از سرودههای رهبر معظم انقلاب
به یاد رفیقان
حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا
ساقی زپا فتاده شدم جام ده مرا
فرسود دل ز مشغله جسم و جان بیا
بستان زخود فراغت ایام ده مرا
رزق مرا حواله به نامحرمان مکن
از دست خویش باده گلفام ده مرا
بوی گلی مشام مرا تازه میکند
ای گلعذار بوسه به پیغام ده مرا
بنما تبسمی و خزانم بهار کن
ای نخل بارور گل بادام ده مرا
عمرم برفت و حسرت مستی زدل نرفت
عمری دگر زمعجزه جام ده مرا
ای عشق شعله بر دل پر آرزو بزن
چندی رهایی از هوس خام ده مرا
جانم بگیر و جام می از دست من مگیر
ای مدعی هر آنچه دهی نام ده مرا
مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید
یا رب امید رستن از این دام ده مرا
بشکفت غنچه دلم ای باد نوبهار
خندان دلی بسان «امین» وام ده مرا
یار جمارانی
عمری است که در بندم و زندانی خویشم
دلبسته راز دل توفانی خویشم
چون زلف شکن در شکن یار
در پیچ وخم غصه پنهانی خویشم
از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی
من سردتر از بخت زمستانی خویشم
مجروحم و دلخسته به پرواز شب تار
در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم
آرام دل و مطمئنم از سفر خویش
تا در ره آن یار جمارانی خویشم
منبع: ویژه نامه تداوم آفتاب - جام جم