قاسم روان بخش
بیش از60 سال از اشغال فلسطین توسط صهیونیستها میگذرد، سالهاست که این ملت مسلمان در زیر یوغ رژیم صهیونیستی سختترین فشارها را تحمل کرده، نسلکشی، شکنجه و قتل عام کودکانش را به چشم خود دیده است و اکنون نیز بدترین نوع آن در منظرسازمانها و مؤسسات مدعی حقوق بشر به نمایش گذاشته شده است و آنها نیز به گونهای غرق در مطالعه اصول و مواد آن هستد که فرصت دیدن این صحنه های رقت بار را ندارند و یا اینکه چون خود را بشر میپندارند، دیدن این صحنهها را موجب بههم خوردن عیش و نوش و سلب آرامش خود تلقی میکنند و جالب اینکه برخی ایادی آنها مثل نوری زاد و.... شبکههای العالم و الجزیره و سیمای جمهوری اسلامی را بهخاطر پخش تصاویر و فیلمهای جنایات صهیونیزم در غزه محکوم کرده، به دیگران نیز توصیه میکنند این صحنهها را نبینند؛ زیرا برای سلامتی آنها مضراست!!
درباره علل و عوامل حمله اسرائیل به غزه و سرانجام این ماجرای غمانگیز نکاتی را متذکر میشویم:
1) بیش از60 سال از اشغال فلسطین از جمله غزه میگذرد؛ در طول این مدت کشورهای عربی و اسلامی بارها این اشغال را محکوم کرده و بعضا با اقدامات نظامی بهدنبال پس گرفتن این پارهِ تن مسلمانها بودهاند؛ ولی هر بار بهدلیل خیانت برخی از سران عرب به شکست انجامیده است. سازمان فتح نیز که روزی پرچم مبارزه با اسرائیل را بر دوش میکشید با خیانت سرانش مثل عرفات و محمود عباس به سازش کشیده شد، ولی آنکه هیچگاه در برابر اشغالگران سرتعظیم فرود نیاورد و حاضر به سازش نشد ملت قهرمان فلسطین است. با خیزش و انتفاضه در دل این ملت، حماس شکل گرفت و مقاومت و تهاجم به دشمن اشغالگر آغاز شد. سنگ و چوب مهمترین سلاحی بود که در دستان خالی آنها قرار داشت! برخی فکر میکردند جنگ سنگ و مشت در برابرگلوله و تانک امکان ندارد؛ ولی ملت مسلمان فلسطین نمونه آنرا در ایران دیده بود و میدانست که شدنی است. انتفاضه سنگ توانست این رژیم متجاوز را که روزی خواب اشغال نیل تا فرات را در سر میپروراند در لانه غصبی خود زندانی کند و رسما اولمرت تحقق اسرائیل بزرگ را توهم خوانده و منتفی اعلام کند.
این رژیم که درمقابله با انتفاضه مردمی ناتوان شده بود در یک پز روشنفکر مابانه و دموکراتیک میخواست به جهانیان نشان دهد به قوانین دموکراسی ملتزم است و با این اعتقاد که در این انتخابات، با تبلیغات وسیع اسرائیلیها، جریان سازشکار فتح پیروز خواهد شد، ولی ماجرا بهعکس شد و حماس با تبلیغات خانه به خانه از نوع دکتراحمدی نژاد در انتخابات پارلمانی به پیروزی کامل رسید و در نتیجه دولت مردمی «اسماعیل هنیّه» شکل گرفت. رژیم صهیونیستی که با این پز دموکراتیک ناخواسته بخشی ازخاک فلسطین را واگذارکرده بود، از این بیم داشت که این تقاضا به در سایر مناطق فلسطین نیز کشیده شود؛ از این رو با تمام وجود بهدنبال اشغال مجدد غزه برآمد.
2) از منظر دیگر میتوان تهاجم به غزه را دستگرمی برای حمله به حزب الله لبنان ارزیابی کرد؛ در خرداد ماه سال جاری، وزیر جنگ عربستان سعودی که بهشدت از رشد اسلام ناب محمدی(ص) در جهان بهویژه در منطقه عصبانی به نظر میرسید، به «تل آویو» رفت و از دولت غاصب صهیونیستی خواست با پشتیبانی مالی عربستان به حزب ا... مجددا حمله کند؛ ولی با عکسالعمل سرد «اولمرت» رو به رو شد. وی گفت سربازان اسرائیلی روحیه جنگ مجدد را ندارند! سکوت عربستان در جنگ 23روزه غزه نشانگر این نکته است، گویا در پشت پرده توافقی صورت گرفته باشد. اسرائیل با حمایت مالی عربستان برای دست گرمی و تقویت روحیه سربازانش ابتدا به غزه حمله کرد تا ظرف یکی دو روز کار را تمام کنند وسپس بهطرف مرز لبنان حرکت کنند؛ ولی مقاومت 23روزه حماس و مردم مسلمان غزه بار دیگر اسرائیل را درهم شکست و در دنیا بیآبرو ساخت. از آن بدتر عربستان که هزینه چنین جنگی را پرداخته و اقتدار بیش از پیش حزب ا... و حماس را باید مشاهده کند در برابر جهان اسلام بهویژه ملت خودش، سخت دچار سرافکندگی شده است. پیروان ابن تیمیه باید از این پس بیش از گذشته شاهد پیشرفت و تعالی مکتب گران سنگ اسلام ناب محمدی(ص) و شکست اسلام آمریکایی باشند.
3)دیپلماسی فعال دولت ایران در این ماجرا ستودنی است، بهرغم سکوت مجامع جهانی حضور رییس مجلس و نمایندگان رییسجمهور در کشورهای مختلف و قطع ارتباط برخی از آنها با رژیم صهیونیستی وتشکیل اجلاس دوحه وحضور رییسجمهورمان در آن وحتی صدور قطعنامه سازمان ملل با فشار غیر متعهدها را میتوان از نتایج دیپلماسی فعال دولت جمهوری اسلامی برشمرد.
4)زمانی که دکتراحمدی نژاد در یک دیپلماسی فعال کشورهای آمریکای لاتین را بر ضد آمریکا میشوراند برخی از سیاسیون داخلی بهویژه اصلاحطلبان آنرا به باد تمسخر میگرفتند و رفت و آمد چاوز و احمدی نژاد را شمارش میکردند؛ امروز روشن شد که تأثیر ارتباط با اینگونه کشورها ازکشورهایی مثل فرانسه وآلمان و... بهمراتب بیشتر است اینگونه کشورها تا پای قطع رابطه و اخراج سفیر رژیم صهیونیستی ایستادند؛ ولی آنها حاضر نشدند حتی سکوتشان را بشکنند!
5)سؤالی که تقریبا در اذهان اکثر ملت ایران و برخی ملل جهان تداعی میکند این است چرا موتور«گفت و گوی تمدنهای» آقای خاتمی در ماجرای غزه خاموش بود؟ آیا اهمیت خون مردم غزه بهویژه کودکان معصوم آنها ازانتخابات آینده ریاست جمهوری بیشتر نبود که بهجای نشستن در اطاقهای حزبی و تلاش برای وحدت نامزدهای آنان با شخصیتهایی که وی در غرب با آنان دایما در حال گفت و گو بود و بودجههای میلیاردی صرف گفت و گو با آنها شده است امروز به ثمر بنشیند؟ براستی آیا آقای کارتر دیگر شایستگی دیدار نداشت؟ برای دیدار پاپ نمیشد به واتیکان رفت؟ آیا نمیشد با دعوت از مغزهای متفکری مثل.... - که با بودجههای کلان برای گفت و گوی تمدنها چند ماه پیش به ایران دعوت شدند- اجلاسی به بزرگی گفتگوی تمدنها تشکیل داد و در این باره به جستجوی راه حل نشست؟ اگر گفت و گوی تمدنها در مثل چنین مواردی نتیجه نداشته باشد به درد کجا میخورد؟! به نظر میرسد این افراد بیشتر اصحاب گفت و گو بر محور سفره باشند تا حل بحران! و این جا است که معلوم میشود چرا مقام معظم رهبری حتی برای یکبار از این نظریه دفاع نکردند. براستی آیا اینگونه افراد اصلا تمدن را میشناسند؟!
6)تردیدی نیست عبدا...، امیر عربستان از دوستان صمیمی آقایهاشمی رفسنجانی است، هنوز از سفر پر آب و تاب خرداد ماه ایشان به مکه و مدینه و ماجرای فدک و بقیع چند ماهی نمیگذرد، آیا ارزش کودکان بیگناه غزه از رفتن به فدک و ورود چند ساعته زنان به بقیع کمتربود؟ انتظارآن بود بهجای نامه اخیر دکتر احمدینژاد به عبدالله، آقای هاشمی درهمان روزهای اول برای هماهنگ کردن اعراب به ریاض سفر میکرد یا لااقل برای وی نامه مینوشت؛ زیرا کمتر کسی است که از تاثیر عربستان بر سایر کشورهای عربی بیخبر باشد. سکوت آقایان خاتمی و هاشمی و فعال نشدن در این عرصه سؤال برانگیز است.
7) سکوت معنیدار طرفداران حقوق بشر مثل شیرین عبادی، عبدالکریم سروش، مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان، محسن کدیور و... که فریاد وا حقوق بشر آنان به خاطر دستگیری یا اعدام چند جاسوس و مفسد به آسمانها میرسد در برابر جنایات هولناک رژیم صهیونیستی در غزه شگفت انگیز است. مگر آنکه آنها یا هماهنگ با قبله گاهشان، «غرب» سکوت کرده باشند یا مردم غزه را اصلا بشر ندانند! و یا اینکه بهدلیل کار شبانه روزی روی اصول و مواد اعلامیه حقوق بشر فرصت دیدن آن صحنههای دلخراش را نداشتهاند و یا به دلیل اینکه تنها خود را بشر دانسته و از دیدن آنها ناراحت میشدهاند حقوق بشر نقض میشده است!
8) برخی تحلیلهای سیاستمداران خارجی حاکی از آن بود که چنانچه اسرائیل در غزه شکست خورد و حماس پیروز شود، احمدی نژاد پیروز انتخابات آینده خواهد بود! تروریست خواندن حماس و مردم غزه از سوی طیف علامه دفتر تحکیم وحدت، ممکن است در این راستا توجیه شود. بعضی از مدعیان اصلاحات نیز در تحلیلهای درونی خود از ناشی بودن اسرائیل در آغاز کردن جنگ قبل از انتخابات ایران انتقاد کرده و از اینکه فضای کشور به شدت حماسی و انقلابی شده اظهار نگرانی و برای انتخابات کشور احساس خطر کردهاند؛ زیرا با این روحیه احتمال پیروزی اصولگرایان افزایش مییابد؛ از این رو در صددند با اجرای پروژههایی؛ فضا را به آن سمت هدایت کنند.
9) سرانجام مردم فلسطین در تنهایی خود با اتکا به قدرت لایزال الهی و امدادهای الهی و پشتیبانی مقام معظم رهبری و دولت و ملت ایران و سایر ملل جهان با مقاومت بینظیری به پیروزی رسید و بار دیگر این سخن قرآن کریم «کم من فئه` قلیله` غلبت فئه` کثیره` باذن الله» را با رنگ خون بر صفحات تاریخ نوشت و ثابت کرد که خون بر شمشیر پیروز است و سیاهی زغال را برای سازشکاران تشکیلات خود گردان و حکام عرب و اربابانشان در کنار منقل بافور و تریاک به یادگار گذاشت. بنا به پیشبینی رهبر عزیزمان طولی نخواهد کشید که پس ازجنگ احزاب، آنها را از دژهایشان پایین کشیده، به سزای اعمالشان خواهند رساند.
10) دو جنگ اخیر اسرائیل با حزبا... و حماس و پیروزی آنها بر آن رژیم فاسد، نشان داد قدرتهای مادی در برابر قدرت معنویت هیچاند و بیجهت سالهای سال برخی دولتهای مسلمان از آنها هراسیدهاند. شکستهای پی در پی رژیم صهیونیستی نوید بخش تحقق این فرمایش امام است که اسرائیل باید از روی زمین محو شود؛ همان شعاری که رئیسجمهورمان در دو سه سال اخیر با صدای بلند فریاد زد و برخی آنرا برنتابیدند و آنرا مخالف سیاستهای تنشزدایی خود دانستند. تجربه نشان داد دل بستن به سازمانهای بین المللی و جهانی که ابزار دست امپریالیسم جهانی هستند فایده ندارد و تنها راه، ایستادگی ومقاومت ملتها وتکیه بر ایمان و اراده و اعتماد به نفس آنها است.
منبع: پرتو سخن
حرف های جوانی: آقای روانبخش سردبیر هفته نامه پرتو سخن هستند.