سئوال: با سلام 1- چرا مسمانان باید نماز بخوانند؟ 2-اگر نماز برای خداست چرا مسلمانان در آن صلوات بر حضرت محمد می فرستند ؟ 3- برای چه نماز را باید به عربی بخوانند؟
دوست محترم! 1. الف) نماز در منظر نخست دستور و حکم خداوند متعال است و او خالق ما و ما مخلوق او هستیم، لذا از دستور او اطاعت می کنیم. همین ما را بس که اولا با توکل و اطاعت خدا آرامش ارتباط با معبود خود را بدست می آوریم، و ثانیا به سعادت خود که تنها به دست خداست امیدوار می شویم. و از سوی سوم خود خدا برای نماز فوائد بسیاری برشمرده است. مثلا در قرآن مجید می خوانیم که "نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می دارد." توضیح مطلب آن که هر فردی وقتی خود را تحت مجموعه و یا سازمانی قرار می دهد باید دستورات و قوانین آن سازمان و آن مجموعه را رعایت نماید، کسی هم که خود را مسلمان می داند و تحت نظام متعالی اسلام قرار گرفته و آئین جهانی اسلام را پذیرفته است، باید به مقررات و ضوابط آن پایبند باشد. بنابر این نماز خواندن در نگاه اول به عنوان یک وظیفه دینی بر هر فرد مسلمان واجب است، چرا که خداوند متعال این وظیفه را بعهده هر فرد مسلمان نهاده و دستور به انجام آن داده است: « ... أقیموا الصلاة ...» یعنی نماز را به پا دارید (بقره/43 و 83 و 110 – نساء/77 و 103 – یونس/87 – حج/78 – و...) علاوه بر این، نماز خواندن در حقیقت نوعی تشکر از خداوند است، در مقابل همه نعمتهایی که به انسان عطا کرده، و همچنین اظهار بندگی و عبودیت در مقابل آن خالق بی همتا است. و این هر دو وظائف اخلاقی هر انسانی است. فطرت هر انسانی، مستقل از شرع، او را به شکر گذاری نسبت به ولی نعمتش فرامی خواند. دوست گرامی! آنچه در مورد نماز مهم است، زاویه ای است که با آن به نماز می نگریم. یک نگاه و دید آن است که نماز را صرف یکسری افعال بدانیم. خم و راست شدن و زمزمه کردن چند کلمه، بدون اینکه برای این افعال روح و معنویتی در نظر بگیریم. با این دید اگر ارزشی برای نماز متصور باشد، ورزش کردن است و بس. اما اگر با دید و از زاویه دیگری به نماز نگاه کنیم، می بینیم که این افعال و اذکار روح و معنویت مؤثری دارند. چرا به این دید به نماز نگاه نکنیم که انسان در پیچ و خم زندگی و مواجهه با عواملی که او را به خود می خوانند و موجب غفلت و جهالت آدمیند، نیاز دارد که هر روز چند بار هدف و وسیله را به خود گوشزد نماید. و نماز این نیاز انسان را برآورده می کند.
با این دید جلوه ای از جلوه های معنوی نماز آشکار می شود. جلوه آگاهی بخشی و یادآوری. چرا با چنین دیدی نگاه نکنیم که انسان موجودی است که ذاتا تکامل طلب و ترقی جو است. و طبیعی است که انسان برای این که به این ترقی خود مطمئن باشد بخواهد با قادر مطلق و پاکی مطلق ارتباط داشته باشد. نماز همین ارتباط است. راهی که نماز به انسان نشان می دهد راه اطمینان بخشی است که جایگزین ندارد. نماز خواندن اظهار خضوع و خشوع در برابر پروردگار و خالق عالمیان است. نماز صحبت کردن با خالق هستی است. رکوع آن، سر تعظیم فرود آوردن در برابر خداوند، و سجود آن به خاک افتادن و شریفترین موضع بدن (پیشانی) را بر خاک سائیدن است. و بالاخره تشهد و سلام او فرود آمدنی است که اوج این سفر معنوی است. جایی که به سلام منتهی می گردد. در وصف نماز به چند مطلب که از روایات اخذ شده، توجه کنید: 1) نماز چراغ و روشنی دل مؤمن، و زینت اسلام است. (جامع الاخبار، ص 72 ـ زبده العلوم، ج 2، ص 231) 2) روح و احساس و هدف اصلی نماز، ذکر و یاد خداوند است، که اگر انسان همیشه با آن همراه باشد از معاصی به دور و به نیکی ها روی می آورد. 3) نماز، پشتوانه ای عظیم برای حل مشکلات است. (بقره/ 153 ـ غرر الحکم، ص 99) 4) نماز، غفلت را از انسان زدوده، و باعث تقویت روح می شود. (غرر الحکم، ص764) 5) نماز، جلسه عاشق با معشوق است.(غرر الحکم، ص 404 و 15) 6) نماز، خودبینی و کبر و غرور را از بین می برد.(نهج البلاغه، کلمات قصار 252) 7) نماز وسیله شستشوی از گناه و آمرزش و مغفرت الهی است. (وسائل الشیعه، ج3، ص 7) 8) نماز، قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرائط صحت، دعوت به پاکسازی زندگی می کند، چرا که توصیه به پاکی لباس نمازگزار، پاکی و طهارت مکان نمازگزار و … دارد. 9) نماز، روح انضباط را در انسان تقویت می کند، چرا که هر روزه، و آن هم در اوقات معینی باید اقامه گردد. کلام آخر اینکه دانشمندان و روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از امراض و بیماریهای جسمی انسانها بر اثر اضطراب روحی و نداشتن آرامش و اطمینان روحی و فکری است، و همچنین افراد متدین و با ایمان به خاطر اینکه خود را متصل به قدرتی مافوق طبیعت، و مرتبط با نیروی عظیم الهی کرده اند، نسبت به افراد دیگر عمر طولانی تری داشته و زودتر بر بیماریهای جسمی خود غلبه می کنند. نگارنده اعتراف دارد که توجه به فوائد مادی در بحث نماز کمی با شأن نماز مغایرت دارد، اما برای خالی نبودن عریضه کلماتی نقل شد. از این بخش از گفته هایمان عذر خواهی می کنیم.
ب) اما در مورد شکل نماز خواندن: عبادات در اسلام همانند نماز و روزه و... براساس دستورات خداوند وضع شده است. ممکن است اشاراتی به نحوه اجرای بعضی از آنها هم در قرآن شده باشد، ولی گاه تنها اشاره ای کوتاه در مورد عبادتی وجود دارد. کلمات معصومین(ع) ـ که در کتب روائی شیعی وجود دارد ـ مفسر آیات الهی و بیانگر شیوه صحیح عبادات است. دوست گرامی! آنچه امروزه به عنوان نماز می شناسیم، ناشی از برداشت های شخصی افراد نیست، بلکه هم اصول و قواعد کلی آن و هم اشکال خاص و ظرائف آن بر اساس دستورات صریح اسلامی است. شما کافی است با مراجعه به رساله های عملیه مراجع معظم تقلید، نگاهی به احکام نماز بیندازید، به نکات بسیار کوچکی برمی خورید، که اکثرا مورد اتفاق فقها است. این ها برداشت هایی براساس موازین و قواعد علمی از آیات و روایات معصومین(ع) است. در کتاب های حدیثی مفصل همانند "وسائل الشیعة" و "بحارالانوار" و یا "الوافی" روایات مربوط به نماز در چندین جلد آمده است، و در مراجعه به آن درخواهید یافت که به نکات بسیاری علاوه بر آنچه در ذهن من و شما وجود دارد، اشاره شده است. به طور خلاصه جواب سؤال شما این است که اصل نماز به تصریح و وجود رکوع و سجود و قرائت آن به اشاره در قرآن آمده است؛ کما این که بقیه جزئیات آن در سنت نبوی تعیین گردیده است. تفسیر اشارات قرآنی و بیان سنت نبوی در فقه شیعه از روایات معصومین بدست امده اند. آنچه گفتیم در مورد همه احکام و مقررات فقهی اسلام جاری است، با این تفاوت که در معاملات بسیاری از احکام امضای طریقه عقلایی است، ولی در عبادات همه چیز به تعبد است، مگر در موارد استثنایی. پیروز باشید. منبع: پایگاه فرهنگ و ارتباطات اسلامی