امروز هم فرصتی پیش آمد تا به وبلاگ های دوستان سر بزنم. نتیجه این دیدار:
گلوله اطلاعیه!!
من هم خودم در جنگ بودم و هم خاطره های جالبی را در مورد جنگ شنیدم ولی این خاطره کهبلاگر وبلاگ شلمچه در پست خودش گذاشته خیلی برام جالب بود:
از همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که اسرا و پناهندگان عراقی مورد بازجویی قرار می گرفتند ، معلوم بود که رژیم عراق بر روی سربازان و نیروهای خود از نظر روحی ،روانی و تبلیغی بسیار کار کرده و ذهن آنها را از تبلیغات سوء نسبت به ایرانیان پُـر نموده است به طوری که آنها فکر می کردند نیروهای ما انسانهای بی رحم و خونخواری هستند ! اما وقتی برخورد شفقت انگیز و خوب رزمندگان اسـلام رامی دیدند ازآنچه شنیده بودند بسیار تعجب می کردند .
لـذا برادران رزمنده در جبـهه هـای کرخه ، تپه چشمه ، دشت عباس و شوش برای خنثی سازی این تبلیغات به فکـر افتادنـد چـاره ای بینـدیشنـد تـا اینکـه بـا مبـاحثه و مشـورت و بـه پیشنهـاد بـرادرانـی کـه بـا خمپـاره کـــار می کردند به این نتیجه رسیدند که ازگلوله خمپاره برای پخش اطلاعیه استفاده کنند ! امّـا چگونه ؟
بـه این صورت که پس از چـاپ مطالبی روشنگرانه به زبان عربی بر روی کاغذ A4 مقداری از مواد گلوله ای منوّر را از توپ خارج کرده و به جای آن بــرگـه های کاغذ را بـر روی یـک قرقره آهنی جاسازی می کردند . بعد از شلیک گـلـولـه بجای روشن شدن گلوله منور ،از آسمان اطلاعیه پخش می گردید .این ابتکار آنگونه که اسرا و پناهندگان عراقی اظهار می داشتنـد ، هـم اثـرات مهمی بر روحیه نیـروهـای عراقی داشته و هم باعث
روشنگری آنها می شد .از طرفی باعث عصبانیت فرماندهان و مسئولان عراقی نیز می گردید! (لینک)
یادداشت های یک پلیس
اگر بوده من ندیدم، وبلاگی که متعلق به یک پلیس است.نکات جالب توجه و خواندنی را در وبلاگ خود قرار داده است. یکی از پست های او به موضوع شایعه اختصاص دارد. تحت عنوان:دانستنی های شایعه تعریف
شایعه نوعی نظر یا باور است که دارای دو مشخصه عمده می باشد اولین خصوصیت شایعه این است که بصورت غیر رسمی (دهان به دهان )منتقل می شود.
و دومین مشخصه ان است که به سادگی نمی توان منشاء ان را مشخص ساخت.
شایعه در شرایطی به وجود می اید که مردم به یک موضوع ویایک حادثه خاص علاقه مند باشند و ان موضوع برای انان اهمیت ویژه ای داشته باشد
وقتی شایعه از دهان به دهان می افتددر پنجمین گردش دهانی حدود 60 درصد ان تغییر میکندیا به عبارتی یک موضوع در هر گردش دهانی 12 درصد تغییر مفهوم پیدا میکند . شایعات می توانند در داخل یک کشور یا سازمان به سرعت و شبیه یک طوفان ویرانگر گسترش پیدا کنند و بر روحیه کارکنان و مردم آن اثرمنفی داشته باشند. بعضی موقع شایعات خود به خود بدون اثرمخرب محو می شوند ولی بعضی مواقع مدیران و صاحب نظران جهت خنثی سازی اثرات مخرب شایعه باید اقدام جدی به عمل آورند.
شایعات هیچ گاه بدون دلیل و تصادفی به وجود نمی آیند بلکه باید دلیل آن را یافت و سپس کنترل کرد.
عوامل موثر در ایجاد شایعه.....(لینک)
گمگشته
وبلاگی است بیشتر در حوزه مسائل اجتماعی،معتدل و بلاگر آن قلم روان و همه فهم دارد.آخرین پست خود را به شب یلدا اختصاص داده است:( امشب شب یلداست. و من می دونم که قراره همه دور هم جمع بشیم و تا پاسی از شب با هم حرف برنیم و خاطرات بچگمون رو مرور کنیم. چقدردلم برای مادربزرگم تنگ شده . گاهی وقتا با خودم فکر می کنم با اینکه خدا این نعمت روبه من داده ولی هیچ وقت نشده که از وجود پرمهرش نهایت استفاده رو ببرم. می دونم که دوری راه باعث جدایی دلها و فاصله قلبها نیست. ولی افسوس می خورم که..........(لینک))
بی معرفت
در یکی از پست های این وبلاگ به موضوع معنای تکبیرةالاحرام نماز در روایات پرداخته است:( از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: چون تکبیر گفتی، آنچه را مابین آسمان و زمین است در مقابل کبریای خدا کوچک و ناچیز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده ،زمانی که تکبیر می گوید، بنگرد و در دل او چیزی باشد که از حقیقت معنای تکبیر بازش می دارد، به او می گوید: «ای دروغگو! آیا مرا فریب می دهی؟ به عزت و جلالم سوگند که از شیرینی یاد خود محرومت کنم و از قرب به خود و شادمانی مناجاتم محجوب می سازم.» پس به هنگام نماز دل خود را بیازما، اگر شیرینی نماز را در عمق جان خود حس کردی بدان که خداوند تکبیر تو را تصدیق نموده است ؛ وگرنه دانسته ای که فقدان لذت مناجات و محرومیت از شیرینی عبادت دلیل بر این است که خدا تو را در تکبیرت دروغگو دانسته! بلاگر وبلاگ بی معرفت این روایت را از کتاب سرالصلوة، ص 78 . 79 نقل کرده است. لینک
روایت فجر
وبلاگ امیر عباس که شاید بتوان ادعا کرد در زمره فعال ترین وبلاگ های پارسی بلاگ است، آخرین پست خود را به مرحوم ناصر عبداللهی اختصاص داده است:(بگو به باد که ما با آفتاب زاده شدیم و با آفتاب طلوع خواهیم کرد ...
می گفت ما هر چه داریم از چهارده معصوم (ص) داریم و در هر آلبوم من دست کم یک اثر در بزرگداشت معصومین(ع) وجود دارد. هنوز هم می توانیم از آلبوم «دوستت دارم»، که ممکن است برخی دوستانمان به گوشه هایی از آن انتقاد داشته باشند، صدای جذاب، گیرا و دل انگیز ناصر را بشنویم که یا فاطمه دخت نبی(ص) ای هم دل و جان علی ای تاج نور دنیا یا زهرا یا زهرا ... . تقدیر این بود که در آستانه ی سالگرد شهادت حضرت جواد الائمه (علیه السلام) به سوی دوست پربکشد و مراسم تشییع و تدفین و بزرگداشت این هنرمند با حال و هوای عزای حضرتش در هم آمیزد.
از یاد نبرده ایم که سرود ناصریا به صورت ویدئو کلیپ، با تصاویری از انتفاضه ی مردم فلسطین، بارها و بارها از شبکه های تلویزیون پخش شد و باعث هم دردی مردم کشورمان با ملت مظلوم فلسطین گردید.
سرانجام ناصر هم به دیار باقی شتافت....) لینک
از یک روحانی
بلاگر از یک روحانی به موضوع حاشیه های مسائل ازدواج پرداخته است وی می نویسد:(چند سال پیش یه جایی خوندم که در هم کفو بودن و هم سطح بودن طرفین در امر ازدواج، خوش تیپ بودن و گل اندام بودن یکی از طرفین جبران بعضی از ضعف ها و کاستی هاشو می کنه. مثلا اگر یه نفر با یکی از طبقه پایین تر از خودش ازدواج کنه در صورتی که اون شخص زیبا و مانکن باشه کاستی هاش زیاد به چشم نمیاد.
اتفاقا نمی خوام تو این پست از خانم هایی بنویسم که بعضی وقت ها برای بالا بردن جایگاه خودشون تو جامعه از خودشون و داشته های نهان و آشکارشون مایه میذارن.
بحث من تو این پست در مورد افکار و جهان سومیه که سعی می کنه به زور خودشو در قالب انسان مدرن قرن بیست و یکمی جا بده. انسان هایی که اون قدر بزرگ نشدند و رشد نکردند که به طور طبیعی منزلت خودشونو در سایه تلاششون بالا ببرند. مجبورند خودشونو تو قالب کسی که نیستند جا بدند تا مردم اونا رو بیشتر و بهتر از اونی که در واقع هستند بپذیرند.
حکایت طبل های تو خالی است. حکایتی کسانی که در انتخاب بین بوق و نبوغ فکر و توانشون بیشتر از بوق قد نداده. برای دیده شدنشون اون قدر باید داد بزنن و نور بالا بزنن تا از روی ناچاری هم که شده دیده بشن.
اگر از کسانی که تو جامعه و محیط زندگیشون نون اندام و آرایششونو می خورن بگذریم به قول ایشون هستند خیلی از مردانی که برای کلاس گذاشتن و بالا بردن منزلت اجتماعی خودشون از زیبایی همسرانشون استفاده می کنند.
خانم خوش تیپ داشتن کلاسه.
تا کی می خوای امل و عقب مونده باقی بمونی؟
ول کن این عقاید هزار سال پیشو.
میگن دو دوران رضاخان تو خیلی از مهمانی های رسمی مجوز شرکت در مهمانی ها همراه داشتن همسری زیبا و خوش لباس و خوش اندام بود.
الان بعد از هفتاد هشتاد سال رضاخان نیست اما فکرش هنوز هم در ذهن خیلی ها در جامعه داره سو سو می زنه. خیلی ها هنوز فکر می کنند مجوز حضورشون در جامعه و بعضی مهمانی ها و مجالس همراه داشتن همسری زیبا و خوش رنگ و رو و بی حجابه.
شاید هم باشه.
شاید هم باشند کسانی که یه مرد رو به خاطر داشتن همسری مومن و محجبه تو جمع خودشون راه ندهند و مسخره کنند.
شاید هستند کسانی که یه خانم محجب رو به خاطر حجابش و نفروختن ارزش ها و اعتقاداتش به تمسخر بگیرند.
خدایا علت این همه استحاله فرهنگی در جامعه ای که زمانی خودش رو پرچمدار تمدن و پیشرفت می دونسته چیه؟
چرا باید بیشترین میزان استفاده از مواد آرایشی و لباس های نیم متری تو جوامع اسلامی باشه اونم نه برای درون خانه و بین همسران. بلکه برای استفاده در مهمانی های مختلط و روابط باز؟
کارشناسان میگن هر چه احساس بىهویتى اجتماعى انسان ها نسبت به نظام اجتماعى و ارزشهاى حاکم در جامعه بیشتر بشه، احساس هویت اجتماعى اونها هم نسبت به الگوهاى ارزشى، رفتارى و نمادى حاکم بر گروههاى غربى رپ و هوىمتال و بیشتر مىشه.) لینک
نرگس الهی بلاگر فعال و پرتلاش وبلاگ همسفر مهتاب مدتی است موضوع بحث های خود را به صبر اختصاص داده است.نرگس در طرح این موضوع خیلی ظریف و با دقت توضیح داده است:( صبر از جمله واژه هایی است که معنای حقیقی آن برای بسیاری از افراد روشن نشده است. برای روشن شدن مفهوم صبر به معنای لغوی آن اشاره کرده و سپس روایاتی چند از معصومین (علیهم السلام) بیان می داریم.
راغب در مفردات می گوید: « صبر آن است که نفس را بر آنچه عقل و شرع می طلبد وادار کند و از آنچه عقل و شرع منع می کند باز دارد.»
بنابراین صبر لفظ عامی است که معنای آن به حسب اختلاف مواضعش متفاوت می شود. اگر صبر و شکیبایی نفس برای مصیبتی باشد تنها واژه صبر به کار می رود نه چیز دیگر، و ضد آن جزع و بی تابی است. اگر در جنگ باشد شجاعت نامیده می شود و ضد آن ترس است.
و اگر در بلا و گرفتاری ناخوشایند باشد، ظرفیت داشتن و دل دار بودن نامیده می شود و ضد آن کم ظرفیتی و دلتنگی است.
و اگر صبر در خودداری از کلام باشد، کتمان گفته شده و ضد آن خاموش کردن است.) لینک
گل نرگس
در خصوص موضوع کتاب خوانی نکات مهمی بیان داشته است:( کتاب همیشه بهترین دوست انسانها بوده و خواهد بود
اما با توجه به فرصت کوتاه انسان بهتر است که انسان ها وقت خود را صرف مطالعه کتبی بنمایند که بر بینش بصیرت و آگاهی آنها نسبت به جهان هستی بیفزاید.
و چه خوب است این کار از ابتدای کودکی و نوجوانی صورت بگیرد و این امر در خانواده ها آموزش داده شود. و اصولا پدر و مادری که اهل مطالعه باشند یا افراد دیگر خانواده خود به خود کودکان و نوجوانان نیز مشتاق مطالعه و کتابخوانی خواهند شد. من هیچ وقت خاطره کلاس سوم ابتدایی، و عضویتم در کتابخانه عمومی شهر زرقان را فراموش نمی کنم. آن روز من دو دوست و یار پیدا کردم. لینک
پیامبر اعظم(ص)
بلاگر محترم این وبلاگ در توضیح هدف خود از راه اندازی این وبلاگ می نویسد: سال پیامبر اعظم است ارتباط پرسش های قرآنی با رسول گرامی اسلام از اهم موضوعاتی است که خود را موظف به پاسخ گویی می دانم. وی آخرین پست خود را به موضوع معراج اختصاص داده است:
( در جواب میگویم معراج ، جریان عروج پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) به آسمان است که تعدادى از آیات قرآن ، آن را بازگو کرده است . براساس آیه نخست سوره اسراء ، خداوند پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) را در آغاز شب ، از مسجدالحرام به سوى مسجدالاقصى در بیت المقدس حرکت داده و آنگاه به همراهى جبرئیل به آسمان عروج کرده است .
سفر پیامبراکرم(صلىاللهعلیهوآله) از مکه به بیت المقدس ، جسمانى و روحانى بوده است و ادامه سفر ایشان به آسمانها نیز بنا به عقیده اکثر علماى شیعه ، جسمانى و روحانى بوده است . از احادیث و آیات استفاده مى شود که هدف از معراج پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) سه چیز بوده است: 1 . بزرگداشت فرشتگان 2 . دیدن عجایب و اسرار آفرینش
3 . بازگو کردن آن براى مردم ....لینک