آمارها از روند رو به رشد زنان کارتن خواب خبر می دهد؛
زنان کارتن خواب زیر پوست شهر
بر اساس آمار اعلام شده و رسمی، زنان کارتن خواب 2 درصد از کل افراد کارتن خواب را تشکیل میدهند که متوسط سنی آنها 25 تا 45 سال گزارش شده است اما آنچه که جای تامل دارد اظهار نظرها و نگرانی مسولان اجرایی و شهری از روند روبه رشد این معضل اجتماعی است. به گزارش "شهر" پدیده کارتن خوابی سال ها است که در جوامع صنعتی هم زمان با رشد تکنولوژی بیش از قبل خود را نمایان ساخته است اما در سال های اخیر با گسست ارزش های خانوادگی و افول سنت ها و گرایش های اعتقادی، در بین کارتن خواب ها زنانی نیز دیده شده اند که این روند رو به رشد واکنش هایی از سوی مسولان اجرایی نیز در پی داشته است.
مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای شهر تهران عادی شدن حضور زنان معتاد و کارتن خواب در کنار خیابان را زنگ خطری برای جامعه دانسته و عنوان کرده است " متاسفانه شرایط خانواده و بنیاد اجتماعی آن در جامعه دچار مشکلات عدیدهای شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتن خواب و معتاد را به همراه دارد. اگر تاکنون فقط میدانستیم که تعداد زنان معتاد قابل توجه است، حال این نگرانی را داریم که این زنان معتاد که شرایط نامساعدی را دارند، در سطح جامعه بیش از قبل به چشم میخورند و همه این موارد نشان میدهد که خانوادهدر جامعه ما دچار تزلزل شده است "
نصرت الله داهی رییس سرای احسان کهریزک نیز معتقد است " همه نوع بیماری را می توان میان کارتن خواب ها پیدا کرد. از گال و شپش گرفته تا ایدز و هپاتیت. در حال حاضر هفت مورد بیمار ایدزی در این مرکز وجود دارد. اکثر مددجویان منتقل شده به این نهاد نیازمند درمان ارتوپدی و جراحی هستند که به بیمارستان های شهر منتقل می شوند و هزینه ها نیز یا توسط سرای احسان کهریزک یا کمک نیکوکاران پرداخت میشود ".
*کارتن خوابی جرم محسوب نمیشود
محمد علی دادخواه وکیل دادگستری نیز می گوید " از نظر قانون کارتن خوابی جرم محسوب نمیشود چون تکالیف دولت هاست که باید در خصوص تامین امنیت و بهداشت و فرهنگ افراد جامعه اقدام کنند و این برمیگردد به عدم اجرای تکالیف دولتها. مضاف بر اینکه برابر اصل قانونی بودن جرم و مجازات ما جرمی به نام کارتن خوابی نداریم. ذات ولگردی در نهایت به عنوان کسی که شغل و اقامتگاه مشخصی ندارد، قابل تعقیب است اما کارتن خواب کسی است که اجتماع نتوانسته شغل برایش تامین کند و این چیزی نیست که قابل تطبیق با مورد ولگردی باشد"
اما چرا این معضل اجتماعی رو به رشد است ؟ کارشناسان می گویند " نبود سند جامع برای رفاه اجتماعی، کم بودن مراکز مختلف حمایت دولتی یا خصوصی و حتی سازمانهای مردم نهاد برای رسیدگی به زنان کارتن خواب یا معتاد، کم بودن ظرفیت مراکز فعلی نگهداری کارتن خوابهای معتاد و غیرمعتاد زن که متعلق به شهرداری است، افزایش روز افزون کودکان فراری و خیابانی و مخصوصا دختران، از جمله دلایلی است که برای وضعیت کنونی زنان و مردان کارتن خواب می توان برشمرد" .
این معضل اجتماعی نیز مانند مشگل کودکان خیابانی و کار و خیلی های دیگر با بی توجهی سازمان های ذیربط مواجه شده است و هر ارگانی فقط می خواهد وظیفه خود را به دوش دیگری انداخته توپ را به زمین دیگری پرتاپ می کند.
سرمای زمستان، گرمای تابستان، وضعیت بد جسمی، روحی و روانی، عدم رعایت بهداشت و ... و شاید مهمتر از همه ناهنجاری و آلودگی بصری و روحی که دیدن این صحنه ها برای هر شهروندی به وجود می آورد از جمله نکاتی است که نه در شرع ما تعریفی دارد و نه در عرف برای آن جایگاهی مشخص شده است.
رییس کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای شهر تهران با بیان اینکه همین حالا هم ظرفیت مراکز فعلی نگهداری کارتن خوابهای معتاد و غیرمعتاد زن شهرداری به طور کامل مورد استفاده قرار نمیگیرد، گفته است " معمولا در برخی از مقاطع سال، فضای موجود نگهداری موقت کارتن خوابها با نیاز جامعه برابر نیست که البته این شرایط موقتی است. شهرداری تهران همواره نسبت به حمایت از قشرهای آسیب پذیر به خصوص کارتنخوابها و افراد بیسرپرست حساسیت داشته است. مراکز فعلی نگهداری موقت کارتنخوابهای معتاد و عادی زن و مرد برای همین منظور پیشبینی شده و در صورتی که نیاز به افزایش این مراکز وجود داشته باشد، شهرداری همکاری خواهد کرد. گرمخانههای شهرداری برای پوشش بسیاری از مناطق شهر تهران کافی است".
طلایی ادامه می دهد " متاسفانه به دلیل نبود سند جامعی برای رفاه اجتماعی و حمایت از افراد بیبضاعت و کارتن خواب این افراد به مراکز مختلف حمایتی دولتی یا خصوصی و حتی سازمانهای مردم نهاد مراجعه میکنند و نام آنها در همه این موسسات ثبت میشود، اما به دلیل این که میزان کمک موقت و بسیار کم است، پوشش حمایتی کاملی از این افراد صورت نمیگیرد. جای تاسف است که بگویم بیش از دو سوم کارهای روزانه من صرف رسیدگی به درخواستهای افراد نیازمند میشود و میدانیم که با این کمکهای کوتاه مدت، قطعا مشکلات آنها حل نشده و همزمان به مراکز دیگری نیز مراجعه میکنند".
طه طاهری قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر با سخاوت این مسولیت را به دوش شهرداری می گذارد و می گوید: " شهرداری همانند جمعآوری مردان کارتن خواب و معتاد برای جمعآوری زنان معتاد و کارتن خواب هم مسوولیت دارد. اگر چه تعداد زنان کارتن خواب و ولگرد که معتاد هم باشند، زیاد نیست، اما باید برای این افراد هم تدابیر لازم اندیشیده شود. در حال حاضر چند محل برای زنان به عنوان کمپ موقت نگهداری فعال است، اما این کمپها در تهران و شهرهای دیگر بنا بر ظرفیت و نیز تعداد زنان معتاد کارتن خواب افزایش مییابد ".
عباس دیلمیزاده مدیرعامل یکی از انجمنهای خیریه فعال در حوزه کارتنخوابها در این زمینه می گوید " این مرکز، تنها سرپناه موجود در تهران برای اقامت شبانه زنان معتاد کارتن خواب محسوب میشود که به معتادان محلههای شوش، مولوی و دروازه غار خدمات ارائه میکند. سازمان بهزیستی و انجمن با سنجش پراکندگی جمعیت زنان معتاد در منطقه، این محل را انتخاب کردهاند و این سرپناه پیشتر در محلهای دیگر هم راهاندازی شده بود، اما با مشکلاتی که مردم به وجود آوردند، تعطیل شد. آوارگی این زنها مسلما باعث گسترش بیشتر انواع آسیبهای اجتماعی خواهد شد. متولیان درمان اعتیاد، باید سیاستشان را در قبال این زنها معلوم کنند که با حمایت از آنها موافقند یا نه؟ اگر جواب مثبت است چقدر برای تامین نیازهای اولیه سرپناه دادن به آنها، مثل تامین امنیت و مکان مناسب برای اقامتشان تلاش میکنند؟ ".
اما دکتر فرهاد اقطار مدیرکل دفتر پیشگیری از اعتیاد بهزیستی در گفتگو با خبرنگار شهر می گوید " سرپناه بر اساس تعریف علمی آن، باید نزدیکترین محل به پاتوق معتاد باشد و به همین دلیل انتقال چنین مرکزی به خارج از شهر کاملا اشتباه و بیمعناست. مردم باید بپذیرند که با انکار آسیبهای اجتماعی نمیشود آنها را پاک کرد و دیر یا زود خودشان هم گرفتار میشوند. اگر انجمن پیش از تاسیس مرکز با معتمدان محل مشورت میکرد و نسبت به لزوم تاسیس چنین مرکزی آگاهشان میکرد، شاید امروز واکنش اهالی محل نسبت به این مرکز کاملا متفاوت بود و حتی در اداره آن مشارکت میکردند " .
زهرا نژاد بهرام مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری تهران نیز با اشاره به افزایش میزان آسیب های اجتماعی در میان زنان کارتن خواب اعلام کرد " در صورت نیاز گرمخانه ای برای پذیرش زنان کارتن خواب وجود ندارد و تاکید کرد علت محدود بودن تعداد زنان کارتن خواب را دلیلی بر عدم وجود نیاز آنان به وجود مکانی برای پذیرش آنان در مواقع بحرانی ندانست و تصریح کرد با توجه به وجود خشونت نسبت به زنان در سطوح مختلف خانوادگی، شغلی و اجتماعی امکان این که زنان در محیطی دور از خانواده قرار گیرند امری دور از ذهن نیست. ممکن است اصطلاح کارتن خواب را برای زنان طرد شده از خانواده و بی خانمان نتوان اطلاق کرد اما بدون شک برای محفوظ ماندن این قبیل افراد از گزند آسیبها و پیشگیری از تبدیل آنها به زنان ویژه، ایجاد پایگاههایی برای پذیرش این افراد ضروری است. از سال گذشته تا کنون از مجموع یک هزار 600 کارتن خوابی که جمع آوری شده اند تقریبا 10 نفر از آنها زن بوده اند که توسط سرای احسان (تشکل غیردولتی فعال در این زمینه) تحت پوشش قرار گرفته اند" .
هشدار درباره عادی شدن حضور زنان کارتن خواب در کنار خیابان از یک سو و پرداخت یک میلیارد تومانی هزینه های درمانی کارتن خواب ها توسط دولت جدا از هزینه نگهداری گرمخانه ها و محل های نگهداری این افراد، از دیگر سو هر شهروندی را به فکر می اندازد که چرا این هزینه ها در مرحله اول برای پیشگیری صرف نشده است؟
کاش قبل از اینکه معضل زنان کارتن خواب هم مثل کودکان خیابانی و کار و یا دختران فراری به چشم مسولان عادی شود حضور آن ها در این سرمای زمستانی در کنار خیابان، زنگ خطری باشد که معضلات زیر پوست شهر را به صدا درآورد.
( مهناز اعتدالی )