یادداشت روز روزنامه کیهان بیانیه مشترک و 10 ماده ای ایران، ترکیه و برزیل که دیروز -دوشنبه- در حاشیه اجلاس سران گروه 15 در تهران صادر شد بلافاصله پس از صدور واکنش گسترده ای را در مجامع سیاسی و محافل خبری جهان به خود اختصاص داد تا آنجا که این رخداد- به ظاهر حاشیه ای- اخبار مربوط به اجلاس را تحت الشعاع قرار داده و از متن به حاشیه برد. این بیانیه حاوی نکاتی است که از هوشمندی طرف ایرانی در چالش هسته ای پیش روی حکایت می کند، اگرچه در نگاه اول و بدون توجه به متن بیانیه و با ابعاد حقوقی و فنی آن، بعید نیست که موافقت مشروط جمهوری اسلامی ایران با تبادل سوخت در یک کشور ثالث - ترکیه- به مفهوم عقب نشینی از تاکید قبلی بر انجام تبادل در خاک ایران تلقی شود. درباره این بیانیه اشاره به چند نکته ضروری به نظر می رسد ؛ 1-برخلاف برداشت غلط- و یا احیاناً مغرضانه- برخی از رسانه های داخلی و خارجی، آنچه که دیروز به امضای سران سه کشور ایران و ترکیه و برزیل رسیده یک بیانیه- DECLARATION- است که به تنهایی فاقد هرگونه الزام حقوقی است و نه توافقنامه -AGREEMENT- که با الزامات و تعهدات حقوقی همراه باشد. توضیح این نکته از آن روی ضروری است که در بیانیه مورد اشاره، الزام آور شدن مفاد آن به توافق گروه وین موکول شده است که نکته ای حساب شده است و شرح آن خواهد آمد. نکته ای که متأسفانه مورد توجه برخی از خبرگزاری های خودی نیز قرار نگرفته است. 2- پیش از این- ژوئن 2009- کشورهای گروه 1+5 و اختصاصاً آمریکا و روسیه در اجلاس سال گذشته وین پیشنهاد کرده بودند که جمهوری اسلامی ایران محموله 1200 کیلوگرمی اورانیوم کمتر غنی شده -LEU- خود را به فرانسه تحویل دهد و در مقابل به میزان متداول یک دهم، یعنی 120 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد برای استفاده در راکتور اتمی تهران دریافت کند. راکتور اتمی تهران به تولید رادیوایزوتوپ ها برای مصارف دارویی اختصاص دارد. جمهوری اسلامی ایران با این پیشنهاد تبادل موافق بود ولی از آنجا که به هیچیک از کشورهای 1+5 اعتمادی نداشت احتمال دریافت محموله 1200 کیلویی اورانیوم 5/3 درصدی ایران و بازپس ندادن آن از سوی کشورهای مورد اشاره را دور از انتظار نمی دید و دقیقاً به همین علت خواستار تضمین عینی - IVE GUARANTEE- بود که آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای 1+5 به آن تن نمی دادند. در بند پنجم از بیانیه دیروز تهران، آمده است که «جمهوری اسلامی ایران با امانت گذاری 1200کیلوگرم اورانیوم کم غنی شده -LEU- در ترکیه موافقت می کند» و در ادامه همان بند تاکید شده است که «این مواد در مالکیت ایران در ترکیه قرار خواهد داشت و ایران و آژانس، نظارت بر حفظ ایمنی این مواد را در ترکیه برعهده دارند» بنابراین محموله 1200 کیلویی اورانیوم 5/3 درصدی برای تسهیل در انجام تبادل و با قید «امانت» به ترکیه منتقل می شود. این بند از بیانیه - در صورتی که مورد توافق گروه وین- قرار گیرد، به منزله همان «تضمین عینی» خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران روی آن تاکید داشت. و اما، از سوی دیگر در بند 8 از بیانیه سه جانبه تهران، تاکید شده است «در صورتی که مفاد این بیانیه مورد توجه و احترام قرار نگیرد- از سوی گروه وین پذیرفته نشود- ترکیه به درخواست ایران، محموله 1200 کیلوگرمی اورانیوم 5/3درصدی را بدون هیچگونه قید و شرط و با سرعت - یعنی بلافاصله پس از درخواست- به ایران بازمی گرداند». همانگونه که در مفاد بندهای 5 و 8 بیانیه تصریح شده است، جمهوری اسلامی ایران از پیشنهاد قبلی خود مبنی بر تبادل در خاک ایران عقب نشینی نکرده است بلکه با انتقال محل تبادل مواد از کشورهای 1+5 به کشور ترکیه، تضمین عینی مورد درخواست خود را به دست آورده است. یعنی دقیقاً همان خواسته ای که 1+5 حاضر به پذیرش آن نبود و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان «تضمین عینی» برای پیشگیری از مصادره احتمالی محموله 1200 کیلوگرمی خود، این تبادل را تنها در خاک ایران می پذیرفت و اکنون این تضمین عینی به دست آمده است. 3- یکی از نکات برجسته بیانیه سه جانبه تهران که به نظر می رسد با هوشمندی طرف ایرانی در بیانیه گنجانده شده است، مشروط کردن اجرای آن به پاسخ مثبت گروه وین است. گروه وین متشکل از سه کشور آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس بین المللی انرژی اتمی است. در ماده 6 بیانیه آمده است «ایران ظرف 7 روز پس از صدور این بیانیه موافقت خود با موارد آن را به آژانس اعلام می کند» و در ادامه همین بند تاکید شده است تبدیل بیانیه به توافقنامه و عملیاتی شدن آن مشروط به پذیرش مفاد بیانیه از سوی گروه وین است و ایران متناسب با چگونگی پذیرش گروه وین، نظر نهایی و اجرایی خود را درباره تعامل با این گروه و به طور مشخص تعهد گروه وین مبنی بر تحویل 120 کیلوگرم سوخت لازم برای راکتور تحقیقاتی تهران، اعلام می کند. در این بند اگرچه قید اعلام موافقت ایران به آژانس «ظرف 7 روز پس از صدور بیانیه» ضرورتی نداشت و می تواند ابهام آفرین باشد ولی تاکید بر تعامل اجرایی متناسب با چگونگی پذیرش بیانیه از سوی گروه وین، هوشمندانه است و ابهام احتمالی را برطرف می کند. و اما، اگر «گروه وین» مفاد بیانیه سه جانبه تهران را بپذیرد- که بعید به نظر می رسد- می توان به چند دستاورد بزرگ و درخور توجه این بیانیه امیدوار بود. الف: در بند اول بیانیه حق برخورداری همه کشورهای عضو NPT و از جمله جمهوری اسلامی ایران از استفاده صلح آمیز فعالیت هسته ای و بهره مندی بدون تبعیض در تحقیق و توسعه و تولید انرژی هسته ای مورد تاکید قرار گرفته است که این بخش برجستگی چندانی ندارد و آمریکا و متحدانش جز در مواردی نادر و کم شمار، این حق را برای جمهوری اسلامی ایران انکار نکرده اند، بلکه با این بهانه غیرمنطقی و بی اساس که ایران در فعالیت هسته ای خود قابل اعتماد نیست، سعی در کارشکنی و نهایتا محروم کردن جمهوری اسلامی ایران از تمامی فعالیت های هسته ای داشته و دارند. اما در ادامه همین بند به حق برخورداری ایران اسلامی از «چرخه سوخت هسته ای، شامل فعالیت های غنی سازی» اشاره شده است بنابراین در صورتی که گروه وین مفاد بیانیه تهران را بپذیرد، دیگر بهانه ای برای کارشکنی نخواهد داشت و چنانچه به کارشکنی ها ادامه بدهد - که می دهد- اقدامات کارشکنانه و باج خواهانه آنها با پذیرش مفاد بیانیه در تعارض بوده و نزد افکار عمومی جهانیان توجیهی ندارد. ب: در بند 4 بیانیه سه جانبه «هرگونه تقابل، اعم از اقدامات، رفتار و یا بیانیه های تهدیدآمیزی که به حقوق و تعهدات هسته ای ایران تحت معاهده NPT آسیب برساند» منع شده است. بدیهی است که حریف در صورت پذیرش مفاد این بند از بیانیه، دیگر برای ادامه اقدامات خصمانه خود علیه فعالیت هسته ای ایران توجیهی ندارد. 4- ممکن است گفته شود که کشورهای آمریکا، فرانسه و روسیه-روسیه کمتر- بارها نشان داده اند که به هیچیک از تعهدات خویش و معاهدات بین المللی پایبند نیستند، بنابراین، بر فرض پذیرش مفاد بیانیه سه جانبه تهران، احتمال نادیده گرفتن آن از سوی کشورهای یاد شده دور از انتظار نخواهد بود. که در پاسخ باید گفت؛ در صورت عدم پایبندی آنها، اولاً؛ چیزی از دست نداده ایم- زیرا بیانیه فاقد الزام اجرایی است و الزام اجرایی نیز مطابق همین بیانیه موکول به توافق طرفین است- و ثانیاً؛ سند دیگری از قانون شکنی حریف را در مجامع بین المللی و افکار عمومی جهانیان به ثبت رسانده ایم. ضمن آن که... 5- «گروه وین» منحصر به سه کشور آمریکا، فرانسه و روسیه نیست، بلکه «آژانس بین المللی انرژی اتمی» نیز یکی از 4 ضلع گروه وین است و قید و شرط تاکید شده در بندهای 6 و 7 بیانیه مبنی بر پذیرش مفاد آن از سوی گروه وین، شامل پذیرش آژانس بین المللی هم می شود و این نکته را می توان و باید از نکته سنجی های بیانیه تلقی کرد. چرا که طرف اصلی و رسمی جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای چند ساله، آژانس بین المللی انرژی اتمی است، بنابراین موافقت آژانس با مفاد بیانیه تهران به مفهوم آن است که از بسیاری ادعاهای قبلی خود درباره پرونده هسته ای کشورمان دست کشیده است. از سوی دیگر، مطابق اساسنامه آژانس، تصمیم ها و اعلام نظرهای موافق یا مخالف این نهاد بین المللی، قبل از آن که در شورای حکام به تصویب برسد فاقد ارزش قانونی بوده و رسمیت ندارد. بنابراین، آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان یکی از 4 ضلع گروه وین، در صورتی می تواند با مفاد بیانیه سه جانبه تهران موافقت کند که این تصمیم در شورای حکام آژانس مطرح گردیده و با آن موافقت شده باشد. در این حالت -بر فرض موافقت شورای حکام- مفاد بیانیه تهران از سوی اعضای اصلی و دایمی این شورا که آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه از جمله آنها هستند و نیز بسیاری از کشورهای مطرح دیگر -که اعضای دوره ای شورای حکام را تشکیل می دهند- مورد موافقت قرار گرفته و به تصویب رسیده است و این سند - در صورت تصویب که بعید به نظر می رسد- یکی از بزرگترین دستاوردهای بیانیه تهران در طول چالش هسته ای چند سال اخیر خواهد بود. 6- در بند 9 بیانیه به آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای گفت وگو با کشورهای 1+5 اشاره شده است که این آمادگی نکته جدیدی نیست و از مدتها قبل وجود داشته و اعلام شده بود. اما، در ادامه همین بند حوزه و میدان گفت وگو مشخص شده و آمده است که این گفت وگوها «حول نگرانی های مشترک بر مبنای تعهدات دستجمعی و براساس مشترکات دو بسته پیشنهادی» خواهد بود. تاکید بیانیه بر «مشترکات دو بسته پیشنهادی» درخور توجه است. چرا که بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران، فاقد موضوعات هسته ای است، بنابراین آن بخش از بسته پیشنهادی 1+5 که شامل مسائل هسته ای است به طور طبیعی با بسته پیشنهادی ایران مشترک نبوده و نمی تواند در دستور کار گفت وگوهای بعدی ایران و کشورهای 1+5 قرار داشته باشد. این همان نکته ای است که جمهوری اسلامی ایران بارها بر آن تاکید ورزیده و چرخه غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت خود را غیرقابل چانه زنی و گفت وگو اعلام کرده بود. 7- برخی از رسانه ها و محافل سیاسی غرب در اولین واکنش نسبت به بیانیه تهران، این بیانیه را نشانه عقب نشینی! جمهوری اسلامی ایران از موضع قبلی خود مبنی بر انجام تبادل در خاک ایران ارزیابی کردند اما بسیاری از محافل و مجامع دیگر با تحلیل محتوای بیانیه، از آن به عنوان یک پیروزی برای جمهوری اسلامی ایران یاد کردند، این مجامع به ویژه مشروط کردن مفاد بیانیه به پذیرش گروه وین را، نشانه هوشمندی طرف ایرانی دانسته اند. رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ایران دو کشور ترکیه و برزیل را به بازی گرفته است! نیویورک تایمز از بیانیه تهران با عنوان یک حرکت تاکتیکی یاد کرد. خبرگزاری رویترز اعلام کرد که ایران با صدور بیانیه سه جانبه تهران، توجیهی برای تحریم های غرب علیه این کشور باقی نگذاشته است. شبکه الجزیره به نقل از مقامات فرانسوی گفت؛ بیانیه تهران، گروه 1+5 را برای اعمال تحریم بر سر دوراهی قرار داده است و... 8- و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که با توجه به آنچه شرح آن گذشت، احتمال چندانی برای پذیرش مفاد بیانیه از سوی «گروه وین» وجود ندارد ولی جمهوری اسلامی ایران در هر دو حالت پذیرش یا عدم پذیرش گروه وین، برنده این میدان خواهد بود، چرا که پذیرش بیانیه به مفهوم نفی ادعاهای قبلی است و عدم پذیرش بیانیه به معنای آن خواهد بود که برنامه هسته ای ایران برای حریف فقط یک بهانه جویی بیرون از بستر فنی و حقوقی است- که هست- و حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) و الگو شدن آن برای سایر ملت های مسلمان کانون اصلی نگرانی و اضطراب غرب است و این، کم دستاوردی نیست. حسین شریعتمداری - روزنامه کیهان سه شنبه 28 اردیبهشت 1389- شماره 19647