سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----970860---
بازدید امروز: ----93-----
بازدید دیروز: ----94-----
جستجو:
نور چشم آقا - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    نور چشم آقا - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • نور چشم آقا
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 86/7/22 ساعت 6:0 صبح



     

     

     

     

     

     

     

     

     

     




    نور چشم آقا
    9، 10 سال بیشتر نداشت. اولین سالی بود که توفیق پیدا کرده بود روزه بگیرد تمام سی روز ماه مبارک رمضان را. او را در مصلا دیدم، کنار پدر و مادر و آن جمعیت میلیونی که برای نماز عید فطر به شتاب و ازدحام تمام آمده بودند. پدرش می گفت در آخرین شب ماه مبارک رمضان، زده بود زیرگریه که؛ افسوس، ماه رمضان تمام شد! متاثر شدم و حسرت در جانم دوید.
    مصلا دیروز لبریز بود از این نوجوان ها و جوان های نورانی و مصمم، که آمده بودند دیدار مولای از جان عزیزتر، فطر و افطار سی روز روزه داری شان باشد. جای سوزن انداختن نبود در مصلا، چندان که از ازدحام جمعیت پشت نرده های بازرسی بدنی، دلشوره گرفتم نکند به نماز نرسم!
    هنگامه ای بود. ملتی سرزنده، دوباره غوغا کرده بود در لبیک گفتن به خدا و رسول معظم او (صلوا ت الله علیه). «ای کسانی که ایمان آورده اید اجابت کنید خدا و پیامبر را آنگاه که شما را می خوانند تا حیات ببخشند». و کدام ملت، زنده تر و حیات یافته تر از ملت ایران، که چون قدر والای خویش را بازیافته، خویش را ارزان نمی فروشد و برده و بنده هیچ مستکبری نمی شود. برده و بنده دیگران نمی شود، چون از عمق جان دریافته که خداوند او را «آزاد» آفریده است. و چه قیامتی برپا می کند ادب و معرفت. «من از آن روز که در بند توام، آزادم».
    این مردم از آن روز که سر بر آستان حق نهادند و ذوب در ایمان پروردگار شدند، روئین تن شدند و نه دژخیمی رژیم پهلوی و نه سفاکی رژیم بعث و کاخ سفیدنشینان در او اثر نکرد. و چندان این نهال ایمان و اتحاد ریشه دواند که سر از فلسطین و لبنان برآورد. آن ایمان حالا ثمر داده بود دوباره. چنان شد که حزب الله کم شمار لبنان، پنجمین ارتش بزرگ دنیا را پشت مرزهای خود زمینگیر و سرافکنده ساخت. اینک پولاد از آوازه افتاده بود. حالا باید صلابت پولاد را به رخنه ناپذیری مردمان مومن ایرانی و لبنانی و فلسطینی مثال می زدند. و آنها طلیعه دار مردان آخر الزمانی هستند که اولیای خدا بشارت یاری شان برای منجی موعود(عج) را داده اند؛ «مردمانی که دلهاشان مانند پاره های آهن است، قلب هایشان را هیچ تردیدی نسبت به خداوند نیالاید و دلهاشان از سنگ استوارتر است.»
    چه کرد روح خدا خمینی، وقتی در جان این مردم نشست. «مردی از قم، مردم را به حق می خواند. مردمی به گرد او فراهم می آیند مانند پاره پولاد، تندباد آنها را تکان ندهد و از مبارزه به ستوه نیایند و نترسند. بر خدا توکل کنند و سرانجام کار، با پرهیزگاران است» (امام موسی کاظم علیه السلام). چه جنبشی به راه افتاد و چه جبهه ای گشوده شد. روح خدا، زنده کرده بود جان ها را، رهاشان ساخته بود تا در سایه بندگی خدا، سیادت کنند. و مگر نه این که انسانیت و کرامت انسان در اراده و آزادی اوست از بند دیگران و از قفس تمنیات و طمع و ترس، که هر یک به تنهایی اسباب بردگی و بدبختی است؟
    شگفتا از معجزه ایمان. قصه زورآزمایی موسی با ساحران را شنیده ای؟ آنجا که فرعون از دیدن معجزات الهی جاری شده بر دست و عصای موسی عاجز ماند و به تدبیر اطرافیان، تواناترین ساحران را در کاخ خویش گرد آورد تا با خدا هماوردی کنند. آنها آمدند مشروط بر این که پاداش بگیرند و از نزدیکان فرعون شوند. و او پذیرفت. اما آن هنگام که عصای موسی اژدها شد و ریسمان شعبده آنان را بلعید، همان ساحران به سجده افتادند و گفتند به خدای جهانیان ایمان آوردیم. و چون تهدید فرعون را شنیدند که «آیا ایمان آوردید پیش از آن که من اجازه دهم؟ حتما دست و پای شما را- یکی از راست و یکی از چپ- می برم»، پاسخ دادند «ما به سوی خدا بازگشته ایم... خداوندا صبر را بر ما فرو ریز و ما را در حالت تسلیم به خودت بمیران». این اراده خداست که ترس و طمع را بازمی ستاند و یقین و شجاعت و صلابت را بر جای آن می نشاند. و اگر جز این بود، کجا در لبنان و فلسطین و عراق و ترکیه و... که سالها ناامیدانه در سیطره استکبار بودند، جوانه امید و ایمان و استواری سر می زد و ستبر می شد این چنین. ملت مومن و موحد ایران که جای خود دارد و حسابش برتر و بالاتر است، ملتی که به ایثارگری آغوش گشود و در ایمان گداخت تا از تفرد و منیت رست و یکی شد، شد یک ملت، ملتی جوان و متحد.
    ... دیروز مصلا و مصلاهای ایران پر بود از جوان ها و نوجوان های نورانی. آنها که امید اسلامند، نور چشم «آقا». همان ها که آقا چند روز پیش- در دیدار جوانان دانشجو- از آنها خواست هرگز از مطالبه حق و عدالت دست نکشند. و دعایشان کرد «پروردگارا! من این جوان ها را که فرزندان من هستند در حقیقت، به تو می سپارم. پروردگارا! همه شان را در کنف حمایت خود و هدایت خود و لطف خود نگه دار. پروردگارا! نسل جوان کشور ما را آینده ساز آرمانی این کشور قرار بده. پروردگارا! همه شان را، حرکاتشان را، جهت گیری هایشان را، اقدام هایشان را مشمول رضای خودت قرار بده. پروردگارا! قلب مقدس ولی عصر ارواحنافداه را از ما راضی و خشنود کن...». و اینها همان جوانانی هستند که با اصرار و استواری و پیگیری، امروز عدالتخواهی منکوب و مغضوب را سکه رایج کردند و فردا، عدالت را به بار خواهند نشاند، به فضل و توفیق الهی.
    دیروز عید بود، جشن بازگشت به فطرت پاک و آزاد. و تواند امروز و فردا و همه روز ما عید باشد، اگر گنج بندگی از شبیخون رهزنان و حرامیان، محفوظ بماند؛ که امیر مومنان فرمود «امروز برای ما عید است و فردا برای ما عید است و هر روزی که در آن نافرمانی خدا نشود، عید ماست».
    نوروز و عید، مبارک! راستی... شیطان امروز از حبس درآمده دوباره.
    محمد ایمانی- کیهان 22 مهرماه 86

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     




     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     





     

     

     

     

     

     

     

     

     

     


     




































































     

     


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی