حجاب، حائلی است پیوند دهنده میان زن و مرد
به نام پروردگاری که تمام کائنات را برای انسان خلق کرد و انسان را برای خود.
آفرینش در حالی براساس هدف تکامل، صورت گرفت که انسان در دو جنس زن و مرد، زندگی را روی زمین دنبال می کرد. کتاب خلقت با فصل مشترک انسان در ظهور زن و مرد نوشته شده بود که شیرازه آن را تقوی تشکیل می داد.
خداوند اصل توحید را زیربنای عبودیت قرار داد. بر همین اساس، وحدانیت و یگانگی زن و مرد با یکدیگر مقدمه و تمرینی در جهت عملی ساختن توحید الهی به شمار می رود.
حال با این سؤال رو به روئیم که چه چیزی یگانگی و تلفیق زن و مرد را سبب می شود و چه چیزی آن را تضمین می کند؟!

جاذبه ذاتی و فطری که جزء ودیعه های الهی در جهت ابقای نسل انسان و اعطای آرامش و سکون روحی و معنوی است، علت کشش متقابل دو جنس انسان معرفی می شود.
اما پاسخ مهم تر به عوامل تضمین کننده این وحدت است که شاید عجیب به نظر برسد. و آن این که:
حجاب، حائلی است پیوند دهنده میان زن و مرد
در این جمله واضح ترین تناقضات را شاهد هستیم. ولی با یک بررسی ژرف و عمیق، وجدان منطقی انسان اذعان می دارد که حقیقت جز این نمی تواند باشد.
حجاب، پوشش نگاه و فکر و روح و بدن زن و مرد محسوب می شود. جای تأسف است که اصل گسترده و عظیم حجاب، در جامعه انسانی منحصر به پوشش بدنی جنس زن، به شمار آید. حجاب، یکی از پرتوهای جلوه تقوی و حیاء است. همان طور که در فرهنگ اسلامی، حیاء مترادف و موازی دین معرفی شده است. چرا که بی حجابی، به معنی برداشته شدن حائل میان زن و مرد، مقدمه شکستن حریم انسانی است که این هم سرآغاز انهدام حرمت الهی به شمار می رود و هم ریشه بی دینی و بی تعهدی سپس تنزل گاه مقام انسان به سمت حیوانت. این یعنی سقوط یعنی افول و نزول از مقام خیلفه اللهی به سرمنزل مقام شیطانی در صورتی که حجاب امضایی است بر مدرک عملی تقوی و تائیدی است بر رو به کمال بودن انسان.
حجاب قطار متحرکی است که مسافران اعتقاد را سوار بر ریل لوامه به سمت مقصد تقوی پیش می برد. عفت و حیا حصن مستحکم و دژ پایدار قلوب انسانی است.
آنان که طبق دستور آفریدگار به حجاب پای بندند، پرده های ظلمت را می درند.
در کار خلقت تضاد زیبائی شاهدیم. حجاب میان انسان ها مساوی است با وحدت و بی پردگی در برابر خداوند.
برعکس با رد حجاب بر فاصله های میان خود و خدا می افزائیم.
حجاب، سقف کلبه ایمان است و حیاء و عفت پنجره های آن؛ که به روی کبریا گشوده می شوند. این است که تأکیدات مکرر دین بر مبانی حجاب و عفت اندیشه ها را به حجاب و عفت اندیشه ها را به تکاپو می اندازد و در نهایت پاسخی رساتر از لزوم رعایت آن در مسیر تکامل بشر وجود نخواهد داشت.
حجاب و حیاء
اگر در کوچه پس کوچه های خلقت، پرسه بزنی، و از اهالی محله انسان، سراغ خانه تکامل را بگیری، پنجره ای را که از اتاق حیاء گشوده شده، نشانت می دهند.
انسانیت، کتاب گسترده ای است که در دو موضوع مکمل زن و مرد نوشته شده و شیرازه آن را تقوی تشکیل می دهد. این کتاب از ازل به زبان تمام انسان ها ترجمه شده و تجدید چاپش تا ابدیت ادامه دارد.
قابل توجه اندیشمندانی که توحید را زیر بنای عبودیت می دانند : اگر شما هم جزء این دسته اید پس حتماً ایمان دارید به این که وحدانیت زن و مرد در هم، مقدمه توحید الهی است، شاید عجیب به نظر برسد ولی واقعیت همین است. این را تمام خلقت گواهی می دهد. مهم تر این که عامل تضمین کننده وحدت زن و مرد، حجاب است. یعنی حجاب، حائلی است پیوند دهنده میان دو جنس انسانی.
با تناقضات واضحی درگیر می شویم. ولی با بررسی ژرف و اندیشه عمیق، وجدان می پذیرد که حجاب، پوشش نگاه و فکر و روح و جسم انسان است.
حجاب زن جلوه تقوی او است. حیاء و حجاب مترادف دین است و بی حجابی، به معنی برداشته شدن حائل میان زن و مرد، مقدمه شکستن حریم انسانی است.
(ایونا)