سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----970498---
بازدید امروز: ----18-----
بازدید دیروز: ----44-----
جستجو:
مهرماه 86 به بعد - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    مهرماه 86 به بعد - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • دشنام و بد زبانی
    نویسنده: جوانان ایران زمین پنج شنبه 86/11/11 ساعت 8:32 صبح


    یکی از آفات زبان، دشنام و ناسزاگوئی است و آن عبارتست از اینکه انسان از امور قبیح و مستهجن با عبارات و الفاظ صریح تعبیر کند و کلمات ناشایست و دور از شان آدمی را بر زبان جاری نماید که در اصطلاح به آن سب یا فحش می‌گویند. فحش مفهوم وسیعی دارد که شامل نسبت‌های زشت ناموسی نیز می‌شود.
    البته الفاظ و عباراتی که اراذل و اوباش در سخنان خویش بکار می‌گیرند دارای مراتب مختلفی است که بعضی از آن‌ها از بعضی دیگر زشت تر است و بحسب عادات و موارد با هم فرق می‌کند لذا بعضی از فحش‌ها حرام و بعضی دیگر مکروه و مذموم است.
    بنابراین، مؤمن باید از بکار بردن الفاظ و عباراتی که بر اشیاء قبیح و مستهجن دلالت دارد اجتناب ورزد و در هنگام ضرورت نیز نباید به آن‌ها تصریح کند، بلکه باید به صورت کنایه و رمز به آن‌ها اشاره نماید، چنان که خداوند حتی به امور زناشویی تصریح ننموده، بلکه بصورت کنایه از آن به مس[1] و لمس[2] تعبیر فرموده است.
    اسباب فحش
    الف) غضب: وقتی شخصی از فردی ناراحت و خشمگین می‌شود و قصد آزار و اذیت او را داشته باشد به او ناسزا و دشنام می‌دهد.
    ب) عادت: وقتی شخصی با فساق و فجار،‌ اراذل و اوباش، افراد پست و فرومایه، مجالست و هم‌نشینی کند و با آنها رفیق و مأنوس گردد بتدریج روحیات، خلقیات و عبارات آن‌ها در او اثر می‌گذارد و از آن‌جا که سخنان عادی آن‌ها توام با هرزه‌گویی و فحاشی به یکدیگر است به او هم سرایت می‌کند و ابتدا گهگاهی آن الفاظ رکیک را بر زبان جاری می‌سازد و به زشتی آن کلمات توجه دارد ولی بعد از مدتی قبح آن الفاظ از نظرش زائل شده و فحش دادن و فحش شنیدن برایش بصورت امری عادی در می آید و بجائی می رسد که در شرائط معمولی بطور ناخود‌ آگاه این الفاظ زشت بر زبانش جاری می‌شود و کمتر سخنی می‌گوید که چاشنی آن فحش و ناسزا نباشد.
    معالجة این آفت به این است که:
    1. انسان از مقدمات پیدایش غضب اجتناب کند تا نسبت به مؤمنان به خشم نیاید.
    2. غضب خود را فرو نشاند و بر اعصاب خود مسلط شود.
    3. از معاشرت با اهل فسق و فساد پرهیز نماید تا بتواند زبان خود را از فحش باز دارد.
    روایات
    1ـ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: « فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش دوزخ قرار دارد.[3]»
    2ـ‌پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: « خداوند بهشت را حرام کرده بر هر دشنام دهندة بی‌ابروی بی‌حیائی که از آنچه می‌گوید و از آنچه به او گفته می‌شود باکی ندارد و متاثر و ناراحت نمی‌شود.[4]»
    3ـ و نیز فرمود: « هر گاه شخصی را دیدید که نسبت به آنچه می‌گوید یا دربارة او گفته می‌شود بی‌مبالات و بی‌تفاوت است پس همانا او یا زنازاده است و یا شیطان شریک او بوده است.[5]»
    4ـ و نیز فرمود: « فحش به مؤمن مانند نزدیک شدن به مرگ است.[6]»
    5ـ همچنین فرمو.د، فحش به مؤمن فسق و جنگ با او کفر است.[7]»
    چند نکته
    1ـ اگر کسی پیامبر و ائمه معصومین و فاطمة زهرا، ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ را سب و لعن کند و به آن‌ها دشنام و ناسزا بگوید کشتن او واجب است[8] و هر کسی که دشنام و سب آن‌ها را بشنود بر او واجب است که دشنام دهنده را به قتل برساند و قتل او بر اذن ولی فقیه و حاکم شرع متوقف نیست البته به شرطی که بر جان و مال و عرض خود و یا سایر مؤمنان از ناحیة‌ دشنام دهنده و طرفداران او خسارت جبران ناپذیری وارد نشود.
    باید توجه داشت که سب یکی از ائمه به سب پیامبر، و سب پیامبر به سب خدا بر می‌گردد و سب خدا شرک بخدا و سب به پیامبر کفر به خدا است، و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود هر کسی که علی را دشنام دهد مرا دشنام داده و هر کس مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده است.[9]
    همچنین سب مؤمن تعزیر دارد، چنان که از امام صادق ـ علیه السلام ـ سئوال شد دربارة کسی که مؤمنی را دشنام دهد (غیر از دشنام‌های ناموسی) آیا بر او شلاق زده می شود؟ حضرت فرمود: « تعزیر دارد.[10]»
    2ـ‌ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «[11] مردگان را دشنام ندهید، زیرا آن‌ها به آنچه پیش فرستاده‌اند می‌رسند پس اگر مؤمن باشند که مثل زندگان دشنام به آنها جایز نیست و اگر فاسق باشند با اعمال بدی که انجام داده‌اند خود را گرفتار و محروم از رحمت الهی ساخته‌اند، بنابراین، شما به آنان دشنام ندهید.»
    3ـ فحش دادن و هرزه‌گوئی باعث می‌شود که خوبان و نیکان از فحش دهنده تنفر و انزجار پیدا کنند و در نتیجه از او دوری گزینند و در عوض بدان و پستان دور او را بگیرند و غرق در فساد و تباهی شوند. امیر مؤمنان در این رابطه می‌فرماید: از هر کلام زشت و سخن ناروا پرهیز کن زیرا با گفتن آن پستان و رذلان بتو روی می‌آورند و کریمان از تو می‌گریزند.[12]
    4ـ‌ دشنام دادن باعث کینه‌توزی و دشمنی می‌شود، شخصی از قبیلة بنی تمیم بخدمت پیامبر رسید و عرض کرد مرا موعظه کنید در بین مواعظ حضرت این جمله بود: به مردم فحش مده که باعث دشمنی آن‌ها می‌شود.[13]
    5ـ کسی که فحش دادن را شروع کرده از آن که جواب فحش او را می‌دهد ستمکارتر است و گناه فحش دهنده و پاسخ گوینده هر دو به عهدة‌ ابتداء کنندة فحش است مگر در صورتیکه فحش دهنده از طرف مقابل پوزش بطلبد یا پاسخ دهنده از حد تجاوز کند.[14] علت اینکه گناه هر دو طرف دشنام بعهدة آغاز کننده است اینستکه اگر او شروع به فحاشی نمی‌کرد طرف مقابل باو دشنام نمی‌داد و در واقع او در مقام تلافی بوده و بعبارت دیگر عکس العمل عادی فحش جواب شنیدن است،‌ البته باین معنی نیست که هر کس جواب دشنام را با دشنام بدهد ولی اگر نتوانست ناسزا‌های فحاش را تحمل کند و خواست جواب او را بدهد گرچه کار مذمومی مرتکب گشته ولی گناه بحساب آغاز کنندة‌ فحش می‌باشد.
    6ـ‌ جواب دشنام نباید از حد تجاوز کند بلکه باید به مثل آن[15] و یا ضعیف‌تر از آن باشد. تجاوز از حد دو صورت دارد:
    الف) تکرار دشنام بلفظ یا مترادف آن
    ب) دشنام به لفظ زشتتر و رکیک‌تر.
    و لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «[16] دو نفر که بیکدیگر فحش و دشنام می‌دهند پس گناه هر دو بر عهدة آغاز کننده است مگر اینکه جواب دهنده از حد تجاوز کند در اینصورت گناه هر یک بر عهدة‌خود او می‌باشد.»
    7ـ یکی از بزرگترین تعالیم اخلاقی اسلام محترم شمردن مقدسات جامعه است. هر فردی وقتی برای چیزی قداست خاصی قائل شد به آن احترام می‌گذارد و از حریم آن دفاع می‌کند و بهیچ وجه راضی نمی‌شود که دیگری به مقدسات او اهانت کند و آن‌ها را به باد فحش بگیرد و کوچکترین توهینی به مقدسات او (هر چند پوچ و خرافی باشد) باعث می‌شود که او هم بخاطر تعصب جاهلی خود متقابلاً به مقدسات مؤمنین فحش و ناسزا بگوید و به ساحت قدس الهی اهانت کند.
    قرآن برای حفظ مقدسات دینی از نیش زبان و گزند مشرکان،‌ مؤمنان را از دشنام دادن به بتها بشدت منع می‌کند و می‌فرماید:[17] نباید شما مؤمنان به بتهای آنان دشنام بدهید زیرا عکس العمل آنان نیز این خواهد بود که از روی جهالت و لجاجت معبود حقیقی و پروردگار شما را دشنام دهند.
    امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: « مراد از دشنام به خدا دشنام به اولیاء خدا است» زیرا هر کس یکی از اولیاء‌ خدا را دشنام دهد خدا را دشنام داده است که در نکتة‌ اول به آن اشاره شد.
    مسعده بن صدقه از امام صادق ـ علیه السلام ـ سئوال می‌کند که معنی کلام پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ چیست که فرمود: « شرک از حرکت مورچه بر روی یک سنگ صاف در شب تاریک مخفی‌تر است؟!» امام ـ علیه السلام ـ فرمود: « مؤمنان به بت‌های مشرکان دشنام می‌دهند و در نتیجه مشرکان هم به معبود مؤمنان ناسزا می‌گویند پس خداوند از دشنام به بت‌ها نهی فرموده تا کافران معبود مؤمنان را دشنام ندهند پس مؤمنان بواسطه دشنام به بت‌ها، مشرک می‌شوند در حالیکه خود نمی‌دانند.[18]»
    به همین جهت ملاحظه می‌کنیم امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ هنگامی که در جنگ صفین شنید جمعی از اصحاب، معاویه و پیروان او را دشنام می‌دهند فرمود: «[19] من دوست ندارم که شما فحاش باشید لکن اگر شما بجای دشنام اعمال آن‌ها را توصیه و احوال آن‌ها را ذکر کنید به حق نزدیکنر و برای اتمام حجت بهتر است.»
    8ـ یکی از بدترین موارد دشنام بعد از اولیاء الهی، دشنام به پدر و مادر می‌باشد و بدو صورت است.
    الف) فرزند مستقیماً به پدر و مادرش دشنام دهد و به آنان ناسزا گوید که در قرآن از آن نهی[20] شده است.
    ب) فرزند به پدر و مادر دیگری فحش دهد هم هم متقابلاً به پدر و مادر او فحاشی کند، هنگامی که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: « کسی که به پدر و مادرش دشنام بدهد ملعون و دور از رحمت الهی است از حضرت سئوال شد، ‌چگونه انسان به پدر و مادرش دشنام می‌دهد؟‌ فرمود: شخص به پدر دیگری فحش می‌دهد او هم پدر او را دشنام می‌گوید.[21]» و در جای دیگر از حضرت سئوال می‌شود آیا کسی پدر و مادرش را دشنام می‌دهد؟ فرمود: « آری انسان پدر و مادر دیگران را دشنام می‌دهد و دیگری هم در مقام پاسخگوئی به پدر و مادر او دشنام می‌دهد.[22]»
    در خاتمه باید متذکر شد که ملاک حرمت سب مؤمن حفظ کرامت انسان است بنابراین اگر انسان مرتکب اعمالی شود که مغایر با کرامت و ارزش‌های والای انسانی باشد دیگر احترامی ندارد و سب او جایز می‌شود کما اینکه لعن و غیبت او نیز جایز می‌باشد مانند متجاهرین به کفر و فسق و ظلم، بدعت گزاران در دین و انسان‌های لاابالی و بی‌قید و بند که هر چه دربارة آن‌ها گفته شود متاثر نمی‌شوند و آن را برای خود عیب و عار نمی‌دانند لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: « هر گاه بعد از من با اهل بدعت مواجه شدید از آن‌ها اظهار برائت کنید و به آن‌ها بسیار دشنام دهید.[23]»

    --------------------------------------------------------------------------------
    [1] . قالت ربی انی یکون لی ولد و لم یمسسنی بشر. (آل‌عمران/47؛ مریم/20).
    [2] . لامستم النساء. (نساء/43).
    [3] . البداء من الجفاء و الجفاء فی النار. (کافی، ج2، ص325؛ وسائل، ج11، ص330).
    [4] . ان الله حرم الجنه علی کل فحاش بدی قلیل الحیاء لایبال ما قال و لا ما قیل له (کافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص416).
    [5] . اذا رأیتم الرجل لایبالی ما قال او ما قیل له فانه لغیه او شرک شیطان. (کافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص43).
    [6] . سباب المؤمن کالمشرف علی الهلکه. (کافی، ج2، ص359؛ وسائل، ج8، ص611).
    [7] . سباب المؤمن فسوق و قتاله کفر. (کافی، ج2، ص360؛ وسائل
    [8] . تحریر الوسیله، ج2، ص476؛ مختصر النافع، ص299.
    [9] . من سب علیا فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله عز و جل. (امالی، ص97؛ عیون اخبار الرضا، ب30).
    [10] . عن رجل سب رجلاً بغیر قذف یعرض به هل یجلد؟ قال:‌علیه تعزیر. (فروع کافی، ج5، ص240).
    [11] . لاتسبوا الاموات فانهم قد افضوا الی ماقدموا. (المحجة الیبضاء، ج5، ص224).
    [12] . ایاک و ما یستهجن من الکلام فانه یحبس علیک اللئام و ینفر عنک الکرام. (غرر و درر، ف 5، ح91).
    [13] . لاتسبوا الناس فتکسبوا العدواه لهم او بینهم. (کافی، ج2، ص360؛ وسائل، ج8، ص610).
    [14] . فی رجلین یتسابان، قال: البادی منهما اظلم و وزره وزر صاحبه علیه ما لم یعتذر الی المظوم او ما لم یعتد المظلوم. (همان سند؛ تحف العقول،ص435).
    [15] . فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم. (بقره/194).
    [16] . المتسابان ما قلا فعلی البادی حتی یعتدی المظلوم. (المحجة البیضاء، ج5، ص217).
    [17] . ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم. (انعام/108).
    [18] . وسائل الشیعه، ج11، ص498.
    [19] . انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ من العذر. (نهج البلاغه، خطبه 199).
    [20] . فلاتقل لهما اف ولا تنهرهما. (بنی‌اسرائیل/23).
    [21] . ملعون من سب و الدیه: قالوا: یا رسول اله و کیف یسب و الدیه؟ فقال یسب الرجل فیسب اباه فیسب الاخر اباه. (المحجة‌البیضاء، ج5، ص218).
    [22] . هل من احد یسب ابویه؟ فقال نعم یسب ابوی غیره فیسبون ابویه (المحجة البیضاء، ج3، ص377).
    [23] . اذا رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائه منهم و اکثروا من سبهم. (کافی، ج2، ص375).
    سید محمد امین ـ آفات زبان، ص173


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • شهاب 3
    نویسنده: جوانان ایران زمین دوشنبه 86/11/8 ساعت 11:16 عصر

     


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • بانوى کرامت
    نویسنده: جوانان ایران زمین دوشنبه 86/11/8 ساعت 10:52 عصر

     -
    کویر براى حضورت نورانى مى شود وپنجره هابه شوق رویت، نیمه شبى رابه سوى خورشید باز نمى شوند . کوچه پس کوچه هاى قم به یمن حضورت نورانى مى شوند و سروهاى آزاد به احترامت قیام مى کنند.
    آرام آرام، بر پهنه کویر حضور پرولایت شکوفه مى دهد ; غربت به یمن غریب معنامى یابد.
    دلم مى خواهد برایتان از بانویى سخن بگویم که خیال سبزتان نیمه شبى بر اقامه سبزش سلام مى دهدو در آینه حرمش چهره آراید.
    برایتان از بانویى سخن مى گویم که همانند زینب (س) که براى قیام قربانى داد و خورشید عاشورا را با صبرش تعریف کرد، او هم با قدمهاى پرحیاتش، به سرزمین کویرى قم حیات بخشید ودر رگ ایرانیان خون حمایت از ولایت را جارى ساخت.
    برایتان از بانویى سخن مى گویم که به یمن حضورش، شهر قم، مرکز صدور علم ودانش علوى شد و محل رشد وبالندگى .
    برایتان از بانویى سخن مى گویم که بارگاه زیبایش، پناهگاه دل هاى عاشقى است که شب هاى چهارشنبه در جمکران بیتوته مى کنند. به نیابت از شیعه در نیمه شب هاى کویرى قم، سربرآستان حرم حضرت دوست مى سایند و براى ظهور گل نرگس دعا مى کنند و از بانوى کرامت، براى شکوفه دادن درخت اجابت استمداد مى طلبند.
    معصومه …
    معصومه تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه ها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت .

    معصومه نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه مى گیرد، معصومه، روزگار دلداگى است واز غربت به قربت رسیدن .
    معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصه با زینب هم سفرشدن .
    معصومه فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگین ایران است که درقم، شهر اقامه مى درخشد .
    معصومه ضریت بالاى ارادت به ولایت است، معصومه، قصه بلند مدینه تامشهد است .
    معصوم انتهاى متبلور است. معصومه سرسلسله تنهایى است، معصومه فانى فى الله است.
    صغرى باقرى

    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • در رثای ابی عبد الله الحسین (ع)
    نویسنده: جوانان ایران زمین چهارشنبه 86/11/3 ساعت 9:25 عصر




    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

  • طلبه یاخچی!
    نویسنده: جوانان ایران زمین سه شنبه 86/11/2 ساعت 7:22 صبح


    چند لحظه لطفا! اگر نسل ما از آیت الله مجتهدی و علامه شهیدی نگوید چه کسی می خواهد از آن صفای باطن و آن تلاش خستگی ناپذیر بگوید؛ چه کسی هست که درس های استاد اخلاق دوست داشتنی مان را توی موبایلش نداشته باشد و برای دیگری بلوتوث نکند؟ چه کسی می تواند بگوید نهج البلاغه ترجمه علامه شهیدی را نخوانده و سری به لغتنامه دهخدایی که او برایش ثانیه ثانیه عمر گذاشت، نزده است؟ پس حق بدهید که امروز برای این دو بزرگوار دست ارادت روی سینه بگذاریم؛ بویژه که جوان رعنای علامه شهیدی هنوز مفقودالاثر است...نسل ما یعنی نسل قدردانی، اگر موافقید یک سبد صلوات برای شادی روح این دو عزیز تقبل بفرمایید!
    برداشت اول؛ طلبه بی نور به درد نمی خوره!
    طلبه باید یاخچی باشه ... طلبه بی نور بدرد نمی خوره. کسی که شهید مطهری رو ترور کرد، اولش طلبه من بود. نمی دونم چرا ازش خوشم نمی اومد؛ نور نداشت. بالاخره هم یه روزی بیرونش کردم ...طلبه ای که دنبال کار (خارج از دایره وظایف طلبگی) بره، جوادی آملی و حسن زاده و رهبر نمی شه ....
    طلبه نباید به فکر آینده اش باشه که چگونه خواهد شد. باید به خدا توکل و حسن ظن داشته باشه و درسش رو خوب بخونه ... طلبه ای که باباش برای نمازصبح بیدارش کنه به درد طلبگی نمی خوره ...من با این طلبه های «دو زیست» هم مخالفم ... (طلابی که گاه لباس روحانیت برتن می کنند و گاه لباس شخصی.)
    برداشت دوم؛ غذای طلبه...
    اندرون از طعام خالی دار. تا در او نور معرفت بینی
    تهی از حکمتی به آن علت. که پری از طعام تا بینی
    غذا کم بخور و تا گرسنه نشدی نخور و هنوز سیر نشده ای دست بکش! حضرت امیرمومنان علی(ع) به امام حسن (ع) فرمودند: آیا به تو یاد دهم چهار خصلت که به سبب آنها از دکتر بی نیاز شوی؟ امام حسن (ع) عرض کردند بله. حضرت فرمودند: بر سر طعام منشین مگر وقتی که گرسنه هستی و تا هنوز به غذا اشتها داری بلند شو و غذا را خوب بجو و هنگامی که خواستی بخوابی به بیت الخلاء برو که اگر اینها را ا نجام دهی از طب بی نیاز می شود...
    آقای بهلول(مرحوم شیخ محمد تقی بهلول) فقط نان و ماست می خورد، آن هم وقتی گرسنه می شد و الان با قریب صد سال سن می گوید: هم چشمم سالم است و هم گوشم راحت می شنود، از قله دماوند هم بالا می روم.
    ...مخصوصا غذای طلبه باید سبک باشد، وقتی ما طلبه بودیم صبح ها مقداری نان خالی می خوردیم، شبها قدری میوه می خوردیم که سحر بتوانیم بلند شویم. ظهر ها هم غذای سبکی می خوردیم؛ گاهی سیب زمینی را در ماست می کوبیدیم و نمک می ریختیم و این الویه ما می شد. گاهی هم آب دوغ خیار، گاهی هم اشکنه درست می کردیم و می خوردیم. گوشت زیاد نخورید! حضرت علی(ع) گوشت کم می خوردند و می فرمودند: «شکم هایتان را قبور حیوانات نکنید!» امروزه با این همه غذای مفصل و چرب و نرم و چلوکباب حاج علی نقلی و نوشابه و... «شیخ انصاری» درست نمی شود. مرحوم صاحب جواهر استاد شیخ مرتضی انصاری بودند، به بقال محل سپردند که اگر شیخ از شما نسیه خواست به او بده، من آخر ماه حساب می کنم. وقتی آخر ماه برای حساب رفتند، بقال گفت: شیخ از ما نسیه نگرفته! ایشان پرسیدند چگونه؟ بقال گفت: وقتی سر ظهر که هوا خیلی گرم می شود و دوغ ها کم کم می خواهد خراب شود، دوغ ها را سبیل کرده و مجانا می دهیم؛ شیخ همان موقع می آمد و یک کاسه دوغ صلواتی می گرفت و می رفت.
    شیخ انصاری خاتم الفقهاء و المجتهدین بودند، دیگر بعد از شیخ احدی مثل ایشان نیامد. میرزا حبیب الله رشتی فرمود: شیخ انصاری سه خصلت داشت که جهانی بود اول علم، و آن به من رسید، دوم ریاست جهانی، که آن به میرزای شیرازی رسید و سوم زهد جهانی که زهد شان را با خودشان بردند، حتی اهل سنت هم از شیخ خوششان می آمد. به شیخ این مطلب را می گفتند شیخ لبخندی می زد. غرض اینکه غذا نباید سنگین باشد، نه اینکه به خودت نرسی و به حدی که رو به قبله شوی...
    مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
    انتهای پیام
    منبع: کیهان 2 بهمن ماه 86


    نظرات دیگران ( ) حرف های جوانی

    <      1   2   3   4   5   >>   >