• وبلاگ : حرف هاي جواني
  • يادداشت : باران رحمت ، خانه خدا و سه ركعت نماز كاملا آسماني
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 

    با سلام به تمامي دوستان .

    جاتون خالي ، من در اون لحظه در 20 متري كعبه بودم.

    كناري هاي من همگي از شدت شوق كه رحمت الهي را در خانه الله ديدند، همگي مثل باران گريه ميكردند.

    بعضي ها نمازشكر مي خواند،‏بعضي تكبير ميگفتند،‏تمام لباسها هم كه خيس آب بود،‏بچه ها هم از فرصت استفاده ميكردند و ليزليزك بازي ميكردند.

    نمي دونم كه چرا اينقدر زود گذشت.

    انشااله دوباره قسمت بشه.

    سلام

    خوشحال ميشم ...سر بزنيد..

    باروني باشيد