سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----969344---
بازدید امروز: ----13-----
بازدید دیروز: ----42-----
جستجو:
مهرماه 86 به بعد - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    مهرماه 86 به بعد - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • سالروز تخریب بقیع
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 86/7/28 ساعت 10:20 عصر


    به انگیزه هشتم شوال سالروز تخریب بقیع
    نقدی بر اندیشه‌ وهابیت در تخریب قبور و زیارت‌گاه‌ها
    آنان در این مسأله پیرو پیشوای خود، ابن تیمیه و شاگرد او ابن جوزیه هستند. از این‌رو آنان در چند قرن گذشته، تا می‌توانستند مشاهد و زیارتگاه‌ها را ویران کردند و حتی قبور ائمه بقیع و قبر امام حسین(ع) را نیز استثنا نکردند.
    فیض حضور در زیارت ائمه نور
    وهابیان، ساختن گنبد و ضریح و بقعه و ... بر روی قبور را حرام و تخریب آن را واجب می‌دانند. آنان ساختن این چیزها بر روی قبور را نوعی شرک و کفر می‌پندارند.
    صغانی می‌گوید: مشاهد به منزله بت‌ها هستند و همان کاری را که عرب جاهلی با بت‌های مختلف می‌کرد، پرستندگان قبور، امروزه با مشاهد و قبور انجام می‌دهند و تغییر نام، عمل را عوض نمی‌کند.
    به گمان آن‌ها، ساختمان کردن قبرها، بدعتی است که بعد از عصر تابعین رخ داده و در قرون نخستین اسلامی نبوده است. آنان در این مسأله پیرو پیشوای خود، ابن تیمیه و شاگرد او ابن جوزیه هستند. از این‌رو آنان در چند قرن گذشته، تا می‌توانستند مشاهد و زیارتگاه‌ها را ویران کردند و حتی قبور ائمه بقیع و قبر امام حسین(ع) را نیز استثنا نکردند.
    آنان در تخریب قبور بقیع، استفتایی تنظیم کردند و به نزد یکی از علمای مدینه فرستادند و او در جواب چنین نوشت:
    «ساختن و بنا کردن روی قبرها به اجماع مسلمین حرام است و در این زمینه احادیث صحیح روایت شده و از این‌رو بسیاری از دانشمندان به وجوب خراب کردن آن ساختمان‌ها فتوا داده‌اند و از جمله احادیثی که راجع به لزوم خراب کردن قبور مورد استناد قرار گرفته حدیثی است که علی(ع) به ابی الهیاج می‌گوید: من تو را برای کاری می‌فرستم که رسول خدا مرا برای آن کار فرستاده‌: اگر مجسمه‌ای دیدی آن را بشکن و هرگاه قبر بلندی دیدی آن را با خاک یکسان کن.

    در صحیح مسلم هم این حدیث روایت شده است؛ اما موضوع مسجد قراردادن قبرستان‌ها و نماز خواندن در آن‌ها و روشن کردن چراغ، آن‌ها نیز به مفاد حدیث ابن عباس ممنوع می‌باشد ... و اما توجه به سوی حجره نبوی(ص) در موقع دعا کردن، بهتر است که از این عمل نیز جلوگیری بشود، چنان‌که از کتب معتبر استفاده می‌شود، چون بهترین سمت‌ها، سمت قبله است و همچنین طواف بر قبور و بوسیدن و به‌طور کلی دست کشیدن به آن‌ها اعمالی است حرام و ممنوع! و نیز ذکر خواندن و رحمت فرستادن در مواقع نامبرده همگی بدعت است و این، چیزی است که نظر ما به آن رسیده است.»
    آنان این فتوا را مستمسک تخریب قبور ائمه در بقیع و نیز تخریب دیگر بقعه‌ها و زیارتگاه‌ها قرار دادند؛ در پاسخ به این فتوا باید گفت:
    1. ادعای اجماع در این‌باره کاملاً بی‌اساس است؛ پیروان بیش‌تر مذاهب اسلامی در اعصار گوناگون این عمل را جایز می‌دانستند و این سیره مستمره مسلمانان بوده است. مسلمانان بر قبور آنان که از دنیا می‌رفتند بقعه می‌ساخته‌اند و نسبت به عالمان و بزرگان خود در این مسأله، حساسیت بیش‌تری نشان می‌داده‌اند.
    2. حدیث ابی‌الهیاج از نظر ما، حدیث ضعیفی است؛ چه‌این‌که در سلسله راویان آن، راویان غیر ثقه وجود دارند که از جمله آن‌ها سفیان ثوری است. دیگر آنکه این حدیث، به فرض صحّت سند، نمی‌تواند مدعای وهابیان را اثبات کند؛ چون حدیث مذکور، امر به مسطح کردن قبر می‌کند و این‌که آن را همانند پشت ماهی نسازند؛ کلمه مُشرِف در حدیث به معنای بلندی بیش از حدّ است. از این‌رو آن حضرت دستور داده تا قبرهای بیش از حدّ بلند را مساوی کنند و کوتاه کنند، نه آن‌که قبر را تخریب کنند! چه این‌که تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که می‌توان، بلکه مستحب است قبر بالاتر از زمین ساخته شود.
    3. درباره برخی از احادیث منسوب به پیامبر(ص) که از ساختمان ساختن بر روی قبرها و گچ‌کاری قبر نهی فرموده، باید گفت که سند این احادیث ضعیف است و متن آن‌ها نیز دارای اضطراب است. نیز باید گفت: نهی اعمّ از کراهت و حرمت است و به فرض که این احادیث ضعف متن و سند نداشته باشند، ممکن است مقصود از آن‌ها کراهت باشد و کراهت آنجایی است که بر ساختن گنبد و بارگاه، فایده عقلایی مترتّب نباشد، وگرنه آنجا که ساختن بارگاه، از شعائر اسلامی باشد و منافع فراوان معنوی را به دنبال آورد، امر بسیار پسندیده‌ای است.
    4. در آغاز اسلام، مسلمانان بسیار فقیر بودند. برخی از آنان خانه نداشتند و بی‌سرپناه بودند؛ شاید نهی از ساختمان بر روی قبر ناظر به آن روزگار بوده که بسیاری بی‌سرپناه بوده‌اند، نه در دوره‌های بعد که مسلمانان تمکّن مالی فراوان پیدا کردند و به ثروت بسیار دست یافتند.
    5. پیامبر(ص) در خانه خود دفن شد؛ اما هیچ‌یک از صحابه نکوشید که خانه پیامبر را ویران کند تا به حدیث پیامبر(ص) مبنی بر نهی از ساختمان بر قبور عمل کند! این نیز دلیل دیگری بر ردّ سخن وهابیان!
    6. آیا وهابیان هرگز نسبت به مصالح عظیم جامعه مسلمانان اندیشیده‌اند؟ آیا آنان به فکر جلوگیری از نفوذ استعمارگران در بلاد اسلامی بوده‌اند؟ آیا آنان در برابر نفوذ صهیونیست‌ها در بلاد اسلامی واکنش نشان داده‌اند؟ آیا این‌قدر که از بوسیدن قبر پیامبر خدا(ص) عصبانی می‌شوند، از محاصره اقتصادی کشورهای مسلمان ناراحت می‌شوند؟
    امروزه وهابیت، مهره آمریکایی است. امروز آمریکا و انگلیس و اسرائیل می‌کوشند تا با حمایت از وهابیت، جلوی جنبش‌های بیدارگر اسلامی را بگیرند. آنان می‌کوشندکه با رواج تفکّر قشری‌نگر و واپس‌گرای وهابّی، ندای حزب الله لبنان، جنبش‌های مردمی عراق و حماسه‌های حماس را خاموش سازند؛ و آنان می‌کوشند با حمایت از وهابیت، جلوی اتحاد و انسجام اسلامی را بگیرند و آن را به رؤیای دست نیافتنی عالم اسلام بدل سازند!
    زهی خیال خام!
    منبع: خبرگزاری رسا


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • شیطان در کلام حامد کمیلی
    نویسنده: جوانان ایران زمین سه شنبه 86/7/24 ساعت 5:47 صبح

    images/20071015/hamed.jpg
    هنوز هم شگفت زده هستم
    :شیطان ، همه را می ترساند ، نمی توان کسی را پیدا کرد که بگوید من از شیطان و وسوسه های او نمی هراسم. حال فکر کنید قرار باشد یک ماه یعنی 30 روز یک انسان ، نقش شیطان را بازی کند.
    می گویند ، بازیگران برای این که بتوانند از پس یک نقش بخوبی برآیند باید با تمام وجود با آن نقش زندگی کنند ، حال باید جسارت به خرج داد و برای 30روز نه ، یک روز یا نصف روز خودمان را جای «حامد کمیلی» بگذاریم تا کمی بفهمیم او برای این که بتواند چهره های مختلف «شیطان» را به نمایش بگذارد ، چه کشیده است اما ما بهتر دیدیم خودمان را جای حامد کمیلی نگذاریم بلکه پای صحبتهای او بنشینیم تا او خودش برایمان بگوید ، چگونه توانست در نقش شیطان فرو رود.
    با بازی در نقش الیاس ره صدساله را یک شبه طی کردید. این مساله شاید خوب باشد اما قطعا مسوولیت شما را در قبال مخاطبانتان بیشتر می کند. خودتان چطور فکر می کنید؟
    بله. صددرصد همین طور است که شما می گویید. البته نه تنها این کار بلکه مجموعه های دیگری هم که بازی کردم ، هرکدام به نوعی پله ترقی من بود و از طرفی من را برای انتخاب های بعدی ام دقیق تر کرد. بازی در سریال اغماء باعث شده بیشتر از قبل به خودم سخت بگیرم و بیشتر خودم را نقد کنم.
    مدت زیادی نیست که بازیگری را در تلویزیون شروع کرده اید (شاید 3 سال). در ابتدا فکر می کردید چقدر زمان ببرد تا بتوانید خودتان را به مخاطبان تلویزیون بشناسانید؟
    البته من قبلا هم در تلویزیون بازی کرده بودم اما خیلی جدی نبود. درست است که زمان کمی است که دارم تلویزیون را تجربه می کنم اما در گذشته نزدیک 8سال در تئاتر فعالیت داشتم و قطعا اگر آن پشتوانه را نداشتم ، الان جایی که ایستادم ، نبودم البته آن زمان هم پیشنهاد بازی در تلویزیون و سینما را داشتم اما استادی داشتم که به من آموخت تا حرفی برای گفتن ندارم ، مقابل دوربین نروم گرچه پذیرش این مساله خیلی برایم آسان نبود. تئاتر اگرچه مهجور است اما قدرتمندتر از دیگر هنرهاست. به واسطه سالها حضور در تئاتر توانستم سلیقه مخاطبان را بشناسم.
    این که چطور می خندند ، چطور گریه می کنند و... در تئاتر به واسطه زنده بودن آن می توانی مخاطب و احساسات او را بشناسی.
    می توانم بگویم تجربه هایی را که در تئاتر داشتم ، با خود به تلویزیون آوردم بنابراین دغدغه این را نداشتم که چقدر طول می کشد تا خودم را به مردم بشناسانم.
    فکر می کنید سیروس مقدم به واسطه توانایی های حامد کمیلی نقش الیاس را به او واگذار کرد یا آشنایی ای که از قبل با او داشته است؟
    پیش از این که با مقدم آشنا شوم ، همیشه مخاطب کارهایش بودم و آنها را دوست داشتم. سیروس مقدم بهتر می تواند به این پرسش شما پاسخ بدهد اما مسلما آشنایی نمی تواند باعث شود خاص ترین نقش این سریال به من واگذار شود. چرا که این سریال در زمانی پخش شد که مخاطبان زیادی را پای تلویزیون ها کشاند.
    توانایی های خاص حامد کمیلی از نگاه خودش چیست؟
    من خودم را در دوران تجربه می دانم و می کوشم هر روزم بهتر از دیروز باشد البته موقعیت های خوبی پس از انجام کارهایم برایم به وجود آمد که هر کدام تجربه تازه ای برایم بود. در حال حاضر نمی توانم نسبت به توانایی هایم ادعایی داشته باشم ، چون در مرحله آزمون و خطا هستم. ضمن این که باید بگویم بازی در مجموعه اغماء یک تجربه خاص برای من بود و همین طور ریسک بالایی را هم می طلبید.
    اصولا چقدر در زندگی اهل ریسک کردن هستید؟
    خیلی زیاد و همین طور بشدت به پاسخ درونی ام هم معتقد هستم.
    می توان گفت بازی در نقش الیاس ، یک ریسک برای حامد کمیلی بوده است؟
    بله. بشدت انتخاب و بازی در این نقش سخت بود.
    از چه نظر؟
    بیشتر نقشها چه مثبت و چه منفی مابه ازای بیرونی دارند اما در مورد الیاس این مساله وجود نداشت و این موضوع باعث می شد کار ما سخت تر شود ما در ابتدا باید الیاس را در ذهن مخاطب خلق می کردیم و بعد پرورش می دادیم. در ابتدا خیلی نگران بودم اما مقدم به عنوان کارگردان آنقدر خوب عمل می کرد که توانستم از این مسیر سخت رد شوم.
    چقدر قضاوت های مخاطبان برایتان در ابتدا مهم بود؟
    مخاطبان ما خیلی صادق هستند و خیلی راحت چیزی را که حس می کنند ، انتقال می دهند. به هر حال قضاوت ها برایم مهم بود و تمام تلاشم را کردم که الیاس برای مخاطبم قابل باور و پذیرش باشد.
    الیاسی که در حال حاضر می بینیم ، چقدر مربوط به شما و چقدر مربوط به کارگردان و نویسنده است؟ در واقع حامد کمیلی در پرورش این شخصیت تا چه حد دخیل بوده است؟
    این کار یک کار گروهی بود و نمی توانم درصدی برای این مساله قائل شوم. هر بازیگری که نقشی را بازی می کند ، درون آن نقش جای پایی از او دیده می شود. یعنی هر نقشی وجهه ای از بازیگرش را درون خودش نهفته دارد. اغماء حاصل زحمت یک گروه است. از کارگردان گرفته تا صدابردار بنابراین در شکل گیری همه شخصیت ها همه گروه سهم داشته اند.
    بازی در نقش الیاس چه تاثیر خاصی روی شما داشت؟
    برای من خیلی عجیب بود. اولین بار بود که چنین نقشی را بازی می کردم که از این نظر تجربه خاصی هم برایم بود. در خیلی از سکانس ها شگفت زده بودم.
    حالا چرا شگفتزده؟
    چون از آن دسته از بازیگرانی هستم که در قالب نقش فرو می روم و با نقشم زندگی می کنم بنابراین نقش الیاس انرژی زیادی از من گرفت و یکی از سخت ترین نقشهای من بود.
    اصلا در ابتدا خودتان توانستید الیاس را باور کنید؟
    خیر. خیلی زمان برد تا توانستم آن را باور کنم و چون می خواستم نیروی شیطانی را در آن به وجود آورم ، خیلی آزار دیدم و آرامش درونی ام کاملا از میان رفت. به هر حال از زمان پیش تولید تا انتهای کار با الیاس درگیر بودم.
    از انتقادهایی که به این کار گرفته شد ، این بود که شیطان تنها می تواند وسوسه کند و حق دخالت ندارد. در صورتی که می دیدیم الیاس در همه امور به نحوی دخالت دارد. در این باره توضیح دهید.
    او دخالت نمی کرد، تنها وسوسه می کرد. مثلا به دکتر پژوهان می گفت رز را نجات بده ، به این دلیل یا پیربابا را عمل نکن چون آدم خوبی نیست. در واقع دکتر پژوهان را وسوسه می کرد و حکمی صادر نمی کرد.
    انتهای پیام
    منبع: جام جم

    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • نور چشم آقا
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 86/7/22 ساعت 6:0 صبح



     

     

     

     

     

     

     

     

     

     




    نور چشم آقا
    9، 10 سال بیشتر نداشت. اولین سالی بود که توفیق پیدا کرده بود روزه بگیرد تمام سی روز ماه مبارک رمضان را. او را در مصلا دیدم، کنار پدر و مادر و آن جمعیت میلیونی که برای نماز عید فطر به شتاب و ازدحام تمام آمده بودند. پدرش می گفت در آخرین شب ماه مبارک رمضان، زده بود زیرگریه که؛ افسوس، ماه رمضان تمام شد! متاثر شدم و حسرت در جانم دوید.
    مصلا دیروز لبریز بود از این نوجوان ها و جوان های نورانی و مصمم، که آمده بودند دیدار مولای از جان عزیزتر، فطر و افطار سی روز روزه داری شان باشد. جای سوزن انداختن نبود در مصلا، چندان که از ازدحام جمعیت پشت نرده های بازرسی بدنی، دلشوره گرفتم نکند به نماز نرسم!
    هنگامه ای بود. ملتی سرزنده، دوباره غوغا کرده بود در لبیک گفتن به خدا و رسول معظم او (صلوا ت الله علیه). «ای کسانی که ایمان آورده اید اجابت کنید خدا و پیامبر را آنگاه که شما را می خوانند تا حیات ببخشند». و کدام ملت، زنده تر و حیات یافته تر از ملت ایران، که چون قدر والای خویش را بازیافته، خویش را ارزان نمی فروشد و برده و بنده هیچ مستکبری نمی شود. برده و بنده دیگران نمی شود، چون از عمق جان دریافته که خداوند او را «آزاد» آفریده است. و چه قیامتی برپا می کند ادب و معرفت. «من از آن روز که در بند توام، آزادم».
    این مردم از آن روز که سر بر آستان حق نهادند و ذوب در ایمان پروردگار شدند، روئین تن شدند و نه دژخیمی رژیم پهلوی و نه سفاکی رژیم بعث و کاخ سفیدنشینان در او اثر نکرد. و چندان این نهال ایمان و اتحاد ریشه دواند که سر از فلسطین و لبنان برآورد. آن ایمان حالا ثمر داده بود دوباره. چنان شد که حزب الله کم شمار لبنان، پنجمین ارتش بزرگ دنیا را پشت مرزهای خود زمینگیر و سرافکنده ساخت. اینک پولاد از آوازه افتاده بود. حالا باید صلابت پولاد را به رخنه ناپذیری مردمان مومن ایرانی و لبنانی و فلسطینی مثال می زدند. و آنها طلیعه دار مردان آخر الزمانی هستند که اولیای خدا بشارت یاری شان برای منجی موعود(عج) را داده اند؛ «مردمانی که دلهاشان مانند پاره های آهن است، قلب هایشان را هیچ تردیدی نسبت به خداوند نیالاید و دلهاشان از سنگ استوارتر است.»
    چه کرد روح خدا خمینی، وقتی در جان این مردم نشست. «مردی از قم، مردم را به حق می خواند. مردمی به گرد او فراهم می آیند مانند پاره پولاد، تندباد آنها را تکان ندهد و از مبارزه به ستوه نیایند و نترسند. بر خدا توکل کنند و سرانجام کار، با پرهیزگاران است» (امام موسی کاظم علیه السلام). چه جنبشی به راه افتاد و چه جبهه ای گشوده شد. روح خدا، زنده کرده بود جان ها را، رهاشان ساخته بود تا در سایه بندگی خدا، سیادت کنند. و مگر نه این که انسانیت و کرامت انسان در اراده و آزادی اوست از بند دیگران و از قفس تمنیات و طمع و ترس، که هر یک به تنهایی اسباب بردگی و بدبختی است؟
    شگفتا از معجزه ایمان. قصه زورآزمایی موسی با ساحران را شنیده ای؟ آنجا که فرعون از دیدن معجزات الهی جاری شده بر دست و عصای موسی عاجز ماند و به تدبیر اطرافیان، تواناترین ساحران را در کاخ خویش گرد آورد تا با خدا هماوردی کنند. آنها آمدند مشروط بر این که پاداش بگیرند و از نزدیکان فرعون شوند. و او پذیرفت. اما آن هنگام که عصای موسی اژدها شد و ریسمان شعبده آنان را بلعید، همان ساحران به سجده افتادند و گفتند به خدای جهانیان ایمان آوردیم. و چون تهدید فرعون را شنیدند که «آیا ایمان آوردید پیش از آن که من اجازه دهم؟ حتما دست و پای شما را- یکی از راست و یکی از چپ- می برم»، پاسخ دادند «ما به سوی خدا بازگشته ایم... خداوندا صبر را بر ما فرو ریز و ما را در حالت تسلیم به خودت بمیران». این اراده خداست که ترس و طمع را بازمی ستاند و یقین و شجاعت و صلابت را بر جای آن می نشاند. و اگر جز این بود، کجا در لبنان و فلسطین و عراق و ترکیه و... که سالها ناامیدانه در سیطره استکبار بودند، جوانه امید و ایمان و استواری سر می زد و ستبر می شد این چنین. ملت مومن و موحد ایران که جای خود دارد و حسابش برتر و بالاتر است، ملتی که به ایثارگری آغوش گشود و در ایمان گداخت تا از تفرد و منیت رست و یکی شد، شد یک ملت، ملتی جوان و متحد.
    ... دیروز مصلا و مصلاهای ایران پر بود از جوان ها و نوجوان های نورانی. آنها که امید اسلامند، نور چشم «آقا». همان ها که آقا چند روز پیش- در دیدار جوانان دانشجو- از آنها خواست هرگز از مطالبه حق و عدالت دست نکشند. و دعایشان کرد «پروردگارا! من این جوان ها را که فرزندان من هستند در حقیقت، به تو می سپارم. پروردگارا! همه شان را در کنف حمایت خود و هدایت خود و لطف خود نگه دار. پروردگارا! نسل جوان کشور ما را آینده ساز آرمانی این کشور قرار بده. پروردگارا! همه شان را، حرکاتشان را، جهت گیری هایشان را، اقدام هایشان را مشمول رضای خودت قرار بده. پروردگارا! قلب مقدس ولی عصر ارواحنافداه را از ما راضی و خشنود کن...». و اینها همان جوانانی هستند که با اصرار و استواری و پیگیری، امروز عدالتخواهی منکوب و مغضوب را سکه رایج کردند و فردا، عدالت را به بار خواهند نشاند، به فضل و توفیق الهی.
    دیروز عید بود، جشن بازگشت به فطرت پاک و آزاد. و تواند امروز و فردا و همه روز ما عید باشد، اگر گنج بندگی از شبیخون رهزنان و حرامیان، محفوظ بماند؛ که امیر مومنان فرمود «امروز برای ما عید است و فردا برای ما عید است و هر روزی که در آن نافرمانی خدا نشود، عید ماست».
    نوروز و عید، مبارک! راستی... شیطان امروز از حبس درآمده دوباره.
    محمد ایمانی- کیهان 22 مهرماه 86

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     




     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     



     

     

     

     

     

     

     

     





     

     

     

     

     

     

     

     

     

     


     




































































     

     


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • آفتاب پاکی ها(تصویری)
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 86/7/21 ساعت 5:18 عصر












    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • عکس روز
    نویسنده: جوانان ایران زمین جمعه 86/7/20 ساعت 11:19 صبح


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

    <   <<   6   7   8      >