سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----982980---
بازدید امروز: ----147-----
بازدید دیروز: ----35-----
جستجو:
میرداماد، فیلسوف مشهور و گمنام؟! - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    میرداماد، فیلسوف مشهور و گمنام؟! - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    (( همیشه با تو ))
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • میرداماد، فیلسوف مشهور و گمنام؟!
    نویسنده: جوانان ایران زمین پنج شنبه 87/9/28 ساعت 11:20 عصر


    میرداماد، فیلسوف مشهور و گمنام؟!
    على اوجبى
    چکیده

    در منابع تاریخ فلسفه اسلامى، درباره میرداماد، تفکّرات فلسفى و تأثیر گذارى دیده‏گاه‏ها و اندیشه‏هاى وى بر حکمت متعالیه، کمتر مى‏توان یافت، و این در حالى است که ملاصدرا، از شاگردان مکتب میرداماد، از او با عظمت تمام یاد کرده و اندیشه‏هاى او را به گونه‏اى از بن مایه‏هاى معرفتى حکمت متعالیه معرّفى نموده است. علّت نپرداختن به میرداماد و اندیشه‏هاى فلسفى او را باید در تکلّف و پیچیدگى زبان و قلم وى در تبیین مباحث و تفکرّات فلسفى‏اش دانست. عمق اندیشه‏هاى او، و نیز تعقید وتکلّفى که در سبک نگارش او موجود است، باعث شده که بسیارى از درکِ نظام فلسفى او عاجز بمانند و به تدریج هاله‏اى از ابهام آن را فراگیرد و در منابع تاریخ فلسفه پس از وى به دست فراموشى سپرده شود.
    کلید واژه: میرداماد، ملاصدرا، حکمت متعالیه، حکمت یمانى، حدوث دهرى.
    وقتى به کتاب‏هایى که در زمینه تاریخ فلسفه نگاشته شده‏اند، مراجعه مى‏کنیم به شخصیت‏هایى چون: فارابى، ابن سینا، سهروردى، ملاصدرا و... برمى‏خوریم. امّا در کمال تعجّب و ناباورى در کمتر منبعى نامى از میرداماد به چشم مى‏خورد. در اندک آثارى هم که از وى یاد شده، به ذکر اجمالى بسنده شده است. درباره ملاصدرا و حکمت متعالیه صدها کتاب و مقاله نگاشته شده، امّا درباره استاد وى و حکمت یمانى دریغ از نوشتارى به تعداد انگشتان یک دست. شخصیت بزرگى که ملاصدرا از او با عناوینى چون: حکیم کبیر، بدرمنیر، علاّمه زمان، اعجوبه دوران، نور عقلانى، هدایت روحانى، کوکب قدسى، مصباح سالکان طریق حقیقت و شریعت، عقل فعّال، استاد کلّ فى الکلّ، صاحب سدیر اقلیم کمال، مسندنشین بارگاه افضال، حلاّل مشکلات حقایق، کشّاف معضلات دقایق، چهره‏گشاى جمال معانى، مبیّن رموز آسمانى، زیور چهره دانش و بینش، فهرست کتاب آفرینش، مجموعه کمالات انسانى، مرآت تجلّیات الهى و کیانى و... یاد مى‏کند؛ و در نامه‏هایى که خطاب به حضرت میر نگاشته در وصف او مى‏گوید:
    همه ثناى تو گویم چو لب فراز کنم  همه دعاى تو گویم چو چشم باز کنم 
    * * *
    کامل الذاتى که ذات کاملش دارد فروغ  همچو عقل اوّل از نقص کمال منتظر 
    * * *
    و ما أنا إلاّ قطرة من سحابه  و لو أنّنى ألّفتُ ألف کتاب 
    * * *
    کفى شرفا أنّى مضاف إلیکم  و أنّى بکم أدعى و أرعى و أعرف 
    إذا بملوک الأرض قوم تشرّفوا  فلى شرف منکم أجلّ و أشرف1 
    صدرا درباره استاد خود چنین با عظمت یاد مى‏کند و داشته‏هاى خود را متأثّر از اقیانوس بى‏کرانه میر بر مى‏شمارد و به نوعى اندیشه‏هاى استاد خود را از بن‏مایه‏هاى معرفتى حکمت متعالیه معرّفى مى‏کند. امّا متأسفانه تاکنون به شخصیت این فیلسوف بزرگ و تأثیرگذاریش بر روى مهمترین نظام فلسفى معاصر پرداخته نشده است.
    به راستى علّت این مهم چیست؟
    آیا دیدگاه‏هاى فلسفى او آن قدر کم‏ارزش و سطحى بوده که در برابر جریانهاى تنومندى چون حکمت متعالیه قابل طرح نبوده؟!
    بدون شک این احتمال در حدّ یک فرضیه است و مهمترین دلیل نادرستى آن اعتراف مخالفان و موافقان وى بر عمق اندیشه‏هاى فلسفى اوست. دریاى مباحث حکمى که در آثار وى موج مى‏زند، هر آشناى با فلسفه را به حیرت وا مى‏دارد.
    با یک نگاه بدوى و مطالعه گذراى آثار میر به راحتى مى‏توان علّت را دریافت: علّت نپرداختن به میر و اندیشه‏هاى فلسفى او 2 عامل است:
    1. عمق و پیچیدگى اندیشه‏هاى میر مهم‏ترین عاملى است که باعث شد تا بسیارى از درک نظام فلسفى او ناتوان بمانند و به تدریج هاله‏اى از ابهام آن را فراگیرد و در منابع تاریخ فلسفه پس از وى به دست فراموشى سپرده شود. به عنوان مثال او خود در کتاب صراط مستقیم درباره تئورى حدوث دهرى مى‏فرماید: نظریه حدوث دهرى، دقیق و غامض است. به همین دلیل جمهور فلاسفه به درک آن نایل نیامده‏اند و معلّم فلسفه مشّاء و متأخّران تا زمان حاضر در غفلت بسر برده‏اند.2
    2. دیگر آنکه نثر نوشتارهایش به گونه‏اى است که فهم آن جز براى اهل فن میسور نیست. تکلّف و پیچیدگى زبان وى به حدّى است که حتّى معاصرانش به بیراهه رفته و در اثر عدم درک اندیشه‏هایش در زمره مخالفانش قرار گرفته‏اند. از این‏رو، میر در پاسخ یکى از منتقدانش چنین مى‏نویسد:
    نهایت مرتبه بى‏حیایى است که نفوس معطّله و هویّات هیولانیه در برابر عقول و جواهر قادسه به لافِ گزاف و دعوى بى‏معنى برخیزند. این قدر شعور باید داشت که سخنِ من فهمیدن هنر است، نه با من جدال کردن و بحث نام نهادن.3
    شاید بتوان میر را دشوارنویس‏ترین فیلسوف مسلمان به شمار آورد. هم از این‏رو برخى مبالغه کرده و در وصف یکى از آثار مهم وى به نام صراط مستقیم گفته‏اند:

    صراط مستقیم میرداماد  مسلمان نشنود، کافر نبیناد 
    تعقید، پیچیدگى و گره‏هایى که در سبک‏نگارش میر وجود دارد، به اندازه‏اى است که باعث شده تا شهره خاص و عام گردد و موضوع طنزپردازى و خیالبافى شاعرانه گردد. به عنوان نمونه نیما، شاعر معاصر در این باره مى‏گوید:
    میرداماد، شنیدستم من  که چو بگزید بُنِ خاکِ وطن 
    بر سرش آمد و از وى پرسید  ملک قبر که: «مَن ربّک؟ مَن» 
    میر بگشاد دو چشم بینا  آمد از روى فضیلت به سخن: 
    اُسطُقسى‏ست بدو داد جواب  اُسطُقساتِ دگر زو متقن 
    حیرت افزودش از این حرف ملک  بُرد این واقعه پیش ذو المن 
    که: «زبانِ دگر این بنده تو  مى‏دهد پاسخِ ما در مدفن» 
    آفریننده بخندید و بگفت:  «تو به این بنده من حرف نزن 
    او در آن عالم هم، زنده که بود  حرفها زد که نفهمیدم من!» 4 

    او در جذوات که مهمترین و مفصّل‏ترین اثر فارسى‏اش به شمار مى‏آید، با وجود اینکه تصریح دارد به «زبان مرغان چمن قدس و لغتِ طیور هواى ملکوت سخن گفته» تا «صماخ سامعه عقول همگنان و حریم سویداى قلوب مستعدّان را حکمتستان بدایع غیبى و ملکوتستان عالم معنى سازد» و مباحث عمیق فلسفى و مطالب لطیف عرفانى را پست‏مرتبه و سهل المأخذ کرده :
    صد پاى پست کرده‏ام آهنگ این سخن  تا فهم آن مگر به دِماغ تو در شود 5 
    با این حال دریافتِ مضامین آن براى اهل فن اگر متعذّر نباشد بسیار متعسّر است. به یاد دارم یکى از محققان معاصر پس از انتشار جذوات خطاب به نگارنده فرمود: «چندبار این کتاب را مطالعه کردم ولى چیزى نفهمیدم. آیا شما خود چیزى از مطالب آن را فهمیده‏اید؟» در پاسخ گفتم: «از آنجا که حضرت میر به زبان پرندگان جهان ملکوت و مرغان عالم قدس سخن گفته، بنده نیز چیزى نفهمیدم».
    به عنوان نمونه به سطور آغازین کتاب جذوات توجّه کنید:
    مقادس قبسات انوار تسبیح و تحمید، وقف حرم کبریاى ناظم کارخانه ابداع و تکوین؛ و مقابس جذوات اسرار تقدیس و تمجید، فرق قلوب اولیاى فاطر سماوات و ارضین است...
    امّا بعد، سحرگاه دیجور تفکّرى معتکف بیت‏المقدّس قوّه عاقله، بعد از اداى حقّ شب زنده‏دارى، و وظیفه عبودیتِ جناب مقدّس بارى، سرِ تعقّل در گریبان خمول کشیده، و پاى تدبّر در دامان اعتزال پیچیده بود که ناگاه نَفَس صبح بهجت عطسه زدن گرفته، رَوح صباى مَهبّ وادى اَیمن اُنس و بُقعه مبارک خُلّت قدس، آغاز هبوب کرد؛ و جیب وزیدن باز کرده، آوازه مفاوضت‏نامه به دروازه صماخ و دهلیز حسّ مشترک رسانید که به فوایح عطر بلاغت و روایح فوح براعت در و دیوار غرفه مشام جان، و فرش و عرشِ قصر شامّه روان را مشک آذین و عنبر آگین ساخت.6
    تعقیدى که در نثر میر مشاهده مى‏شود، در چند ناحیه است:
    الف. واژگان، مفردات و ترکیب‏ها: او درنوشته‏هاى خود از واژه‏هاى نامأنوس بسیار بهره مى‏برد و گاه خود دست به جعل لغات و ترکیب‏هاى استعارى نادر مى‏زد.
    علاّمه سیّد محسن امین در این باره مى‏نویسد:
    «و عباراته فى بعض مؤلّفاته غیر خالیة من التعقید؛ و قد یستعمل فى عناوین کلامه ألفاظا تفرّد باستعمالها بحالٍ شبیهٍ بالتقعّر».7
    به عنوان نمونه به برخى از واژه‏ها و ترکیب‏هایى که در کتاب جذوات به کار رفته توجه کنید: حکمتستان، سحرگاه دیجور تفکّرى، رَوح صبا، مهبّ وادى ایمن اُنس، مفاوضت نامه، فوح براعت، ساقة التقرّر، همم متفرعنه، اثنویت ایتلافى، تأییس اَیس از لیس، اتّساق لزومى، تساوق ارتباطى، تطابق اعتلاقى، وهده توهّم، نصاب انطوا، احرام میقات برهان، تصفیقات رقصیه، اغتساق عوارض طبیعیه، حاقّ عرض الکمال قوّتین نظریه و عملیه، طسقى صالح، صرحه تحقیق.
    ب. ساختار جمله‏ها و قواعد دستورى: میر پاى‏بند به قواعد دستورى نیست. از این‏رو درنثر فارسى گاه فعل را بر فاعل مقدّم مى‏دارد و صفت و موصوف را در تأنیت و تذکیر مطابقت مى‏دهد.
    ج. تطویل: او با استفاده از مترادفات، استعارات و تشبیهات پى در پى، استشهادهاى مکرر به آیات و روایات و سخنان حکما پُرگویى مى‏کند. گاه میان مضاف و مضاف الیه، مبتدا و خبر، و فعل و فاعل جمله‏هاى معترضه به کار مى‏برد؛ و بدین ترتیب مخاطب را دچار تحیّر مى‏سازد.
    ملمّع‏نویسى و آمیختن نثر فارسى و عربى نیز از دیگر ویژگى‏هایى است که باعث پیچیدگى نثرهاى فارسى وى شده است.
    امّا به راستى او چرا این سبک نوشتارى را برگزیده؟
    1. آیا پیچیدگى در نوشتار از پیچیدگى محتوا ناشى مى‏شود؟
    2. یا اساسا او خود توان ساده نویسى را نداشته؟
    3. یا امرى دیگر؟
    وجه اوّل درست نمى‏نماید. زیرا هیچ تلازى میان لفظ و محتوا، سبک نگارش و سطح اندیشه نیست. از این روست که مى‏بینیم ملاصدرا، شاگرد میرداماد و میر سیّد احمد علوى وارث معنویش همان مطالب و مباحثى نظیر آن را با نثرى ساده و روان بیان کرده‏اند.
    و امّا وجه دوم نیز مطابق واقع نیست. زیرا مثنوى مشرق الأنوار و نامه‏اى که به استادش شیخ بهایى نگاشته از نثرى بسیار روان و جذاب برخوردار است و به آرایه‏هاى ادبى آراسته؛ و این حاکى از آن است که به طور قطع توان ساده‏نویسى را داشته.
    بنابراین همان‏گونه که خود در جاى جاى کتاب‏هایش تصریح دارد، در دشوار نویسى تعمّد داشته. او در صراط مستقیم تصریح دارد که اندیشه‏هاى حِکمى او را نباید در اختیار نادانان و متفلسفان که از سرّ و باطنى پاک، ذوقى سالم، همّتى بلند و فطرتى تابان، هوش سرشار و... محرومند، قرارداد که بى‏شک به بى‏راهه خواهند رفت و دیگران را نیز در گرداب هائل گمراهى گرفتار خواهند کرد.
    افزون بر آن اینکه او در عصرى مى‏زیست که دانش‏هاى نقلى و عالمان ظاهرى و فقها غلبه داشتند و حاکمان وقت نیز به ناچار حامى آنها و مخالف فلاسفه بودند. از همین روست که صدرا را تبعید کردند.
    در پایان خالى از فایده نخواهد بود، سخنان پروفسور هانرى کربن در این باره را بعینه نقل کنیم:
    امّا در واقع، صورت مبهم و غامض اندیشه‏هاى او مربوط به چیست؟ ما نباید براى تفکّر او عدم استحکام و صلابتى که مانع از تسلّط بر خود است، تصوّر کنیم؛ و نیز نباید بپنداریم که وى از یافتن شیوه بیان تمام و کامل عجز داشته، بلکه باید این ابهام و غموضِ بیان را وسیله‏اى براى حمایت و صیانت این فیلسوف و حکیم در برابر عموم دشمنان، در قبال تعقیب‏ها و تعذیب‏هایى بدانیم که هیچ کدام از فلاسفه و یا شاگردان وى از آن مصون نبوده‏اند.
    و اطّلاع دیگرى در این مورد در دست داریم که خود مبیّن و مفسّر آن ابهام و غموضِ بیان است. این اطّلاع جنبه رؤیایى دارد ولى حاوى درسى حکیمانه است. ملاّصدرا استاد خود ـ میرداماد ـ را پس از مرگ وى در خواب دید که از او مى‏پرسید: سبب چیست که مردم مرا هدفِ تکفیر ساخته‏اند، در حالى که شما را هرگز تکفیر نکرده‏اند، گر چه مسلک و مشرب خاصّ مرا با مشرب شما تفاوتى نیست؟
    میرداماد بدو پاسخ مى‏گوید: این امر را موجبْ آن است که من مسائل فلسفى را به طرزى بیان داشته‏ام که فقها و متألّهین رسمى را قدرتِ آن نیست که چیزى از آنها درک نمایند و جز یزدان‏شناسان حکیم کسى قادر به فهم آن مسائل نمى‏باشد. در صورتى که تو راهى بر خلاف طریقت من پیموده‏اى. تو مسائل فلسفى را چنان صریح و روشن بیان مى‏نمایى که هر معلّم ساده وقتى کتابهایت را مطالعه کند، مى‏تواند از آن اطّلاعات باخبر گردد. به همین جهت است که تو را در معرضِ تکفیر آورده‏اند، ولى در مورد من از هر ایذا و اهانتى عاجزند! 8

    پى‏نوشت‏ها
    1. ر ک: میرداماد، بنیانگذار حکمت یمانى، صص 75 ـ 76 و لوامع العارفین، صص 125 ـ 127.
    2. الصراط المستقیم، ص 214.
    3. تقویم الایمان، ص 73.
    4. مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج، ص 157.
    5. جذوات و مواقیت، صص 6 ـ 8 .
    6. همان، صص 1 ـ 4.
    7. أعیان الشیعة، ج 9، ص 189.
    8. القبسات، مقدّمه، صفحات هشتاد و هفت الى هشتاد و هشت.

    منبع: سایت حوزه


    نظرات دیگران ( ) میرداماد