سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----983001---
بازدید امروز: ----168-----
بازدید دیروز: ----35-----
جستجو:
دوست خیابانی و سرانجام آن - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    دوست خیابانی و سرانجام آن - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    (( همیشه با تو ))
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • دوست خیابانی و سرانجام آن
    نویسنده: جوانان ایران زمین سه شنبه 85/2/5 ساعت 12:0 عصر

    هفته نامه تپش

    دوستی خیابانی و سرانجام آن- فهیمه صابری

    چهره زن بیمار، جوان به نظر می‌رسید، اما حرکات و رفتارش کاملاً با سنش متفاوت بود. درست مانند جوان‌های لاابالی و بی‌خیال صحبت می‌کرد. فحش و ناسزا را بدون کوچکترین شرمی بر زبان می‌آورد. هرچه او بددهن بود و رفتاری زشت داشت، فردی که کنارش نشسته بود و بعد مشخص شد شوهر اوست، مردی سر به زیر و آرام بود. مرد چنان با متانت و وقار رفتار می‌کرد و از خجالت سر به زیر انداخته بود که گویی زشتی اعمال همسرش همگی برگردن اوست.

    زن جوان وقتی روی نیمکت راهرو دادگاه خانواده نشست، مرد دخترک کوچکی را که بی‌قراری می‌کرد، به زن داد تا او را آرام کند. ولی زن چنان بچه را برروی صندلی کوبید که یک لحظه همه فکرکردند استخوان‌های بچه شکست. مرد وقتی این حرکت را دید کودک را در آغوش گرفت و در راهرو دادگاه شروع به قدم زدن کرد تا طفل خوابش ببرد و از گریه بیفتد.
    زهرا- ع، 25 ساله داستان زندگی‌اش را از آشنایی با همسر فعلی‌اش تعریف کرد و گفت:
    «من سال اول راهنمایی و خواهرم سال دوم راهنمایی بود که یک روز در راه مدرسه با علی و برادرش آشنا شدیم، 6 سال تمام با هم دوست بودیم و هر روز وقت خود را در سینما، پارک و ... می‌گذراندیم. تنها امید من به زندگی با علی بود و اگر یک روز او را نمی‌دیدم مانند کسی که گمشده‌ای دارد، بی‌تابی می‌کردم و تنها آروزیم این بود که روزی پای سفره عقد در کنار علی بنشینم.
    سرانجام پس از دوران سربازی علی و برادرش، از آنها خواستیم تا تکلیف ما دو خواهر را زودتر مشخص کنند، چون از آن وضع خسته شده بودیم. من که نتوانسته بودم تحصیلم را به پایان ببرم با هزاران بدبختی به گرفتن سیکل قانع شدم.
    بالاخره علی و برادرش به خواستگاری من و خواهرم آمدند ولی نه پدر و مادرم و نه پدر و مادر آنها به این وصلت راضی نبودند، اما وقتی فهمیدند که چند سال است که با هم رابطه دوستی داشته‌ایم به این ازدواج تن دادند. الان دو سال و نیم است که ازدواج کرده‌ام و صاحب یک دختر یکساله هستم ولی فقط چند هفته اول زندگی برایم خوب بود و بعد از گذشت مدتی تازه چشمم برروی حقایق زندگی بازشد. علی تمام دارایی‌اش در دنیا صورت زیبایش بود. بیکار است و برای گذراندن زندگی مجبور هستیم با پدر و مادرش در یک خانه زندگی کنیم. ای کاش قضیه به همین جا ختم می‌شد. پول که ندارد هیچ، درعوض زبان درازی دارد که مدام امر و نهی می‌کند و ایراد می‌گیرد که آرایش نکن، با فلانی حرف نزن، مهمانی نرو، فلان لباس را نپوش، نخند، تند راه نرو، به پشت سرت نگاه نکن....
    او که در مدت چند سال دوستی‌مان هیچ وقت مخالفت خود را با هیچ یک از رفتارهای من نشان نمی‌داد امروز با هر حرکت من مخالف است. زندگی با چنین مردی که نه پول دارد و نه اطمینان به من، غیرممکن است. بچه مال خودش من فقط طلاق می‌خواهم، طلاق.»
    جعفری رییس مجتمع قضایی خانواده در خصوص دوستی‌های خیابانی گفت: «آمار طلاق متأسفانه هر سال در کشور ما رو به افزایش است، به طوری که طبق آمارهای سال جاری از هر چهار مورد ازدواج یکی به طلاق ختم شده است.
    در این میان عمده‌ترین علت طلاق عدم تفاهم زوجین عنوان شده است ولی به راستی برای رسیدن به این تفاهم چه کاری باید انجام داد؟
    آیا روش‌هایی که برای رسیدن به این امر مهم برگزیده شده صحیح بوده یا خیر؟
    متأسفانه در چند سال اخیر هر روز پیش از پیش شاهد ازدواج‌هایی بوده‌‌ایم که سرچشمه آنها از دوستی‌های خیابانی دختران و پسران شروع شده و نقش والدین برای انتخاب همسر آینده فرزندانشان بسیار کمرنگ بوده است و آنها فقط نقش مجری مراسم ازدواج را برعهده داشته‌اند، چون انتخاب‌ها قبل از این که والدین مطلع شوند صورت گرفته و برای خانواده‌ها راهی جز ادامه این مسیرها باقی نگذاشته است.»
    وی افزود: «برخی از دختران و پسران جوان با این انگیزه به سوی دوستی‌های متقابل کشیده می‌شوند که فکر می‌کنند اگر در زندگی نسل گذشته (والدین‌آنها) اختلافاتی بروز کرده و تنش‌هایی وجود داشته ناشی از عدم شناخت آنها بوده و اگر آنها قبل از ازدواج با همسر آینده خود رابطه داشته باشند، می‌توانند جلوی بروز چنین مشکلاتی را بگیرند و به خوشبختی برسند. دختران و پسرانی که براثر یک عشق زودگذر یا یک هوس خیالی، در کوچه و خیابان با یکدیگر به اصطلاح دوست می‌شوند، نمی‌دانند که سرانجام عشق آنها شکست و جدایی خواهد بود، چون احساسات و غرایز بر این گونه آشنایی‌ها و ازدواج‌ها حاکم است، نه عقل و منطق و شناخت واقعی. حتی در دوستی‌هایی هم که هر دو طرف با نیت و هدف ازدواج‌ پای در این راه می‌گذارند کمتر دیده شده که به سرانجام خوبی برسند.
    این دختران و پسران با تمام مخالفت‌هایی که معمولاً‌ از سوی والدین آنها ابراز می‌شود زندگی مشترک را آغاز می‌کنند ولی غافل از این واقعیت هستند که تنها زیر یک سقف زندگی کردن و با هم بودن اصل مهم زندگی نیست. »
    رییس مجتمع قضایی خانواده در ادامه می‌گوید:
    «برای ساختن زندگی پر از مهر و محبت و تربیت فرزندانی سالم، پذیرفتن واقعیات زندگی و این که بتوان با آنها کنار آمد، از زندگی زیر یک سقف و در کنار هم بودن مهم‌تر است. این قبیل همسران بعد از گذشت مدتی کوتاه از زندگی و فروکش کردن تب و تاب عشق‌های ظاهری تازه با حقایق زندگی روبه‌رو می‌شوند و هر کدام از آنها چهره واقعی خود را نشان می‌دهند. تمام آن مسائلی که در روزهای دوستی برای آنان قابل تحمل بود و شاید هیچ کدام از آن موارد اصلاً جلوه‌‌ای برایشان نداشته، به یکباره مهم می‌شوند و تازه در می‌یابند که نمی‌توانند با فردی که دارای چنین رفتاری است زندگی کنند. به این ترتیب شک و بدبینی در دل‌های آنها خانه می‌کند و مرد به خودش می‌گوید مبادا زنی که روزی پنهانی با من دوست شده، قبلاً با کس دیگری هم بوده یا نکند با اشاره پسری غریبه، عشقش را به پای او بریزد و زن نیز در اندیشه این فکر که مرد او دیروز تنها با یک نگاه و خنده عاشق من شد، نکند با نگاه زن دیگری دلش را به او بدهد.


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی