سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----972142---
بازدید امروز: ----140-----
بازدید دیروز: ----145-----
جستجو:
بنفسی انت - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    بنفسی انت - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • بنفسی انت
    نویسنده: جوانان ایران زمین جمعه 85/11/13 ساعت 5:31 صبح

     بسم الله الرحمن الرحیم 



    پخش مستقیم از حرم آقا ابا‌عبدالله الحسین (ع)
    تاریخ پرفراز و نشیب شیعه نشان می دهد که اصلی ترین وکارآمدترین پشتوانه شیعه برای حفظ خود و آرمانهایش رویکردهای هوشمندانه او نسبت به عاشورا بوده است. به عبارتی «رویکردهای عاشورایی» در طول تاریخ محور حماسه های جاودان شیعیان بوده است «عاشورا» برای شیعه و هر درس آموزی پیام تسلیم ناپذیری در برابر «ظلم وجور» را داشته است. جامعه شناسی روحیه ستیزه گری شیعه به عنوان یک اصل مسلم تاریخی برای محققین قطعی شده است. آخرین پرتو این سلحشوری دوران جنگ تحمیلی ودفاع جانانه 33 روزه حزب الله لبنان در برابر ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی بوده است. از این رو پدیداری مفاهیم وواژگان مبارزه، مقابله، جنگ، دفاع، ستیز، ظلم، ستم، جهاد، شهادت و ... بلافاصله نگاه را معطوف به عاشورا می کند. در فرهنگ عاشورا حرکت با نگاه نتیجه گرایی وجهی ندارد بلکه «تکلیف گرایی» محور حرکت است به این جهت کاربر دشمنان بسیار سخت می شود زیرا «تکلیف گرایی» آستانه استقامت را تا قلب شهادت بالا می برد. این دستآورد عظیم وسرمایه گرانبها ناشی از برداشت و رویکرد عمومی نسبت به مکتب عاشورا است که در وجه غالب متوجه شخصیت شاخص و بی بدلیل ابوالفضل العباس (ع) می شود.
    حضرت عباس (ع) فردی است که شجاعت، مجاهدت ،رزمندگی، غیرت، سلحشوری، حرمت و وفا با نام دلربای اومعنا می شود. شیعیان بی استثناء شیفته عباس بن علی هستند. این تجسم همه خوبیهای قابل تصور درنزد شیعیان بسیار محترم است و بیش از این احترام احترامی بود که در نزد اصحاب و یاران اباعبدالله الحسین(ع) و بویژه شخص امام حسین(ع) داشته. حضرت عباس (ع) برای امام حسین(ع) درحد فوق تصور عزیر بود. آشنایی با سر و علت برخورداری از این جایگاه و موقعیت در نزد امام حسین(ع) می تواند مناسبات هر «عاشورایی» را با این مکتب عزت بخش در قالبی نوین که تعالی و رستگاری ارزشمندتری را به دنبال دارد و بر خوف وهراس دشمن می افزاید، تنظیم نماید وعمق بخشد.
    در شناخت و تحلیل شخصیت حضرت عباس (ع) می توان از این بیان امام حسین(ع) استفاده کرد که فرمود :«ایها الناس ان الله جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا استغنو بعبادته عن عبادته ماسواه، فقال له رجل یا بن رسول الله بابی انت وامی، فما معرفه الله؟ قال: معرفه اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته ای مردم خداوندی که یادش با شکوه است بندگان را آفرید تا او را بشناند وهنگامی که او را شناختند عبادت و بندگی اش کنند.
    زمانی که او را بندگی کردند بواسطه این بندگی نیازی به بندگی دیگری نیست. مردی عرض کرد ای پسر رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، شناخت خدا یعنی چه؟ حضرت پاسخ دادند: یعنی اینکه مردم هر زمانی امام ورهبری که اطاعت وپیروی از او برایشان واجب است را بشناسند.» با استناد به این فرمایش امام حسین(ع) معلوم می گردد منشأ تجلی شخصیت بارز و بی نظیر حضرت عباس (ع) شناخت خداوند است که درهمراهی بی چون و چرا با امام و پیشوایش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نمود پیدا کرده است. میزان ومعیار موفقیت حضرت عباس(ع) در شناخت وبندگی خداوند فرمایشاتی است که از ناحیه برخی معصومین وخاصه امام حسین (ع) درروز عاشورا در باره حضرت عباس(ع) بیان شده است.
    در برخی از مقاتل آمده هنگامی که حضرت عباس(ع) برای میدان رفتن خدمت امام حسین (ع) رسید تا اذن بگیرد،حضرت به ایشان عباراتی را فرمود که هم بازگو کننده فضای سخت و سنگین حاکم بر اردوگاه امام حسین (ع) است و هم بیان کننده شأن ومنزلت حضرت عباس درنزد اباعبدالله (ع). حضرت فرمود:«یا اخی کنت العلامه من عسکری و مجمع عددنا، فاذا انت غدوت یول جمعنا الی الشتات و عمارتنا تنبعث الی الخراب.برادرم تونشان
    پایداری ورکن سپاه منی اگر تو بروی جمع ما پراکنده می شود. وسامان بخشیدن ما به پریشانی می کشد.»و به نقل دیگر امام حسین (ع) در برابر تقاضای حضرت عباس(ع) فرمود: «یا اخی انت صاحب لوائی، و اذا مضیت تفرق عسکری. برادرم تو پرچمدار منی چنانچه تو بروی سپاهم پراکنده می شود.»
    باتوجه به این که سخنان امام حسین(ع) در زمانی بیان میشود که تقریباً تمام اصحاب ومردان بنی هاشم به شهادت رسیده اند، معلوم می شود امام از حیث نظامی ونیز امنیت حریم خاندان پیامبر (ص) نگران است ودرهنگامی که سرباز جنگجویی برای دفاع از حریم خاندان پیامبر (ص) وجود ندارد، امام حسین (ع) از پراکند گی سپاه یاد می کند، از این عبارت بر می آید که حضرت عباس به تنهایی یک جنکاور شجاعی بوده که درضمن تضمین امنیت در حد یک سپاه بود و حضور اوکابوس دشمن وعامل مهمی در تجری وجسارت دشمنان جانی وحیوان صفت محسوب می شد واین یکی از امتیازهای ویژه ومنحصر به فرد حضرت عباس(ع) بود.
    هنگامی که امام صادق(ع) از مقام شامخ حضرت عباس(ع) یاد می کنند، می فرمایند:« کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیره صلب الایمان. عموی ما عباس دارای شناخت وبصیرت عمیق وایمانی محکم بود.» ویا در جای دیگر برای بیان اوج پایداری و وفاداری حضرت عباس(ع) در تبیعت از امام و پیشوایش می فرماید:«رحم الله عمی العباس لقد آثر و ابلی بلاء حسنا. خدا رحمت کند عموی ما عباس را، عجب نیکو امتحان داد، ایثار کرد و آزمایش سختی را پشت سر گذاشت. اما شاید آنچه که بیش از هر چیز دیگری قرابت ونزدیکی حضرت عباس(ع) را درراستای شناخت و انجام وظیفه به امام حسین (ع) نشان می دهد یک عبارت بسیار عجیب و دراوج محبت وعلاقه است که نگارنده از سالهای دور آن را شنیده بود. اما پیوسته مترصد اطمینان یافتن نسبت به آن بود تا اینکه آن عبارت را در کتاب «مجالس المواعظ»مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری که از شاخص ترین محبین امام حسین(ع) است، دید به نقل برخی مقاتل هنگامی که حضرت عباس (ع) تقاضای به میدان رفتن را داشت امام حسین(ع) این عبارت عجیب را فرمودند: «بنفسی انت».«عباس! جانم فدایت» جای تعجب وطرح این سوال است که چگونه وبه چه علتی یک امام معصوم به فردی با تمام عشق و علاقه می گوید «جانم فدایت» مخاطب این بیان امام باید چه کرده باشد وبه کجا رسیده باشد که استحقاق فدا شدن امام معصوم برای وی فراهم شود.
    به قول شهید مطهری حضرت عباس (ع) حدود بیست و سه سال از اباعبدالله (ع) کوچکتر بود. اباعبدالله (ع) از نظر سنی وتربیتی به منزله پدر حضرت اباالفضل (ع) بود، آنوقت به اومی گوید: برادر! جانم فدایت. تنها راه فهم این نکته بازگشت به روایت بیان شده دراول بحث است. یقیناً تأسی شاگردان مکتب عاشورا به مشی و سلوک سرآمد عاشورائیان حضرت اباالفضل العباس (ع) می تواند فهم جدیدی را برای دشمنان این مرز و بوم خاصه آمریکایی ها ایجاد کند و آنها متوجه باشند که اگر قبول دارند و پذیرفته اند که کربلا، عاشورا، حسین، زهیر، وهب، بریر، علی اکبر، قاسم، علی اصغر، عباس، زینب، عمر بن سعد عبیدالله بن زیاد، شمر، یزید، واقعیت دارند، باید بپذیرند که رهروان جان برکف عاشورا هم وجود دارند و یک واقعیت عینی هستند و تنها راه مواجه باآنها دست برداشتن از خوی استکباری ومشی یزیدی می باشد.
    از آنچه که در روز عاشورا گذشت می توان فهمید که درآن چند ساعت درگیری تشویش ونگرانی اهل حرم را آسوده نگذاشت. شهادت هر یک از یاران امام حسین(ع) بر این تشویش ونگرانی می افزود و چه بسا برای اطلاع از وضعیت پرده خیمه گاه را کنار می زدند و شاید چند قدمی هم بیرون می آمدند. برخی از ارباب مقاتل آورده اند پس از شهادت حضرت عباس(ع) امام حسین (ع) جسد مطهر آن رزمنده دلاور را کنار علقمه گذاشت و در حالی که اشک های خود را پس از آن نجواهای جگر سوز درکنار پیکر مطهر حضرت عباس (ع) پاک می کرد به سمت خیمه ها آمد. در این هنگام بی بی سکینه خاتون جلو آمد- شاید سایر اهل حرم وبویژه بچه ها هم به دنبال ایشان بیرون دویدند زیرا این بار می بایست از عباس «پناه اهل حرم» خبر می شنیدند. : جناب سکینه عنان اسب امام (ع) را گرفت و امام حسین (ع) را با یک سوال غیر مترقبه مواجه کرد و بناگاه پرسید «این عمی العباس» شاید در آن زمان سخت ترین سوالی که در کائنات برای امام حسین (ع) مطرح بود، همین سؤال بود.عباس امید اهل حرم و پناهگاه آنها بود.
    آیا لباسهای خاک آلود حسین که در کنار جسد مطهر عباس (ع) بر زمین نشسته و سر او را به دامن گرفته بود و چشمانی که در آن لحظه بیش از هر زمانی در آن روز گریسته بود و حال پریشان امام حسین (ع) از داغی که دیده بود از نظر بی بی سکینه پنهان بود که این سوال را پرسید. آیا واقعا او نمی دانست چه اتفاقی افتاده است. چرا وضع ظاهر و اندوه غیر قابل پنهان شهادت عباس (ع) زبان بی طنین این شهادت و غربت و مظلومیت فزونی گرفته امام حسین (ع) بود اما چون عباس، عباس و آرامش خاطر اهل حرم بود، نمی خواستند شهادتش را باور کنند. سکینه سوال کرد تا شاید جوابی برخلاف آنچه که ظواهر امر نشان می دهد، بشنود. ترس واضطراب با بی رحمی تمام وجود تمام اهل حرم را تسخیر کرده بود. همه وجود آنها چشم و گوش شده بود و همه آرزوها در یک چیز گرد آمده تا مگر قلب آتش گرفته آنها را خاموش کند. هیچ آبی را توان خاموش کردن این آتش نبود، مگر خبر زنده بودن عباس. اولین جایی که به این عبارت امام حسین (ع) در کنار پیکر مطهر عباس (ع) معنا بخشید آنجا بودکه فرمود «قلت حیلتی»چاره از دستم خارج شد.حسین (ع)نتوانست آرزو و تمنای آن دلدادگان را برآورده کند و روبه دخترش فرمود:«یابنتاه ان عمک العباس قتل و بلغت روحه الجنان. دخترم عمویت عباس کشته شد و روحش به بهشت پرکشید.»
    بابی انت و امی یا حسین
    رضا گرمابدری 


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی