمی تواند بدون مساعدت حاج آقا صورت گرفته باشد. در هر حال ضمن تشکر ویژه از وی، از طرف همه کاربران محترم پارسی بلاگ قدم نورسیده را تبریک می گوییم و البته یادآور می شویم ولیمه فراموش نشه!! خوانندگان وبلاگ وی هم کادو را در نظر داشته باشند. حرف های جوانی برای واسطه شدن جهت رساندن این کادوها اعلام آمادگی می کند.
زنان مطلقه10 درصد افراد خانوادههای اماراتی را تشکیل میدهند نتایج بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که در امارات از هر 4 مورد ازدواج، یک مورد آن منجر به طلاق میشود؛ به گونهای که تعداد زنان مطلقه در این کشور به 10 درصد افراد هر خانواده میرسد. رفاه مادی در برخی از جوامع همان آثار منفی از حیث بیتوجهی شوهر به همسرش، بعلت برتری اقتصادی و بدست آوردن بهانه برای خروج از منزل و مسافرتهای متعدد و برقراری روابط در اینجا و آنجا داشته است که سرانجام موجب نارضایتی همسر و دگرگون شدن زندگی زناشویی میشود. شهیندخت مولاوردی در کتاب «مقابله با خشونت علیه زنان در کشورهای اسلامی» آورده است؛ در کشور امارات افزایش میانگین طلاق 69 درصد در گروه سنی کمتر از 40 سال است؛ چرا که ازدواج این گروه سنی از 15 سالگی صورت گرفته و این سنی است که برای ازدواج چندان مناسب نیست. این امر در واقع نادرستی برخی عادات و باورها، در جامعه امارات متحده عربی و این که ازدواجهای زودرس مانع انحراف دختران میشود را آشکار میکند؛ زیرا این نوع ازدواجها سرانجام به سود دختران نخواهد بود. همچنین عدم مشورت با زن از سوی خانواده و عدم آشنایی همسر با عادات و اندیشههای شوهر که 70 درصد طلاقها را در پی داشته است، یک متغیر آشکار در عدم مشورت با دختران به عنوان یک رویکرد اجتماعی غلط در جهت ملزم ساختن وی به ازدواج با شوهر مورد نظر خانواده به شمار میآید.