سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----970348---
بازدید امروز: ----9-----
بازدید دیروز: ----40-----
جستجو:
بهمن 88 به بعد - حرف های جوانی
  • لوگوی وبلاگ
    بهمن 88 به بعد - حرف های جوانی

    پیوندهای روزانه
  • لینک دوستان من
    عاشق آسمونی
    (( همیشه با تو ))
    وبلاگ گروهی فصل انتظار
    ورود پسرا ممنوع
    آموزه
    دنیای جوانی
    مرکز دانلود رایگان آهنگ فیلم و کلیپ جالب دوربین مخفی
    همسفر مهتاب
    ای نام توبهترین سر آغاز
    دست نوشته های بی معرفت
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    روانشناسی آیناز
    کـــــلام نـــو
    .:: اســــوه هــــا ::.
    کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
    تکنولوژی کامپیوتر
    xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
    بوی سیب BOUYE SIB
    سیاست
    پاک دیده
    آدمک ها
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    مدیر پارسی بلاگ
    پرسش مهر 8
    یا مهدی ادرکنی
    پیمان دانلود
    السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
    خط بارون
    شور شیرین
    کلام دل
    مفرد مؤنث غائب
    قافله شهدا
    پیامبر اعظم
    دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
    عطاری عطار
    نان ، عشق ، موتور هزار
    تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید
    امیدزهرا omidezahra
    شاهد
    یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد
    مهدیار دات بسیجی
    گل نرگس
    ولایت علیه السلام
    .:: مهدیاد ::.
    خانه اطلاعات
    علوم قرآنی
    ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون
    پوست کلف
    مشاوره و مقالات روانشناسی
    کجایید ای شهیدان خدایی

    تارنما
    نسیمی از بهشت ...
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    آریایی بیدارشو
    دسته کلید
    افشای سایت www.roozna.com/
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    عشقی
    شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
    ایران اسلام
    زیر آسمان خدا
    جوان ایرانی
    بهار سبز
    ..:: نـو ر و ز::..
    تالوگ
    دنیا به روایت یوسف
    ترنم باران
    کانون گفتمان قرآن
    یک امل مدرنیسم نشده
    یوسف گم گشته
    یاد ایام
    رادیوی نسل برتر
    به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
    شمیم وصل
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    اقالیم قبله
    رایحه عشق
    بچه دانشجو !
    حوزه نت
    منصوره معتمدی
    جامعه اسلامی دانشجویان
    مقاومت
    پایگاه آیت الله حائری شیرازی
    علمیران
    علمی
    شبکه المنار
    زن مسلمان
    دل نوشته ها

    ملیکا
    معصومین
    ادبیات
    در پیشگاه قرآن
    وفا لینک
    خاکریز
    دانش نامه ی آزاد
    پیامبر اعظم(ص)
    حوزه نت
    همه چی از موبایل
    جدیدترین اخبار روز دنیا
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • وضعیت من در یاهو
  • ولادت امام موسی کاظم (ع)
    نویسنده: جوانان ایران زمین چهارشنبه 89/10/22 ساعت 6:21 صبح

    به مناسبت هفتم صفر، ولادت امام موسی کاظم (ع)
    سلام بر امامی که نامش الهام‌بخش صبوری و بردباری است

    «موسی بن جعفر» به دلیل ممارست طولانی با قرآن و عبادت‌های زیاد در میان مردم مدینه به «زین المتهجدین» یعنى زینت شب‌زنده‌داران و عبادت‌کنندگان شهرت یافته بود.
    در صبح روز یکشنبه 7 صفر سال 128 هجری قمری در روستای «ابواء» بین مکه و مدینه کودکی چشم به جهان گشود که بعدها زمام ولایت مسلمانان را عهده‌دار شد.
    او در جایی زاده شد که آرامگاه مادر پیامبر (ص) آمنه دختر وهب قرار داشت، او را کاظم و عبد صالح و باب الحوائج می‌خواندند، از مادری به نام حمیده زاده شد که یکی از زنان با فضیلت به شمار می‌آمد، چرا که به کار مهّم نشر رسالت همّت می‌گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش، امام جعفر صادق (ع) روایت می‌کرد.
    از ابن‌سنان از سابق بن ولید از معلّی بن خنیس روایت شده است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «حمیده مثل شمش طلا از هر آلودگی و چرکی پیراسته است، فرشتگان پیوسته او را پاسبانی می کردند تا به من رسید و این کرامتی از خداوند بود در حق من و حجّت پس از من».
    از همان دوران کودکی صفات و ویژگی‌های امامت در او نمایان بود، به طوری که در حدیثی از صفوان جمال، یکی از خواصّ شیعه، نقل شده است که گفت؛ از امام جعفر صادق علیه‌السلام درباره صاحب این امر (امامت) پرسیدم. فرمود «صاحب این امر کسی که لهو و لعب نمی‌کند.» در این حال، ابوالحسن امام موسی کاظم علیه السلام که کوچک بود به همراه یک برّه و یک بز که هنوز یک سالش تمام نشده بود، وارد شد. ابوالحسن به برّه می‌گفت: برای پروردگارت سجده کن. پس امام صادق علیه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود: «پدر و مادرم فدای کسی که لهو و لعب نمی‌کند».
    امام موسی کاظم علیه‌السلام حدود 20 سال از عمر پر برکت خود را تحت تربیت پدر بزرگوارش سپری کرد و آن حضرت نیز همواره بر فضایل فرزند برومندش اذعان می‌نمود و به دوستان و یاران مخصوصش می‌گفت که او سرور فرزندان من است و پس از من امامت را عهده‌دار خواهد بود.
    از آنجایی که امام موسی کاظم علیه السلام فرزند سوم امام صادق علیه‌السلام بود و دارای برادر بزرگتری به نام اسماعیل بود و اسماعیل نیز در زهد و تقوا سرآمد خاندان هاشمی بود، بنابراین بعد از مرگ اسماعیل، امام جعفر صادق علیه‌السلام برای اینکه جلوی انحرافات را بگیرد، بارها در مراسم تشیع و تدفین اسماعیل بر فوت فرزند خود از حاضران گواه گرفت.
    از «زرارة بن اعین» نقل شده که گفت: نزد ابو عبدالله علیه‌السلام رفتم، سرور فرزندانش، موسی در سمت راست آن حضرت نشسته بود و رو به روی او تابوتی پوشیده بود. آن حضرت به من فرمود «داوود الرّقی و حمران و ابوبصیر را نزد من حاضر کن».
    مفضل بن عمر نیز بر آن حضرت وارد شد. من بیرون آمدم و کسانی را که امام دستور احضارشان را داده بود، حاضر کردم. یارانش یکی پس از دیگری وارد می شدند تا آنکه جمیعاً سی نفر شدیم.
    چون، همه گرد آمدند، امام صادق علیه‌السلام فرمود «داوود! پرده از چهره اسماعیل برگیر». داوود پرده از سیمای اسماعیل برگرفت. آنگاه آن حضرت پرسید «داوود! آیا او زنده است یا مرده؟» داوود پاسخ داد: سرورم او مرده است.
    بدین ترتیب امام پیکر مرده فرزندش را به یکایک یارانش نشان داد تا اینکه به آخرین نفر در مجلس رسید. همه حاضران نیز اعتراف می‌کردند و می‌گفتند: سرورم او مرده است. پس امام صادق علیه السلام فرمود«خدایا تو خود گواه باش.»، سپس دستور داد اسماعیل را غسل دهند و او را حنوط و کفن کنند.
    چون کار غسل و حنوط و کفن اسماعیل پایان پذیرفت، امام صادق علیه السلام رو به مفضل کرد و فرمود: «مفضل! چهره او را بنمایان» مفضل چنین کرد. امام از او پرسید: آیا زنده است یا مرده؟ پاسخ داد: مرده. امام صادق علیه السلام فرمود «خداوندا بر ایشان شاهد باش». سپس اسماعیل را به طرف قبرش بردند و چون او را در قبر نهادند، امام فرمود «مفضل چهره او را بنمایان» و از جمعی که حاضر بودند، پرسید «آیا زنده است یا مرده» همه پاسخ دادیم: مرده است.
    پس آن حضرت فرمود «خدایا شاهد باش و شاهد باشند که بزودی باطل گرایان به گمان و تردید خواهند افتاد». «یریدون لیطفؤا نور الله بأفواههم» سپس به امام موسی علیه‌السلام اشاره کرد و ادامه داد، «و الله متم نوره ولو کره الکافرون».
    سپس به روی او خاک ریختند. امام صادق علیه السلام دوباره از ما پرسید: این میّت کفن شده حنوط شده مدفون در این قبر کیست؟ گفتیم: اسماعیل. فرمود «خداوندا شاهد باش». آنگاه دست فرزندش موسی را گرفت و فرمود: او حق است و حق با او و از اوست تا آنکه خداوند زمین و هر کس را که در آن است، وارث شود.
    بنابراین از آن جایی که در دوران امام صادق علیه السلام فضای باز فرهنگی در جامعه به وجود آمده بود و مردم آن روزگار با توجه به گسترش معارف اهل بیت به سوی مذهب شیعه گرایش پیدا کرده بودند و افراد زیادی داعیه ریاست بر رأس شیعه را بر سر می پروراندند، به همین جهت آینده این مذهب پرمخاطره می نمود و امام سعی می کرد با معرفی موسی بن جعفر علیه السلام تا حدود زیادی این ترفندها را خنثی سازد.
    فرقه قدرتمند اسماعیلیه که پس از نهضت پیامبر (ص) بزرگ‌ترین جنبش انقلابی را پایه‌گذاری کردند و دولتی بزرگ و نیرومند در شمال آفریقا تأسیس کردند، زاده همین عقیده اشتباه بودند!

    دوران زندگی پربار باب الحوائج را به دو بخش می توان تقسیم کرد:
    1ـ دوران قبل از امامت، از سال 128 تا 148 قمری (20سال)
    2ـ دوران بعد از امامت، از سال 148 تا 183 (35سال) که همزمان با دوران خلافت عباسیان همچون منصور دوانیقی، مهدی عبّاسی، هادی عبّاسی و هارون الرّشید بود، و بیشتر دوران امامتش (23سال و دو ماه و 17 روز) در عصر خلافت هارون (پنجمین خلیفه عباسی) بود، و آن حضرت در این عصر سال‌ها در زندان‌ها متعدد به سر برد.
    عبد صالح خدا چه شب‌های زیادی که در مسجد نبوی به صبح می‌رساند و با صدای حزن انگیز همراه با قطرات اشک خدای خویش را صدا می‌کرد «عظم الذنب من عندى، فلیحسن العفو من عندک یا اهل التقوى و یا اهل المغفره» و هنگامی که توسط خلیفه قسی‌القلب عباسی، هارون الرشید به جرم حق‌گویى و دفاع از حقیقت، دستگیر و روانه زندان شد، به جهت فراغتی که به دست آورده بود، سجده شکر طولانی بجا آورد و چنین عرضه داشت «بار الها! من بارها از درگاه تو مسئلت می‌داشتم که براى عبادت، فراغتى به من عنایت فرمائى تا به اطاعت و فرمان بردارى تو قیام ورزم، از اینکه اکنون درخواست مرا اجابت فرموده‏اى، در برابر چنین توفیقى سپاسگزارم».
    آری! او که به حق فرزند خلف امیرالمومنین است، باید که این گونه باشد، اهل عبادت و بندگی خالصانه و به جا آوردن اعمال عبادی آن هم از سرشوق، با بردن آذوقه، پول و رسیدگی به نیازمندان و مساکین با چهره‌ای ناشناس به یاری آنها می‌شتافت، چنانچه شیخ مفید در این باره می نویسد «او شبانه از فقرا و مستمندان شهر مدینه تفقد و دلجویى به عمل می‌آورد و در زنبیل مخصوص پول و مواد غذایى به منازل و کلبه‏هاى آنان حمل می‌کرد و به ترتیبى در اختیار آنان قرار می‌داد که گاهى خودشان هم نمی‌دانستند که این کمک‏ها از سوى کدام شخص است و از کدام ناحیه صورت گرفته است».
    و به دلیل ممارست طولانی با قرآن و عبادت‌های زیاد در میان مردم مدینه به «زین المتهجدین» یعنى زینت شب‌زنده‌داران و عبادت‌کنندگان شهرت یافته بود. در بین مردم مدینه این ضرب المثل رایج شده بود « تعجب از کسى است که کیسه بذل و بخشش موسى بن جعفر به او رسیده باشد، ولى باز هم اظهار فقر و تنگدستى بنماید» که نشان از جود و بخشش امام موسی کاظم علیه السلام دارد.
    پیشوای هفتم شیعیان شخصاً به کار زارعت و کشاورزی مشغول بود و از دسترنج خویش استفاده می‌کرد، یکى از دوستان و شاگردان امام به نام حسن بن على بن ابى حمزه در این باره می‌گوید: «موسى بن جعفر علیه السلام را در مزرعه خود ملاقات کردم و مشاهده نمودم که در مزرعه مشغول تلاش و فعالیت است به حدى که از شدت حرارت و گرما، عرق تا قدم‏هاى مبارک او رسیده است.
    گفتم: فدایت گردم کارگران و خدمتگزاران شما کجا هستند که شما خودتان این چنین مشغول کار شده‏اید؟ امام فرمودند «بزرگوارتر از من و پدرم با دست خودشان در زراعت کار و تلاش داشتند و کار خود را به دیگران واگذار نمی کردند».
    عرض کردم آنان کیانند؟ فرمود «جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام و پدران ارجمندم همگى، خودشان به امور کشاورزى و زراعت مباشرت داشتند و در مزرعه کار می‌کردند زیرا کشاورزى از کارهاى پیامبران و فرستادگان ‏شایسته الهى و مردان راه خدا است».
    امام برای مبارزه با حکومت جور و ستمگر عباسی از تقیّه، مبارزه مخفیانه، استفاده می کرد و چه بسا ملقب ساختن او به لقب «کاظم» به شیوه حیات آن حضرت به صورت تقیّه و فرو خوردن خشم و غیظ در برابر دردها و فشار اشاره داشته باشد.
    یا هنگامی که علی بن یقطین اجازه دخول به دستگاه خلافت را گرفت، امام به شرطی چنین اجازه‌ای را صادر کرد که او بتواند رفع ظلمى از مظلومان و بیچارگان کند.

    به طور کلی فعالیت امام موسی بن جعفر را در دوران امامتشان می‌توان این گونه تقسیم کرد:
    1- برنامه‌ریزی و آگاهی بخشی عقیدتی و پیداکردن راهکارهایی برای روبرو شدن با جریانات انحرافی عقیدتی و نژادپرستی.
    2- نظارت مستقیم بر پایگاه های فعالیت پیروان خود و برقراری هماهنگی‌های لازم برای اتخاذ مواضع سلبی و منفی در برابر حکومت جور به منظور ناتوان کردن حکومت از نظر سیاسی و حرام اعلام کردن هرگونه همکاری با دستگاه طاغوتی عباسی که منجر به رسمیت شناختن حکومت ظالم شود .
    3- موضع آشکار و صریح در احتجاج با کسی که زمامدار حکومت ‏بود به این که آن ‏حق اوست نه دیگرى و بر همه مسلمانان در احراز این‏ مقام برترى دارد که به طور مثال می‌توان به مناظره حضرت با هارون‌الرشید در مرقد نبى اکرم (ص) اشاره کرد که در برابر توده‏اى ‏عظیم از اشراف و فرماندهان ارتش و کارمندان عالی‌رتبه دولت اتفاق افتاد.
    هارون روى به ضریح مقدس رسول اکرم (ص) کرد و چنین سلام گفت «درود بر تو اى پسر عم»؛ آنگاه امام ‏که حاضر بود، بر نبى اکرم درود فرستاد و گفت «سلام بر تو باد اى پدر».
    هارون الرشید که ناراحتی بر او چیره شده بود، با لحنی توأم با کینه و خشم‏ به او گفت «چرا گفتى که تو از ما به رسول‌الله نزدیکترى؟» و امام‏ پاسخى تند به او داد و فرمود: «اگر رسول اکرم زنده می‌شد و از تو دخترت را خواستگارى مى‏فرمود، آیا او را اجابت می کردى؟»
    هارون گفت: «سبحان‌الله! ‏و به این کار بر عرب و عجم فخر می‌کردم». امام گفت: «اما او دختر مرا خواستگارى نمی‌کرد و من دختر به او نمی‌دادم، زیرا او پدر ما است نه پدر شما. و به این علت ما به او نزدیکتریم» و در اینجا بود که در صحن مسجد نبوی هارون‌الرشید فرمان دستگیری امام را صادر کرد.
    4- تشویق امت اسلامی برای شورش و مبارزه با حکام منحرف عباسی و بیدار کردن وجدان‌های آنها
    بنابراین امام با مدیریت ولایی خویش با فرستادن نمایندگانی به تلاش‌های تبلیغی خود ادامه دادند، با اینکه گسترش نهضت‌هاى علوى توسط گروهى از امامزادگان و سادات و افزایش قدرت سیاسى بنى‏عباس، خصوصاً در دوران خلافت هارون، باعث تشدید مراقبت و سخت‏‌گیرى نسبت ‏به این امام همام شد.
    سلام بر امامی که خاک ایران، پذیرای رضایش در مشهد و دربردارنده معصومه‌اش در قم و دربرگیرنده احمدش در شیراز و معطر از وجود نوادگانش در سراسر این کشور است.
    انتهای پیام
    منبع: خبرگزاری فارس


    نظرات دیگران ( )

  • بزرگترین انگیزه قیام امام حسین (علیه السلام)
    نویسنده: جوانان ایران زمین یکشنبه 89/9/21 ساعت 7:34 صبح



    این سؤال مطرح است که چرا با وجود شناخت امام از مردم و قدرت بنی امیه چرا امام حسین قیام کرد و مانند امام حسن با حکومت کنار نیامد؟ چند نمونه از علل را در ذیل می آوریم:

     1. امر به معروف و نهى از منکر

    بزرگترین انگیزه قیام امام حسین علیه السلام مسئله امر به معروف و نهى از مـنکر است که این دو از مـهمـتـرین ارکان دین است و امـام عـلیه السلام در درجه اول مسئول اجراء این امر مهم اسلامى است .

    چنانکه در وصیت به برادرش محمد بن حنفیه اعلان فرمود :« قـیام مـن بر مبناى تمایلات نفسانى نیست ، من به منظور طغیان و فساد و تباهى و ستم خـروج نمـى کنم بلکه انگـیزه ام اصلاح امـت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهى از منکر است» 1

    چـون بنى امـیه این دو رکن بزرگ و مـهم اسلامـى را متزلزل ساخته بودند که نه تنها امر به معروف و نهى از منکر متروک گشته بود بلکه معروف منکر و منکر معروف تلقى مى شد و امام علیه السلام در این مسیر مکرر به این حقیقت اشاره فـرمـود که اولین بار در سخـنرانى حضرت در منزل ذى حسم و برخورد با حر و سپاهیانش فرمود:

    « مـگـر نمـى بینید که به حق عـمـل نمـى شود و از باطل جلوگـیرى نمـى شود مـؤمن باید براى اجرا این مهم مشتاق دیدار پروردگارش باشد .» 2

    و لذا حسین عـلیه السلام به مـیدان جهاد قدم نهاد تا این اساس و پایه مهم اسلامى را استوار سازد و اسلام محکم و مستحکم بماند.

     2 ـ زنده کردن ارزشهاى اسلامى

    حکومت اموى سعى بلیغ می نمود که ارزشهاى اسلامى را که کرامت انسانها بدان بستگى دارد مـحو و نابود ساخـتـه و ضد ارزشها را که در جاهلیت بدان افتخار مى کردند و ارج مى نهادند جایگزین ارزشهاى اسلامى نماید!

    از جمله ارزشهایى که اسلام روى آن زیاد سرمایه گذارى کرده و حکومت بنى امیه با تمام قدرت در محو و اضمحلال آن ایستادگى مى کرد این امور است :

     الف ـ وحدت اسلامى :

    پـیامـبر اکرم صلى الله علیه و آله براى ایجاد وحدت و برادرى اسلامى سعى و کوشش وافـى مـبذول مـى فـرمـود ولى مـعـاویه از طرق مختلف مخصوصا از طریق احیاى تعصبات قبیله اى و وادار کردن شعراى قبایل بر هجو قبیله رقیب و خانواده هاى آنان وحدت اسلامـى را ریشه کن مـى کرد تـا جائیکه یزید یکى از شعـراى زمـان بنى امـیه انصار و مـردمـى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را در مدینه جاى دادند و حمایت کردند هجو می کند.

    اگـر در اشعـار شعـراى امـوى دقـت شود روشن تـرین اثـرات آن همـان قـذف و هجو قـبایل و خـانواده هاى رقـیب آنان است . در اشعار شعراى معاصر اموى کمترین اثرى از فضائل انسانى و آثار خوب اجتماعى و اخلاق اسلامى دیده نمى شود.

    حسین علیه السلام براى احیاى آثار و اخلاق اسلامى قیام کرد.

    و نیز اخـتـلافـاتى که بین اعراب و اصیل و موالى به وجود آوردند که عرب کتابهایى در انتـقـاد بر مـوالى یعـنى اقـوامـى که از ایران و سایر کشورهاى غیر عربى در عراق و کشورهاى عربى زندگى مى کردند تصنیف و تالیف کردند و بر عکس موالى کتابهایى علیه اعراب نوشتند که این حرکت برخلاف مقررات و موازین اسلامى بوده و وحدت اسلامى را مختل مى کرد.

    بزرگترین انگیزه قیام امام حسین علیه السلام مسئله امر به معروف و نهى از مـنکر است که این دو از مـهمـتـرین ارکان دین است و امـام عـلیه السلام در درجه اول مسئول اجراء این امر مهم اسلامى است.

    چنانکه در وصیت به برادرش محمد بن حنفیه اعلان فرمود :« قـیام مـن بر مبناى تمایلات نفسانى نیست ، من به منظور طغیان و فساد و تباهى و ستم خـروج نمـى کنم بلکه انگـیزه ام اصلاح امـت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهى از منکر است»
    ب ـ حریت :

    چـنانکه مـى دانیم و در تـواریخ مـذکور است در دوران حکومـت امـوى ، سفـره قـتـل و شمـشیر یگانه حاکم در این دستگاه مستبد بود که بدون رسیدگى به حق و حقیقت سفـره قـتـل گـستـرده مـى شد و جلاد به دستـور حاکم بیگـناهى را به قتل مى رسانید، چنانکه حجاج بن یوسف ثقفى یکى از حکام زمان عبدالملک مى گفت : از غذا و طعـام وقـتـى لذت مـى برم که انسانى را ببینم در خـون خـود دست و پا مى زند و من مـشغول طعام باشم در چنین محیطى هیچ کس را قدرت و جرئت آن نبود که به نحوه کردار و رفتار ناشایست حکام انتقاد نماید و یا به دفاع از حقوق از دست رفته خود پردازد.

    حسین علیه السلام قیام کرد تا به انسانهاى زیر بار ظلم و ستم بیاموزد که چگونه مى تـوانند به حقـوق خـود برسند و حریت و آزادى از دست رفته را باز یابند، و تاریخ گـویاى این مطلب است که هنوز چند ماهى از شهادت حسین علیه السلام بیش نگذشته بود که قیام ها یکى پس از دیگرى شروع شد تا حکومت اموى را ریشه کن نمود.

    آرى مـردم با شهادت حسین علیه السلام درس آزادى و آزادگى را از دانشگاه خون و شهادت کربلا آموختند و براى بدست آوردن حریت بپا خاستند.

     

    ج ـ اخلاق اسلامى و انسانى :

    از زمـان رحلت رسول خـدا صلى الله عـلیه و آله هیچ یک از خلفاء همانند على علیه السلام به فکر تربیت روحى و اخلاقى جامعه نبودند اما آنقدر مشکلات براى حضرت على عـلیه السلام ایجاد کردند که نتـوانست راهى را براى تنویر افکار عمومى و اخلاق اسلامى و هدایت روحى جامعه پیش گرفته بود به مقصد برساند.

    و در زمان حکومت اموى نه تنها در مسیر تربیت جامعه قدمى برنداشتند بلکه مى کوشیدند تا جامعه را به فساد بکشانند زیرا حکومتهاى فاسد با جامعه صالحه نمى توانند کنار بیایند چه که مردم صالح و شایسته همواره مخالف حکومت هاى ضد خدایى هستند از این رو کوشیدند تا مردم را همانند خود بسازند و لذا مردم در این دوران بحکم (( النّاس على دین ملوکهم )) نه تنها پاى بند به صلاح نبودند بلکه ترسی هم از ارتکاب فساد در آنها نبود و مـظاهر فساد اخلاق از قبیل دروغ ، نقض عهد، لهو و لعب در همه جا به چشم مى خورد، چنانکه رئیس حکومت اموى معاویة بن ابى سفیان پس از پیمان با حضرت حسن بن على علیه السلام اظهار داشت که به هیچ یک از شرایطى که در قرارداد به نفع حسن بن على قرار داده عـمـل نخـواهد کرد و حاکم کوفـه نیز به امـانى که به مـسلم بن عقیل داده بود وفا نکرد.

    و مردم کوفه که با همین سیره نشو و نما کرده بودند به سادگى پشت پا به همه وعده هایی که به حسین علیه السلام داده بودند زدند و منکر همه نامه هاى خود شدند و چه ننگى بالاتـر از این که فـرزند پـیغـمـبر و سید جوانان اهل بهشت را براى قبول مسئولیت پیشوایى خود دعوت نمایند و اصرار ورزند که اگر نیایى در پیشگاه خدا با تو احتجاج خواهیم کرد و چون دعوت آنان را پذیرفت در مقابلش صف آرائى نموده و خونش را بریزند.

    امـام عـلیه السلام در روز عـاشورا خطاب به مردم کوفه فرمود: اى شیث بن ربعى و اى حجار بن ابجر و اى قیس بن اشعث و اى زید بن حارث آیا شما به من ننوشتید که میوه هاى ما رسیده و باغات ما سرسبز است اگر بسوى ما بیایى بر سپاه مجهزى وارد خواهى شد؟

    این تیره بختان با کمال وقاحت و بدون هیچ شرم و حیا گفتند: ما چنین نامه هائى ننوشتیم !

    امام متعجّبانه فرمود: آرى به خدا قسم نوشتید و لذا تن به شهادت داد تا اخلاق اسلامى و انسانى را که در جامعه آن روز مرده بود زنده کند.

     

    تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

    --------------------------------------------------------------------------------

    پى‏نوشت‏ها :

    1. حیات الحسین ج 2 ص 264 - بلاغة الحسین ص 64.

    2. حیات الحسین ج 3 ص 98 - نفس المهموم ص 191 - بلاغة الحسین ص 25.

    منبع: آنچه در کربلا گذشت، آیت الله محمد على عالمى


    نظرات دیگران ( )

  • درباره امام باقر علیه السلام
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 89/8/22 ساعت 10:42 عصر

    زندگی سیاسی امام باقر (ع)

    ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابی است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنی شکافنده دشواریهای دانش و گشاینده پیچیدگیهای معرفت.

    خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت می نهد و در لحظه های تاریک، بر افق زمان می روید تا ارزشهای مهجور و نهان شده در سیاهی جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد .

    او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه های دینی امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) باشد .

     ولادت

    حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت.و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهای روایی، تولد آن گرامی در سال 57 هجری بوده است.1 این نقل، با روایاتی که نشان می دهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش حسین بن علی (ع) در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش می گذشته است هماهنگی دارد. 2

    در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهای مختلفی یاد شده است :

    الف / سوم صفر 57 هجری. 3

    ب / پنجم صفر 57 هجری. 4

    ج / جمعه اول رجب 57 هجری. 5

    د /دوشنبه یا سه شنبه اول رجب 57 هجری. 6

     


    بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنی سوم صفر آن را پذیرفته اند .

     

    تبار والای امام باقر (ع)

    امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهی می گردد .

    او نخستین مولودی است که در خاندان علویان از التقای دو بحر امامت (نسل حسن بن علی و حسین بن علی علیهما سلام) تولد یافت:7

    پدر: علی بن الحسین، زین العابدین (ع) .مادر: ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع) 8

    مادر گرامی امام باقر (ع) نخستین علویه ای است که افتخار یافت فرزندی علوی به دنیا آورد.9  برای وی کنیه هایی چون ام الحسن و ام عبده آورده اند، اما مشهورترین آنها، همان ام عبد الله است .

    در پاکی و صداقت، چنان نمونه بود که صدیقه اش لقب دادند. 10

    امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است :

    روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفی (ص) سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت. 11

     

    نام و کنیه

    نام آن حضرت محمد است.این نامی است که رسول خدا (ص) از دیر زمان برای وی برگزیده بود .

    جابر بن عبد الله انصاری یار دیرین پیامبر (ص) افتخار دارد که سلام رسول خدا را به امام باقر (ع) ابلاغ کرده است.از بیان او که بتفصیل خواهد آمد استفاده می شود که نامگذاری امام باقر (ع) به وسیله پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته است.کنیه آن گرامی ابو جعفر 12 است و جز این کنیه ای برای وی نقل نکرده اند. 13

    امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهی می گردد. او نخستین مولودی است که در خاندان علویان از التقای دو بحر امامت (نسل حسن بن علی و حسین بن علی علیهما سلام) تولد یافت

    القاب

    برای امام باقر (ع) این القاب یاد شده است :

    1- باقر

    امام محمد باقر (ع)

    این لقب مشهورترین القاب آن حضرت بشمار می آید و بیشتر منابع بدان تصریح کرده اند. 14

    در بیان فلسفه تعیین این لقب برای وی، آمده است :

    شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگیهای دانش بود. 15

    به دلیل گستردگی معارف و اطلاعاتی که در اختیار داشت، باقر نامیده شد. 16

    بدان جهت که در نتیجه سجده های بسیار، پیشانیش فراخ گشته بود.17

    احکام را از متن قوانین کلی، استنباط و استخراج می کرد. 18

    2- شاکر

    3- هادی

    4- امین شبیه، به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص) 19

     

    همسران

    در منابع تاریخی، برای امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد»20 نام برده اند .

    همسران عبارتند از :

    1- ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر

    او هر چند از نسل ابو بکر بود، اما همانند پدرش قاسم بن محمد حق امامان را می شناخت و اهل ولایت معصومین (ع) بود، چنان که در روایتی از امام رضا (ع) آمده است که روزی نام قاسم بن محمد نزد آن حضرت برده شد، امام فرمود: او به ولایت و امامت اعتقاد داشت. 21

    2- ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفی

    امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است: روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفی (ص) سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت

    فرزندان

    برای امام باقر (ع) هفت فرزند یاد کرده اند، پنج پسر و دو دختر .

    1- جعفر بن محمد الصادق (ع)

    وی مشهورترین، ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر (ع) می باشد که از ام فروة زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت.

    2- عبد الله بن محمد

    او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار می آید که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است.مورخان وی را صاحب فضل و صلاح دانسته اند و متذکر شده اند که فردی از بنی امیه به او سم خورانید و او را به شهادت رساند.22

    3- ابراهیم بن محمد، از ام حکیم

    4- عبید الله بن محمد، از ام حکیم

    5- علی بن محمد

    6- زینب بنت محمد، این دو (یعنی زینب و علی) از یک مادرند که ام ولد بوده است .

    7- ام سلمه، مادر وی را نیز ام ولد دانسته اند. 23

    برخی از منابع، تنها شش فرزند برای امام باقر (ع) نام برده اند و بر این باورند که امام باقر فرزندی به نام عبید الله نداشته است. 24

    گروهی دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام برای یک دختر است.25

    تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

     


     

     

    1- در سال تولد امام باقر (ع) جهار نقل وجود دارد که عبارتند از: سالهای 56، 57، 58، 59 هجری در این میان نقل دوم، یعنی سال 57 از پشتوانه تاریخی و حدیثی بیشتری برخوردار است.برخی از منابعی که سال 57 را یاد کرده اند عبارتند از: دلائل الامامة 194 اصول کافی 2/372، ارشاد مفید 2/56، مصباح المتهجد 557، اعلام الوری 259، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، روضة الواعظین 1/207، کفایة الطالب 455، وفیات الاعیان 4/..174.و منابعی که سال 58 را سال ولادت امام باقر (ع) دانسته اند عبارتند از: اثبات الوصیة 150 153، عیون المعجزات 75 و منابعی که سال 59 را نقل کرده اند چنینند: فرق الشیعة 61، عمدة الطالب 138 139، بحار 46/217 به نقل از مصباح کفعمی .

     2- سبائک الذهب 74، عیون المعجزات 75، اخبار الدول و آثار الاول

    3- 3- کشف الغمة 2/318، الفصول المهمة 211، مصباح کفعمی 522، نور الابصار شبلنجی 142

    4- تذکرة الائمة، لاهیجی .125

    5- دلائل الامامة 94، مصباح المتهجد 557، اعلام الوری .259

    6- اعیان الشیعة 1/ .650

    7- انه اول من اجتمعت له ولادة الحسن و الحسین (ع) .رک: مناقب ابن شهر آشوب 4/208، عمدة الطالب 138 139، نور الابصار، مازندرانی .51

    8- برخی منابع، ام عبد الله، فاطمه را فرزند حسن مثنی (حسن بن حسن) دانسته اند مانند : تذکرة الخواص 302، وفیات الاعیان 4/174.اما بیشتر منابع وی را فرزند بی واسطه امام حسن مجتبی (ع) به شمار آورده اند مانند: تاریخ یعقوبی 2/320، فرق الشیعة، نوبختی 61، دلایل الامامة 95، اصول کافی 2/372، اثبات الوصیة 150، اعلام الوری 259، تذکرة الخواص 302، البدایة و النهایة 9/309، اخبار الدول و آثار الاول ...111

    9- هی اول علویة ولدت علویا.دلائل الامامة .95

    10- همان

    11- عیون المعجزات 75، اثبات الهداة 5/270، بحار 46/217، نور الابصار، مازندرانی 44، الانوار البهیة .115

    12- مثیر الاحزان، جواهری 237، تاریخ ابن خلکان 2/23، تاج الموالید، طبرسی/39، المعارف 215، سیر اعلام النبلاء، 4/401

    13- الفصول المهمة 211، بحار 46/216، سیرة الائمة الاثنی عشر 2/ .200

    14- سبائک الذهب 74، عیون الاخبار، ابن قتیبه 1/312، ارشاد مفید 2/156، تذکرة الخواص 302، مرآة الجنان 1/248، تاریخ ابن وردی 1/248، روض الریاحین 67، الصواعق المحرقة 210، شذرات الذهب 1/ .149

    15- تاریخ یعقوبی 2/302، سیر اعلام النبلاء 4/402، الفصول المهمة 211، شذرات الذهب 1/ .149

    16- تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650

    17- تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650

    18- البدایة و النهایة 9/ .309

    19- این القاب در منابع زیر آمده است: دلائل الامامة 94، تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 5/302، احقاق الحق 12/165

    20- ام ولد به کنیزی گفته می شود که از مولای خود صاحب فرزند شده باشد.

    21- ذکر عند الرضا (ع) القاسم بن محمد...و سعید بن المسیب فقال: کانا علی هذا الامر ...قرب الاسناد 210، بحار 46/ .366

    لازم به یادآوری است که در متن حدیث قاسم بن محمد دایی امام موسی بن جعفر (ع) یاد شده که جد مادری به جای آن صحیح است و آنچه می نماید که مراد از قاسم بن محمد همان جد مادری است، ذیل حدیث می باشد .

    22- الفصول المهمة .221

    23- برخی از منابع که این هفت تن را یاد کرده اند عبارتند از: ارشاد مفید 2/172، تاج الموالید 118، مناقب 4/210، تذکرة الائمة .216

    24- طبقات ابن سعد 5/236، تذکرة الخواص .306
    25- اعلام الوری 265، کشف الغمة 2/322، الفصول المهمة 221، بحار 46/ .365

    سفارش امام باقرعلیه السلام به پنج چیز

    احادیثی از امام محمد باقر(علیه السلام)

    حضرت امام باقر (ع)

    یکی از راههای شناخت افراد خواندن نوشته ها و یا شنیدن سخنان آنها است. و یکی از راههای معرفت یافتن نسبت به اهل بیت علیهم السلام در این زمان خواندن روایات و سخنان ایشان می باشد که در این مطلب تعدادی از سخنان حضرت را بیان می کنیم تا با به عمل گرفتن این احادیث به سعادت دنیا و آخرت برسیم.

    1- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است . (بحارالانوار / ج 75/ ص 166)

    2-  تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن . (همان / ص 167)

    3- سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید . (همان / ص 170)

    4-  چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد . (همان / ص172)

    5-  نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است . (همان)

    6- سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است : از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی ، به کسی که از تو بریده است بپیوندی ، و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود ، بردباری کنی . (همان / ص 173)

    7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد . (همان )

    8- دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است . (همان )

    9- هیچ بنده ای عالم نیست ، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زیردست خود را خوار نشمارد . (همان)

    تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن

     

    10- هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد . (همان / ص 175)

    امام محمد باقر (ع)

     

    11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده می گردد . (همان )

    12- از سستی و بی قراری بپرهیز ، که این دو ، کلید هر بدی می باشند ، کسی که سستی کند ، حقی را ادا نکند ، و کسی که بی قرار شود ، بر حق صبر نکند . (همان)

     

    13- پیوند با خویشان ، عملها را پاکیزه می نماید ، اموال را افزایش می دهد، بلا را دور می کند، حسا آخرت را آسان می نماید ، و مرگ را به تاخیر می اندازد . (همان / ج 71/ ص111)

     

    14- بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید . (همان / ج 65، ص 152)

    15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار می دهد ، چنانکه سفر کرده ای برای خانواده خود هدیه می فرستد ، و او را از دنیا پرهیز می دهد ، چنانکه طبیب مریض را پرهیز می دهد .(همان / ج 75، ص 180)

    16- بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش و راستگویی ، و پرداخت امانت به کسی که شما را بر آن امین دانسته است ، چه آن شخص ، نیک باشد یا بد . (همان / ص 179)

    17- غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عیبی را که در برادرت نیست ، به او ببندی . (همان / ص 178)

    18- آن که از شما به دیگری علم بیاموزد ، پاداش او ( نزد خدای تعالی ) به مقدار پاداش دانشجوست ، و از او هم بیشتر می باشد . (کافی /ج 1 ص 35)

    19- هر که علم و دانش را جوید برای آنکه به علما فخر فروشی کند ، یا با سفها بستیزد ، و یا مردم را متوجه خود نماید ، باید آتش را جای نشستن خود گیرد .( بحارالانوار/ ج 2 / ص38)

    20- خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع ، بدون ناسزاگویی شوخی کند ، دوست دارد . (کافی / ج 2 / ص 663)

     تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
    * لینک مرثیه - صوت


    نظرات دیگران ( )

  • جدول فرازهایی از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در 11 سخنرانی معظم
    نویسنده: جوانان ایران زمین شنبه 89/8/8 ساعت 6:50 عصر


    جدول فرازهایی از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در 11 سخنرانی معظم له در قم

    دیدار با مردم قم در میدان شهر27/7/89

    - تبدیل قم به برترین پایگاه معارف اسلامی و الهی
    - هدفگیری دشمن بر دین و وفاداری مردم با شایعه سازی و انکار مقدسات دینی و توهین به آنها
    - هشدار نسبت به تلاش استکبار برای اسلام منهای سیاست و اسلام منهای روحانیت
    - معرفی درست و شایسته روحانیت
    - جدی گرفتن وحدت کلمه ملی و پایبندی به شاخص‌های عملی وحدت ملی از سوی خواص و عوام
    - تلاش جوانان برای بصیرت افزایی و تقویت ایمان دینی و تامین نیازهای فکری جوانان
    - همبستگی روزافزون مردم و خواص با 3 قوه
    - تلاش برای پیشرفت علم و حرکت در جهت نقشه جامع علمی کشور
    - رفع عوامل مشکل ساز برای مردم در معیشت و اشتغال

     دیدار خانواده‌های شهدا و ایثارگران 27/8/89 - اعتماد به نفس و نترسیدن از تهدیدات مستکبران
    - ایستادگی بر سر آرمانها 
     دیدار علما، فضلا، اساتید، میدران و طلاب حوزه عملیه قم 29/7/89

    - تاثیر قم در تحولات و سیاست‌های بین‌المللی در جهان امروز و موقعیت ممتاز این شهر
    - رد مغالطه‌ای که انزوا و بی‌تحرکی حوزه علمیه قم را دنبال می کند
    - ضرورت هوشیاری در برابر دو مفهوم غلط و انحرافی "حکومت آخوندی" و "تقسیم روحانیت به آخوند حکومتی و غیرحکومتی"
    - تکیه نظری و علمی نظام به حوزه‌های علمیه و عدم بی‌تفاوتی حوزه و روحانیت در قبال نظام
    - استقلال حوزه ها و کمک‌های مالی نظام به حوزه
    - تحول در حوزه‌‌های علمیه با توجه به روش‌های صحیح و سنتی
    - رد اجتهاد و صدور فتوا به شیوه‌های غیرمتعارف
    - توجه به فلسفه در حوزه‌ها 

     دیدار جامعه مدرسین 1/8/89 - ضرورت تقویت ارتباط جامعه مدرسین با مراجع
    - بررسی شیوه‌های جدید ارتباط و ایجاد اتاق فکر و نواندیشی
    - ضرورت حضور عمیق و اثرگذار روحانیون در صدا و سیما 
     دیدار بسیجیان استان قم 2/8/89 - آسیب ناپذیری شجره طیبه بسیج
    - ضرورت بصیرت و حرکت بهنگام بسیج
    - چهره‌ها، شاخص تشخیص حق نیستند
    - ضرورت دوری بسیج از افراط و تفریط
    - شور انقلابی بسیج روزافزون شود
    - تلاش دشمن برای وارونه نشان دادن واقعیت کشور و ایجاد یاس اقتصادی
    - دولت ، مردمی و مورد استقبال ملت‌های اسلامی است 
     دیدار با اساتید و طلاب نخبه 3/8/89

    - حفظ سنت معارضات علمی در حوزه‌ها
    - تعمیق آزاداندیشی و آزادفکری
    - ایجاد فکر نو در حوزه توسط اساتید
    - ارتباط جامع علمی ملی و جامعه فراملی
    - مخالفت حوزه‌ها با سرکوب آرا و تکفیر
    - تربیت طلاب متکی بر تفکر  و تحقیق
    - تربیت متخصص حوزوی در تفسیر و تبلیغ و علوم انسانی 
    - حضور فعال حوزه در عرصه آموزش و پرورش
    - پرهیز از تضعیف شورای عالی و مدیریت حوزه
    - توجه حوزه به پرهیزکاری و توسل و معنویت
    - تدوین علوم انسانی مبتنی بر جهان بینی اسلامی 

     دیدار طلاب و فضلای غیرایرانی  3/8/89  - رد برداشت غلط از صدور انقلاب
    - تاکید بر صبر و پایداری برای از پای درآوردن حربه تحریم
    - بهره گیری از فرصت آشنایی متقابل با فرهنگ ملل مختلف به موازات فراگیری علوم اسلامی 
     دیدار مسئولان موسسه امام خمینی(ره)3/8/89 - الگوپذیری حوزه از تلاش خالصانه و عالمانه موسسه امام خمینی(ره) 
    - اطلاع رسانی خدمات موسسه امام خمینی(ره)
     دیدار جوانان، دانشجویان و دانشگاهیان قم 4/8/89 - ضرورت بصیرت ملی
    - جوانان میدان‌دار عرصه بصیرت هستند
    - سرپیچی از راه معقول قانونی محکوم است
    - در فتنه سال گذشته برخی بدون آنکه بدانند این فتنه همان براندازی است، وارد جنجال شدند
    - عافیت طلبی، هوای نفس، منافع شخصی و لجاجت مانع از اقدام برخی افراد در دفاع از حق می شود 
     دیدار شواری عالی حوزه علمیه قم 5/8/89

    - تدوین نظام جامع آموزش و پژوهش و تبلیغ در حوزه
    -  چابکی و سبک شدن مدیریت حوزه 
    - ارتباط مستمر شورای عالی حوزه با مراجع
    - استفاده از دیدگاه فضلای جوان
    - کسب و روش تدریس و درس خواندن در حوزه محدود نشود
    - ضرورت عرفان عملی برای طلاب و روحانیون 
    - ضرورت تحول در حوزه
    - ضرورت تدوین چشم انداز و برنامه راهبردی حوزه 

    دیدار مسئولان استان قم  5/8/89 -  پیگیری دقیق مصوبات دولت در سفرهای استانی
    - اولویت بندی و پیگیری مشکلات قم 
    - برخورد صمیمانه با مردم به عنوان مهمترین وظایف مسئولان 
    - دولت‌های نهم و دهم چندین برابر دولت‌های قبل کار کرده‌اند
     

    نظرات دیگران ( ) قم، رهبری، آیت الله خامنه ای

  • کعبه در محاصره سایه های شیطانی و تقلید کورکورانه در ایران+عکس
    نویسنده: جوانان ایران زمین دوشنبه 89/8/3 ساعت 8:51 صبح

    بزرگترین مأموریّت وهّابیون تا سال 2012 م. به اجرا در خواهد آمد؛ تا این سال همه نشانه‌ها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف و اهل بیت(ع) در امّ القرای اسلامی نابود خواهد شد و در غیبت همه سنّت‌های اسلامی که در اثر بدعت‌های سلفی و شرک‌آلود خواندن آن سنّت‌ها از میان مسلمانان رخ بربسته، بنای اصلی «مسجدالحرام و مسجد النّبی» نیز در تیررس تیرهای زهرآلود ماسونی و شیطانی از جمله ابراج البیت، کارکردهای خود را از دست خواهد داد تا فراماسونری جهانی یا همان دجّال آخرالزّمان به راحتی بتواند حکومت جهانی شیطان را مستقر نماید.

    تا چند سال پیش، بلندترین بنای مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملک فهد، سلطان پیشین مملکت عربی سعودی یا همان خادم الحرمینی بود که بر بلندای ابوقُبیس، صدها متر فراتر از مخدوم خود نشسته بود. مهمانان خاصّ پادشاهی سعودی در ایّام حج در این قصر ضیافت اتراق می‌کردند تا ضمن انجام اعمال، از آن بلندا ناظر صحن مسجد و طواف حاجیان باشند. امّا امروزه دیگر، این بنا در برابر برج در دست ساخت «ابراج البیت» کوچک می‌نماید. درست مقابل رکن یمانی. این بنا که معرّفی‌اش خواهم کرد، قرار است در سال 2012 م. افتتاح شود. بر این مُژده گر سر فشانم رواست. در تمام نقاط جهان و میان همه اماکن مقدّس مذهبی، هیچ بنایی تاکنون مجال و جرأت قد برافراشتن به این قدّ و قواره را نداشته است.



    برج‌های تجاری مکه (ابراج البیت)، که
    ادامه مطلب...

    نظرات دیگران ( ) کعبه

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >