دخترانی عاشق! از حدود کمتر از یکسالی که وبلاگ حرف های جوانی را راه اندازی کردم، همزمان نیم نگاهی هم به برخی وبلاگ ها داشتم. البته این بررسی ها تنها متوجه پارسی بلاگ نبود بلکه سایر سرویس دهندگان وبلاگ را نیز دیده ام. متاسفانه آنچه در این میان بیشتر جلب توجه کرده و می کند گرایش افراطی و خارج از حد و مرز برخی بلاگرها به موضوع" عشق و عاشقی" است.هرکسی برای خود عنوانی برگزیده و آنچنان محو آن می شوند که گویی خبری هست که ما از آن بی اطلاع هستیم. متاسفانه این برخورد افراطی با موضوع طبیعی روابط دو جنس مخالف به دختر خانم ها نیز سرایت کرده و در بعضی از وبلاگ ها وقار و منزلت دختران را خدشه دار کرده و پا را از حریم های عرفی و فرهنگی جامعه فراتر گذاشته اند. بطور قطع این شیوه برخورد در مرحله اول به خود افراطیون ضربه می زند و سپس به مخاطبان که اگر خدایی ناخواسته به انحراف کشیده شوند، وزر وبال آن متوجه عاملان توسعه این انحرافات خواهد بود. به همین منظور مطلبی از جناب دکتر رسول فرشادی در خصوص "عشق و روابط عاشقانه دختر و پسر " تقدیم خوانندگان محترم می کنیم با این امید که هرگونه محبت و دوستی در چارچوب تعریف شده عرف و شرع قرار گیرد. نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است: الف ) تعریف عشق نویسنده پس از آنکه از قول مولانا و محی الدین عربی می آورد که هر کس عشق را تعریف کند ، آن را نشناخته است ، تعریف مرحوم دهخدا از عشق را آورده و نهایتا سخن سهروردی را نقل می کند که عشق افراط الحب ( محبت شدید ) است . نکتة مهمی که در ارتباط عاشقانه بین دختر و پسر مفید و قابل توجه است اینکه از نگاه ابن مسکویه رازی ، عشق افراط در محبت است و از دوستی خاص تر و محدودتر است و عشق جز بین دو نفر امکان ندارد . اما عشق از سویی « شیفتگی » که محبت شدید اما یک طرفه است متمایز است و از سویی دیگر : عشق از « هوس » که ترابط بین افراد فراوان است ، متمایز می شود . کلام و نگاه عاشقانه ، صادقانه و خالصانه است اما کلام و نگاه هوس آلود مبتنی بر دروغ ، ریا و نفاق است . محور عشق ، دگر خواهی است و محور و مدار هوس ، خودخواهی و ... در این مقاله بدون بحث از حسن و قبح عشق ، عشق در معنای محبت شدید بین دو فرد بعنوان یک واقعیت ( Fact ) بیرونی و برخی ابعاد و اوصاف و شرایط آن مورد توجه و بحث قرار می گیرد . ب ) اقسام عشق عشق در یک معنا به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم می شود . در عشق حقیقی ، محبوب خداوند و صفات و افعال اوست و لکن در عشق مجازی محبوب و معشوق ، ظواهر دنیوی است و رابطة عاشقانة دختر و پسر نیز از اقسام عشق مجازی و از مصادیق عشق زمینی محسوب می گردد. از نگاهـی دیگر مجموعة روابط عاشقانة زن و مرد در چهار شکـل « عشق مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به زن ، زن به مـرد » خلاصـه می شود . در روابط دختر و پسر یک شکل ( یعنی عاشق پسر و معشوق دختر ) بسیار کثیرالمصداق تر و متدوال تر است ، زیرا ؛ اولا : زن از مرد و به تبع آن دختران از پسران زیباترند و زیبایی نیز عشق آفرین است . از آنجا که زنان و دختران در مقایسه با مردان و پسران عموما و غالبا زیباترند و در نتیجه مجذوب ، محبوب و معشوق پسران واقع می شوند . ثانیا : شاید در فلسفة چنین زیبایی برای دختران در مقابل پسران بتوان گفت که خالق آدمیان ، از آن رو جنسی را بر جنس دیگر ترجیح داد که تـوازن بین این دو جنس در بعد « جسمـی» برقرار گردد . اگر آدمـیان دارای سه بعد « قلب و دل » ، « عقـل » و « جسم » اند ، غالبا پسران از دختران در حوزة جسمی نیرومند تر و قوی ترند ، اما زیباتر بودن دختران از پسران باعث می شود که پسران با همة قدرت ، ادعا و... اسیر دختران شوند و در روابط عاشقانه برای آنها فداکاری کنند ... ثالثا : هویت جنسی دختر و پسر همسان نیست ( گر چه هویت انسانی برابر دارند ) و چون دختران زیباترند ، اگر زیبایی های خود را نابجا عرضه کنند ، هم ارزان فروخته می شوند و هم ممکن است برایشان خطرساز باشد . از این رو پوشش برای دختران جوان و مؤمنه توصیه شده است و فلسفة حکم حجاب و پوشش را باید در زیبایی دختران نسبت به پسران دید. رابعا : از آنجا که عشق و زیبایی قرین یکدیگرند و نیز دختران مظهر و نماد زیبایی اند ، از این رو حتی در توصیف و بیان زیبایی معشوق حقیقی نیز از ویژگی های زنان و دختران ( چشم ، ابرو ، لب ، خال ، زلف ، گیسو و ... ) بهره برده اند . ج ) کتمان یا اعلان عشق در احادیث شیعی « کتمان عشق » مورد توجه قرار گرفته و آمده است : آنکه عاشق گردد ، پس آن را کتمان کند و عفیف بماند و بمیرد ، شهید است . و یا : کسی که عاشق شود و آن را کتمان کند و عفیف بماند و صبر کند ، غفران خدا برای اوست و او را داخل بهشت می کند. چند نکته از احادیث فوق قابل استنتاج است : 1) تعبیر عف یعنی عفیف و پاک بودن عشق ، مربوط به عشق مجازی است و عشق حقیقی آلوده و غیر عفیف نمی تواند باشد . پس مراد از عشق در این روایات ، حداقل عشق مجازی نیز هست . 2) این احادیث تصریح ندارند که عاشق ، عشق را از چه کسانی مخفی دارد . پاسخ صحیح تر آن است که فرد عاشق ، عشق خود را نه از معشوق ، بلکه نسبت به دیگران کتمان کند و بپوشاند و پرده دری نکند . این تلقی از آن رو اهمیت دارد که عشق را معارض نیک نامی و قرین با پرده دری می دانند . به قول حافظ : ای دل اندر عاشقی تو نام نیکو ترک کن که ابتدای عشق رسوایی و بدنامی است آن و به قول سعدی : سعدیا دور نیک نامی رفت نوبت عاشقی است یک چندی 3) تأکیـد برعشق کتمان شده و قرین با عفاف برای کسب بالاترین درجه و مقام ( رسیدن به مقام شهادت ) ، به معنای مراتب پائین تر و کم امتیاز تر عشق مجازی نیست ، مثلا اگر عاشقی با رعایت عفاف ، در رعایت شرط کتمان کاملا موفق نباشد ، گر چه اجر شهید ندارد ، اما معلوم نیست این عشق را بتوان مطرود و مذموم تلقی نمود. 4) گاهی شکل ظهور و محمل تجلی عشق برای رعایت عشق ، محمل های موجه و مقبول است . مثلا در عین اینکه دختر و پسری سوزها و گدازها ، بی خوابی ها ، آتش ها و .. را واجدند ، اما این معاشقه بین آنها در قالب کار اداری ، علمی ـ پژوهشی ، فعالیت های اجتماعی و… ظهور و نمود پیدا می کند . 5) علاوه بر دو راه « بی عشقـی و نیک نامی » و « عاشقی و رسوایی و بدنامی » می توان گـروه و گزینة سومی فرض نمـود که هم عاشق اند و هم با کتمان سر ، نیک نام و سالم می مانند . این نگاه به عشق چقدر با روابط ناسالم هوس آلود که نام عشق بر آن می نهند و در جامعة ما وجود دارد ، متفاوت است . د ) علم قبل از عشق و بعد از آن اگر مرکزی ترین و محوری ترین بحث در روابط دختر و پسر ، عشق و رابطة عاشقانه است ـ زیرا بنیاد خانواده نیاز به وجود عشق دارد ـ اما مهم ترین ویژگی عشق ، ارتباط آن با علم و آگاهی است . علم و عشق از دو جهت رابطه دارند : علم پس از عشق و قبل از آن . علم پس از عشق بدین معنی است که دختر و پسری از شکل گیری رابطة عاشقانه ، نسبت به هم شناخت ، آگاهی و علم پیدا کنند . به تعبیر حضرت امیر در نهج البلاغه ( خطبه 109 ) کسی که عاشق چیزی شود ، چشم اش کج و قلب اش مریض می شود و با چشم غیر درست می بیند و با گوش ناشنوا می شنود . علم پس از عشق چندان معتبر و دقیق نیست و چنین رابطة عاشقانه ای اگر در همین سطح بماند ، آسیب پذیر است. اما علم قبل از عشق ، یعنی قبل از آنکه دختر و پسری به یکدیگر دل بسپارند ، باید آگاهانه و با شناخت و علم از یکدیگر به هم نزدیک شوند . اگر رابطة عاشقانه متکی به آگاهی های لازم فردی و اجتماعی مخاطب باشد ، این رابطه به زودی آسیب نمی بیند و در صورت تأسیس خانواده به تبع آن نیز ، این خانواده پایدار و آرام و ماندگار خواهد بود. هـ ) نتیجه گیری 1) در یک نگاه می توان گفت که دختر و پسر برای یکدیگر خلق شده و در کنار هم مکمل یکدیگرند . ولی برای اینکه این تعامل شکل سالم بگیرد ، اولا : باید در قالب عشق باشد و از این دوستی های ناسالم و ارتباطات فاسد رهایی پیدا کنیم . ثانیا : باید بدانیم که سالم ترین ارتباطات دختر و پسر در فضای خانواده ثمر داده و نمود می یابد . از این رو بهترین رابطة عاشقانه دختر و پسر ، آن شکلی است که منتج به نهاد مقدس خانواده شود ؛ از نیازهای دختران و پسران ، نیازهای جنسی است و مدعا آن است که تنها یک دختر و یک پسر در قالب موجه و مشروع می توانند نیاز جنسی خود را برآورده نمایند و این بستر مناسب ، خانواده است . 2) جدای از نگاه های مذموم امثال امام محمد غزالی و ملامحسن فیض کاشانی به عشق ، می توان گفت که بهترین و عمیق ترین غذای دل ، عشق است . اما باید به قول دکتر علی شریعتی بین عشق و ایمان پل زد تا از آفات آن مصون ماند . شریعتی ایمان بی عشق را زندانی پر از زنجیر و غـل و بند می داند که روح را می میراند و دل را ویرانه می سازد . ( گفتگوهای تنهایی ، ص 86 ) . همان گونه که عشق بی ایمان آسیب زا است ، در آسیب شناسی روابط عاشقانة دختر و پسر باید توجه داشت که عشق مبتنی بر جهل و عـدم آگاهی و صرفا متکی بر احساس نیز سوزنـده است و ممکن است منجر به شکست در روابط عاشقانه شود . از این رو هرگز نباید به داده های محصول عشق بسنده نمود و پیش از ورود به فضای عشق ، نباید آن را آسان گرفت که به قول حافظ : الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها